سایت خبری تحلیلی الف در مطلبی با اشاره به مشکلات صنعت گردشگری در ایران به قلم شهاب طلایی سیاست پژوه گردشگری آورده است :گردشگری داخلی در آینده با نرخ بالاتر خود، همچنان از ارجحیت نسبت به گردشگری بین المللی برخودار خواهد بود و از این رو کشورها خود را با نیاز داخلی گردشگری تطبیق خواهند داد.
در این مطلب می خوانیم : ضرب المثل به مرگ می گیریم تا به تب راضی شود در ادبیات ما به معنی سخت گیری مصلحتی است شاید بتوان ملموسترین مصداق برای این ضرب المثل را یک فرد دلال عنوان کرد که هنگام خرید یک جنس از یک فرد یا فروش آن به فرد دیگر از این ترفند استفاده می کند.
نافع در این ضرب المثل در واقع گوینده و فاعل است، درست مانند واسطه گر معامله بین دو نفر. در این میان در بسیاری از موارد نافع و نفعش کاملاً معلوم نیست! یعنی هر کسی فکر میکند سَر آن دیگری را کلاه گذاشته و نفعش را برده و این وسط ، تاریخ است که قضاوت می کند.
چندی پیش رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که البته بیشتر سازمان گردشگری است تا دو عبارت قبلی اش، در یادداشتی با عنوان « انقلاب اسلامی، پساتحریم و شکوفایی گردشگری» عنوان کرده بود ( 19 بهمن 1394، خبرگزاری ایسنا) ' ما هر چند در چشم انداز بیست ساله، ورود 20 میلیون گردشگر را پیش بینی کرده ایم، اما 32 میلیون گردشگر خارجی را هدف گذاری می کنیم تا به 20 میلیون نفر، یعنی رقم مطلوبمان برسیم'.
این عبارت از یادداشت ایشان گویای این مطلب است که ما برای رسیدن به چشم انداز 1404 در بخش گردشگری هیچ گونه برنامه عملیاتی و مدونی نداریم. چرا که اگر وجود داشت، رئیس بالاترین سازمان متولی سیاست گذاری گردشگری در کشور، چنین حرف غیر علمی و بدون شناخت از وضعیت گردشگری در ایران و جهان و سناریوهای آینده گردشگری در دنیا، را در یادداشت خود ذکر نمی کرد. این حرف بر خلاف تصور ایشان که احساس می کند با صحبتهای از این جنس که دست اندرکاران گردشگری، اعم از پژوهشگران و متولیان خصوصی امر را تشویق به این شیوه هدف گذاری می کند، نتیجه کاملاً معکوسی دارد و نشان می دهد که در رأس هرم تصمیم گیری و سیاست گذاری گردشگری مانند یک دهه گذشته، افراد عوض شده اند ولی حرف ها از یک جنس هستند ( از بعد غیر علمی و غیر کارشناسی بودن).
ایشان در جایی دیگر از یادداشت خود یکی از راههای دستیابی به اهداف چشم انداز 20 ساله 1404 را ' افزایش تعداد هتلهای 4 و 5 ستاره را به 400 عدد' عنوان میکنند. این گفته مبین این نکته است که ایشان گزارش هایی را که مراکز پژوهشی معتبر داخلی و نهادهای معتبر علمی ارائه داده اند و در آنها بحث آینده پژوهی گردشگری را مطرح کرده اند را به سمع نظر نرسانده اند.
در گزارشی که سازمان جهانی جهانگردی به پیش بینی آینده تقاضای گردشگری می پردازد، عنوان می کند که « گردشگری داخلی در آینده با نرخ بالاتر خود، همچنان از ارجحیت نسبت به گردشگری بین المللی برخودار خواهد بود و از این رو کشورها خود را با نیاز داخلی گردشگری تطبیق خواهند داد» . این گفته و شواهد دیگر در کشورهای کشورهای توسعه یافته در امر گردشگری و مطالعات مراکز علمی معتبر مانند مرکز پژوهشهای مجلس نشان از اهمیت و اولویت گردشگری داخلی در دنیا دارد. به این دلیل که توجه به تقاضای داخلی گردشگری اساسی ترین مولفه برای توسعه پایدار گردشگری است.
در حالی که در کشور ما طبق آمارهای ارائه شده از سوی بانک مرکزی، نرخ رشد تفریح و سرگرمی طی 12 ماه منتهی به آذر ماه سال جاری در بیشتر ماهها با تورم دو رقمی همراه بوده است. این آمار به خوبی افزایش هزینه های ماهانه در بخش سفرهای برنامه ریزی شده و داخلی را نشان میدهد.
چنانچه در 9 ماهه نخست سال های 93 و 94 رشد به ترتیب 24.9 و 19.9 درصدی قیمت هتل، 17.7 و 14.3 درصدی قیمت رستوران و همچنین 41.9 و 2.1 درصدی شاخص قیمت حمل و نقل (هوایی) جملگی گویای گران شدن ظرفیت های موجود است. و این در حالی است که تمامی توان سازمان متولی در پوشش دادن تقاضای گردشگران خارجی است و سازمان در حال زمینه سازی برای منابع و امکانات کشور برای گردشگران خارجی، آن هم فقط بازارهای خاصی است که اتکا به آنها به رشد ناپایدار و وابسته را دامن خواهد زد.( مانند اشاره ای که ایشان به آمار دو برابر شدن تقاضای آمریکایی ها برای سفر به ایران می کند)
سرمایه گذاری برای افزایش هتل های 4 و 5 ستاره در راستای پوشش تقاضای گردشگران بازارهای خاصی است که در بلندمدت این رشد به شدت شکننده خواهد بود و ریسک بالایی برای سرمایه گذاران دارد. این در حالی است که اکثر گردشگران ورودی به کشور ما و مهمتر از آنها، اکثر گردشگران داخلی توان استفاده از این اماکن اقامتی را نخواهند داشت و در واقع ما به سمت لوکستر شدن گردشگری و آن هم برای بهره مندی یک قشر خاص پیش خواهیم رفت به طوری که این امر در مورد مناطق گردشگری و جهت گیریهای آنهایی که افتتاح شده و در حال افتتاح هستند، مشهود است.
بیش از 86 درصداز گردشگران ورودی به این کشور را افرادی تشکیل می دهندکه توان استفاده آنها از امکانات لوکس پایین است در واقع غالب این افراد که ازکشورهای همسایه وارد می شوند،نیازها و خواسته های آنها متفاوت از آن چیزی است که مد نظر متولیان امر گردشگری است. در واقع با به سمت تامین تقاضای بازارهای همسایه که اصلی ترین و بیشترین ورودیهای به کشور را تشکیل میدهند، حرکت نمی کنیم و زیرساختهایی که خواهان ایجاد آنها هستیم، با توان و نیاز ورودیها و مهمتر از آنها گردشگران داخلی تطابق ندارد.
در نهایت باید اذعان کرد که سازمان گردشگری برنامه عملیاتی و مدون و با پشتوانه علمی و عقلی و منطقی و رعایت اهداف و ارزشهای عالیه نظام اسلامی را ندارد و کشور دارای خلاء برنامه به معنای واقعی آن است و نمی خواهد در این زمینه تغییری حاصل شود که یکی از بارزترین شواهد آن بکارگماری افراد غیر متخصص و بی اطلاع در بیش از یک دهه گذشته در سطوح مختلف مدیریتی این بخش است به عبارتی:
دل بیقرار نیست اَدا در می آوریم چشم انتظار نیست اَدا در می آوریم
مرغی که هر زمان سر یک بام می پرد دنبال یار نیست اَدا در می آوریم
منبع : سایت خبری تحلیلی الف