یکی از بازارهایی که طی دو سال اخیر همواره چشم انتظار کمکهای دولت بود، بازار سرمایه است. پس از دی ماه 92 که بازار سهام پس از یک دوره پرتلاطم و صعودهای پیدرپی روند نزولی به خود گرفت، بیشتر کارشناسان معتقد بودند که این روند به زودی متوقف میشود یا حداقل بازار ثابت میماند. اما از دی ماه 92 تا دی ماه 94 بازار کمتر شاهد صعود بود و ریزشهای بازار به طور مداوم تکرار شد.
حتی در برخی مقاطع کارشناسان نسبت به این موضوع هشدار دادند که با این روند به طور حتم بخشی از منابع از بازار خارج میشود. نشانه آن را هم کاهش ارزش معاملات و حتی دفعات معاملات عنوان میکردند که این نشانهها در نیمههای سال 93 به طور کامل مشهود بود. مجموع اتفاقهایی که در بازار سهام رقم خورد نشان میداد که فعالان بورس بیشاز هر زمان دیگری به آینده بدبین شدهاند و تمایلی به آورده جدید ندارند.
حتی این موضوع در زمانی که توافق اولیه هستهای میان ایران و شش قدرت جهانی صورت گرفت هم بازار رشد چندانی نکرد و حتی روز پس از توافق اولیه بورس، منفی شد.
اتفاقهای سال 94 تا قبل از اجرایی شدن برجام نیز برای بازار نتیجه دلچسب و امیدوارکنندهای نداشت. بیشتر کارشناسان و فعالان بازار هم بهبود روند بازار را منوط به دو موضوع میدانستند، یکی تغییرات و بهبود وضع سیاسی کشور، دیگری ورود سرمایههای خارجی که بتواند هزینههای تولید را برای بنگاههای بخش خصوصی کاهش دهد.
اما از نیمه دوم سال 94 به بعد تا زمانی که توافق نهایی انجام شده و برجام اجرا شد به طور کلی فضای بازار رفت و برگشت بین بیم و امید داشت و نشانههای زنده بودن بازار با خبرهای کوتاه در مورد بهبودهای اقتصادی بروز میکرد. با لغو تحریمهای ایران و آشکار شدن آثار آن که با عقد قراردادهای بزرگ میان ایران با کشورهای خارجی به منصه ظهور رسیده است، شاخصهای بورس اوراق بهادار تهران به تبعیت از این فضا طی روزهای اخیر رکوردهای کم سابقهای به ثبت رسانده است. رشد بازار سرمایه در چند وقت اخیر به دلیل خوشبینیهایی بود که در این مدت در میان سرمایهگذاران این بازار رخ داده است.
خوشبینیهایی که همه ریشه در اجرایی شدن برجام دارند و اصلیترین دلیل رشد صعودی بازار سرمایه به شمار میروند. اما نکتهای که وجود دارد این است که متاسفانه بخش عمدهای از این رشد در صنایع و شرکتهایی اتفاق افتاده که از لحاظ بنیادی در شرایط خوبی به سر نمیبرند.
صنایعی همچون خودروسازی که از قضا نیز اصلیترین محرک به ویژه روانی رشد بازار محسوب میشوند. نکتهای که در این میان وجود دارد این است که تقریبا اکثر کارشناسان بازار بورس اعتراف میکنند که این رشد بازار منطبق با وضعیت کلان اقتصادی کشور نیست.
در طول تمام این مدت تمامی بازارهای بورس دنیا به ویژه کشورهای نفت محور با ریزش شاخص همراه بودند. اما ایران در لیست ریزش بازار بورس قرار نگرفته است. یعنی عملا به واسطه افت جهانی قیمت نفت طی چند ماهه گذشته بورس کشورهایی که تولیدکننده نفت هستند مثل کشورهای عربی یا حتی مثل آمریکا همه با افت شاخص مواجه شدند اما بورس تهران نه تنها ریزش را تجربه نکرده بلکه روند صعودی نیز در پیش گرفته است.
تجربه نشان داده که بورس، همیشه رفتارهای هیجانی داشته است. یعنی زمانی که یک انتظار مثبت در جامعه شکل میگیرد، بازار بیش از آن چیزی که در واقعیت وجود دارد عکسالعمل نشان میدهد و رشد میکند. این در حالی است که زمانی که انتظار منفی وجود دارد بازار نیز بیش از حد افت میکند.
در این میان سرمایهگذاران حقوقی با منابع مالی که در اختیار دارند، بایستی در نقش کاهنده هیجانات بازار نقش ایفا کنند. متاسفانه طی یک ماه گذشته، سرمایهگذاران حقوقی حرکتی در این زمینه در بازار سرمایه نداشتهاند و این حقیقیها بودند که بیشتر خرید و فروشها را تشکیل دادند.
امروز و با لغو تحریمها، مشکلات شرکتهای بازار سرمایه جهت تامین مواد اولیه و قطعات مورد نیاز و صادرات تا حدودی برطرف شده است. از طرف دیگر التهابات شکل گرفته برای نرخ خوراک پتروشیمیها در حال برطرف شدن است.
با آزاد شدن منابع ارزی کشور، دسترسی به داراییهای خارجی کشور و افزایش ظرفیت صادرات نفت خام دست دولت را در انجام پروژههای عمرانی و پرداخت بدهی پیمانکاران بازتر خواهد کرد. افزایش حجم تجارت و مبادلات بینالمللی نیز با کاهش هزینههای صادرات بر سودآوری بانکها و شرکتهای حمل و نقلی موثر خواهد بود.
ورود بانکهای خصوصی و افزایش طرحهای فروش اقساطی مسکن میتواند بخشی از تقاضای مسکن را تامین کرده و بخش مسکن را در آینده به سمت رونق سوق دهد. هرچند که این موضوع نمیتواند به سرعت رخ دهد. همچنین کاهش نرخ تورم و نرخ سپرده بین بانکی با انتظار کاهش نرخ بهره در آینده همراه است که این موضوع میتواند انتظار خروج پولهای پارک شده در بانکها را به همراه داشته باشد که با توجه به آن که نمیتوان در سایر بازارها انتظار بازدهی بالاتری نسبت به بازار سرمایه داشت، منجر به انتقال سرمایه به بورس خواهد شد که ورود نقدینگی جدید در بازار سرمایه در روزهای اخیر بیانگر این موضوع است. همکاری شرکتهای داخلی با شرکتهای خارجی و سرمایهگذاریهای مشترک جهت تولید محصولات جدید خوشبینی به آینده شرکتهای تولیدی را بهبود بخشیده است.
در مجموع ایجاد شرایط خوشبینی نسبت به آینده شرکتهای موجود در بازار سرمایه و ورود نقدینگی جدید در شرایطی که قیمت سهام شرکتها در کف قیمتی قرار دارند، منجر به رونق بازار سرمایه در روزهای اخیر شده است که به مرور زمان و بازگشت اعتماد سرمایهگذاران به رونق در بازار سرمایه پس از چندین اصلاح شاهد وضع رشد ورود نقدینگی ادامهداری در بازار سرمایه خواهیم بود که منجر به رشد بازار سرمایه کشور خواهد شد.
با توجه به آنکه شرایط بیان شده، اثرات خود را در صورتهای مالی سال آینده شرکتها خواهد گذاشت، میتوان رشد مناسبی برای بازار سرمایه در سال آینده انتظار داشت. در این بین نقش صنعت خودرو و قطعات، بانک، حمل و نقل، پیمانکاری و تجهیزات و صنعت پتروشیمی در رشد بازار سرمایه بیشتر از سایر صنایع خواهد بود و سایر صنایع در فازهای بعدی رشد بازار سرمایه مورد توجه قرار خواهند گرفت.
مجید سلیمی بروجنی