اما چگونه و با چه افق و راهکاری؟ این، سؤال همه آنهایی است که دغدغه جامعه و مردمانش را دارند و از خود می پرسند؛ مردمانی که تابه حال، سفر را در بخش کوچکی از سبد خانوار خود دیده اند، چطور قرار است بسترساز رشدی چنین عظیم در حوزه گردشگری کشور باشند؟ به نظر می رسد توجه به ظرفیت های پنهان سفر و گردشگری، راه حلی برای دست یافتن به این مهم باشد،
چراکه اگر نوری به وجهه معنویت گردشگری تابیده شود و آن را با مفاهیم عرفانی- که در فرهنگ ما وجود داشته- پیوند بزنیم، امید به گسترش گردشگری ممکن و قابل دستیابی خواهد بود. در فرهنگ ما، حرکت از نقطه ای به نقطه دیگر، انسان را در معرض پرورش روحی قرار می دهد؛ به تعلیمات نهج البلاغه بنگرید، آنجایی که حضرت علی(ع) از عبرت آموزی و سفر سخن می گوید، به متون پرمغز ادبیات فارسی نگاه کنید، اشعار شاعران، سفرنامه های سفرنامه نویسان و... در تمام اینها، سفر بهانه ای است برای رشد فکری و ایمانی فرد و چه مکتب آموزشی ای می تواند تا این حد در رشد و پرورش انسان نقش داشته باشد؟
گردشگری در سنت ایرانی- اسلامی ما یک سرمایه گذاری روحی برای انسان محسوب می شود و الزامات معنوی و فایده های روحی آن را نباید نادیده گرفت. کارشناسان معتقدند یکی از دلایل عقب ماندگی مردم جهان سوم نسبت به دیگر فرهنگ ها، غفلت از در نظر گرفتن بودجه لازم برای گردشگری در سبد اقتصادی خانوار است، اما به نظر می رسد اگر نوع نگاه مان را به سفر تغییر دهیم و به آنچه در گذشته داشته ایم دوباره بنگریم، بتوانیم دست به کار برداشتی تازه از گردشگری و سفر شده و راه پیشِ رو در مسیر توسعه گردشگری را هموارتر کنیم. چندی است این دغدغه را در قالبی مفهومی تر، عمیق تر و کاربردی تر پیگیری کرده ایم و به همراه جمعی از دانشمندان جهانی و به همت دانشگاه های داخلی، همایشی در این زمینه برپا کرده ایم که به زودی نتایج آن به اطلاع مردم خواهد رسید، چراکه معتقدیم آنها اصلی ترین مخاطبان سفر و مقولات مربوط به گردشگری معنوی در کشور هستند.
*منبع: روزنامه شرق