*روح الله شاهزادهاحمدی : نسبت بیمه زندگی به کل پورتفوی (سبد سهام) بیمه در کشور ما بسیار اندک است . حتی با میانگین جهانی نیز فاصله زیادی داریم. ضریب نفوذ بیمه با تولید ناخالص داخلی (GDP) در نظر گرفته میشود؛ به طوری که در کشورهای پیشرفته دنیا این ضریب بالاست مثلا در انگلستان حدود 17 درصد است، ولی در ایران این رقم به کمتر از 1.5 درصد میرسد که پایینتر از میانگین جهانی است.
بیمه به شرط حیات، بیمه به شرط فوت و بیمههای مختلط از انواع بیمههای زندگی هستند؛ بیمه به شرط فوت هم اغلب توسط شرکتها و گروهی برای کارکنانشان انجام میشود که معمولا کوتاهمدت هستند، اما بیمههای مختلط جذابیت بیشتری برای مردم دارند و اندوخته دارند و دو حالت فوت و حیات را با هم پوشش میدهند و در عین حال امکان وام، از کارافتادگی و اندوخته را برای آینده فرد را فراهم میکنند.
آمار استقبال از این نوع بیمهها در ایران نگرانکننده و پایینتر از میانگین جهانی است که به دلایل مختلفی این موضوع رخ داده است. یکی از آنها به مباحث اقتصادی و سطح درآمد مردم برمیگردد، یعنی با توجه به اینکه سطح درآمد مردم ایران پایین آمده، کمتر به سمت بیمه عمر و سرمایهگذاری میروند که البته شرکتهای بیمه میتوانند بیمهنامه مناسب با انواع سطوح درآمدی را ارائه دهند. در عین حال، مردم ایران دوست دارند پول نقد در جیب خود داشته باشند که ریشه در عوامل فرهنگی و محیطی دارد، ولی امیدواریم با پول الکترونیک این مشکل برطرف شود.
موضوع دیگر، اینکه تورم عاملی است که موجب کاهش استقبال مردم از بیمه زندگی شده است. جدای از این دو سالی که تورم، کنترل شده است، در سالهای قبل تورم فزآینده و صعودی داشتیم که حتی تورم به شیب مقعر رسیده بود. تاثیر تورم در بیمهشوندگان این است که در سود بیمهنامهها و میزان تورم تناقض ایجاد میکند و آن را توجیه ناپذیر نشان میدهد. در اینجا دولت میتواند به مردم این اطمینان را بدهد که در سالهای آینده تورم جهشی و ناگهانی رخ نخواهد داد.
بیکاری نیز در گرایش مردم به بیمههای زندگی موثر است. در کشور ما آمار بیکاری بالاست؛ البته در جایی که تورم کنترل میشود، طبیعتا بیکاری نیز بالا میرود، ولی همانطور که دولت اعلام کرده است؛ امیدواریم زیرساختها با بسته پیشنهادی جدید تقویت شود که این موجب ایجاد اشتغال برای بیکاران میشود و در نتیجه وقتی مردم شغل و درآمد دارند، علاوه بر رفع نیازهای فیزیولوژیکی اولیه میتوانند به طبقات بالاتر هرم نیازهای مازلو یعنی امنیت و بیمه برای آینده نیز فکر کنند.
از سوی دیگر، عوامل فرهنگی، آموزشی و اجتماعی، دلیل دیگر محبوبیت کم بیمههای زندگی در بین ایرانیها است. اکثریت مردم کشور ما برای آینده خود برنامهریزی ندارند که این عدم نگاه به آینده، گاهی با خرافات نیز آمیخته است. از طرف دیگر دانش بیمهای مردم نیز پایین است و مزایای بیمه را نمیشناسند که این مشکل نیازمند نقشآفرینی بیشتر شرکتهای بیمه است. عوامل محیطی نیز در شرایط فعلی ایجاد شده در بیمههای زندگی موثر است.
شرکتهای بیمه و واسطههایشان در این شرایط نقش دارند؛ مثلا وقتی یک نمایندگی با شرکت بیمه قرارداد امضا میکند و شروع به جذب اطرافیان خود میکند، سپس چون شناختی از بازار ندارد، نمیتواند افراد دیگر را هم به پوشش بیمه در بیاورد. در نتیجه معمولا دلسرد شده و حرفه خود را جدی پیگیری نمیکند و نتیجه این میشود که برخی خریدارها اقدام به بازخرید بیمههای خریداری شده خود میکنند. بنابراین ضروری است دانش کارگزار در مورد حرفه خود افزایش یابد.
اغراق در فروش بیمهها که منجر به ارائه اطلاعات غلط و غیرواقعی به هنگام فروش بیمهها به مشتریان میشود و عدم اطمینان مردم به ماندگاری شرکتهای بیمه که بیانگر نگرانی آنها برای این است که شرکت تا مدت زمان زیادی سرپا باشد یا نباشد که بتواند به تعهداتش عمل کند، از دیگر عوامل موثر در کاهش تمایل به بیمههای زندگی در ایران است.
بر این اساس، نقش تبلیغات در گرایش مردم به انواع بیمه مهم است. این تاثیر زمانی برجسته است که تبلیغات اثر مثبت داشته باشد. تبلیغ باید بهگونهای باشد که وقتی شخص آن را نگاه میکند، درباره آن اطلاعات کسب کند که در بحث بیمه با توجه به اینکه موضوع بیمه ارائه خدمت است، باید جذابیتی ایجاد شود که فرد از مطلوبیت نقدینگی بگذرد و در بیمه سرمایهگذاری کند.
در کل بیمههای زندگی و سرمایهگذاری دارای تاثیرات بسیار زیادی در زندگی مردم است که لازمه شناساندن آن، نهادینه کردن فرهنگ بیمه در بین آنهاست. فردی که در بیمه زندگی، سرمایهگذاری کرده، از نظر آینده وراث خود نگرانی ندارد و به هنگام فوت وی، همسر و فرزندانش دغدغهای از نظر تامین نیازهای اولیه مالی خود نخواهند داشت. همچنین پوشش امراض و بیماریهای خاص و صعب الاعلاج که ممکن است به سراغ فرد بیاید با بیمههای زندگی به مشکلی قابل حل تبدیل میشود و از تبدیل یک بار مالی سنگین بر دوش خانوادهها جلوگیری میکند. از جانب دیگر این بیمهها نوعی سرمایهگذرای برای آینده فرد است و ضمن اینکه به فرد براساس میزان سپردهاش در دوران پایان مدت زمان مقرر، سود و اندوخته بلندمدت تعلق میگیرد، در نگاه کلان نیز با گردش مالی پساندازهای وی، اقتصاد و چرخه تولید در کشور به گردش در میآید و اشتغال ایجاد میشود.
* عضو انجمن حرفهای صنعت بیمه