ت. در واقع، اهمیت نشست بینالمللی وین٢ در این واقعیت نهفته است که تمامی کشورهایی که به نوعی در بحران چهار ساله سوریه دخیل بودهاند و در این بحران نقشآفرینی کردهاند، گرد یک میز جمع شدند و به این واقعیت رسیدند که راهکار نظامی نمیتواند پاسخگو و تامینکننده اهداف آنها باشد.
در این راستا، چه مخالفان دولت بشار اسد و چه موافقان و حامیان وی به این نکته رسیدهاند که در چشمانداز آتی سوریه، راهحل نظامی نمیتواند موجب پیروزی آنها شود و ادامه یافتن این مساله موجب بیشتر شدن درد و آلام ملت سوریه و تخریب بیش از پیش این کشور خواهد شد.
هماینک فجایع رخ داده در سوریه موجب شرمساری جامعه بینالمللی در تداوم یافتن بحران این کشور و همچنین کشتار و مجروح شدن صدها هزار نفر از مردم سوریه و آوارگی و مهاجرات میلیونها سوری شده است و به همین دلیل، تمامی کشورها و قدرتهای موثر منطقهای و بینالمللی به وین آمدهاند تا از طریق گفتوگو و مذاکره به یک راهکاری برای خروج از این بنبست دست یابند.
با این حال، شاید حضور جمهوری اسلامی ایران برای نخستین بار در چنین اجلاسهایی را باید مهمترین اتفاق دانست. ایران به عنوان یک کشور مهم، تاثیرگذار و دارای نفوذ بسیار در خاورمیانه محسوب میشود و در چهار سال اخیر سیاستهای خود را در مقابل کشورهایی که خواهان سقوط بشار اسد از طریق راهکارهای نظامی بودهاند، تنظیم کرده است.
با این وجود، در سالهای گذشته نیز ما شاهد بودیم که ایران در نشستهایی که در رابطه با سوریه برگزار شده است مانند اجلاس ژنو١ و ژنو٢ دعوت نشده بود که این به دلیل اشتباه محاسباتی کشورهای غربی در نادیده گرفتن نقش تاثیرگذار ایران بوده است.
البته باید این را بیان کرد که سیاستهای نه چندان درست دولت قبل و وجود تبلیغات ایرانهراسانه نیز در اتخاذ این رویکرد حذفی از سوی غرب موثر بوده است اما دستیابی به توافق هستهای و عملکرد مثبت جمهوری اسلامی ایران در دو سال گذشته موجب شده تا کشورهای غربی بهانهای برای حذف ایران نداشته باشند. آنها به این واقعیت رسیدهاند که ایران حداقل در دو سال گذشته نقش ثباتآفرین و مثبت در منطقه داشته و بسیاری از تبلیغات نیز علیه ایران عاری از حقیقت است.
همچنین جمهوری اسلامی ایران با رهایی از مساله هستهای فرصت و توان بیشتری در
حل و فصل بحرانهای منطقهای یافته و موجب شده تا تهران نقشی محوری در حل و فصل بحرانهای منطقهای داشته باشد. با این حال نتیجهبخش نبودن نتایج نشستهای پیشین سوریه منجر به این شده تا دنیا به این نتیجه برسد که نخست، عدم حضور ایران برای حل بحران سوریه نتیجهبخش نیست و در ثانی، سوریه راهکار نظامی ندارد و تنها راهکار سیاسی است که میتواند منجر به حل و فصل بحران سوریه شود.
کشورهای دنیا به این واقعیت رسیدهاند که جایگاه ایران در سوریه قابل اغماض نیست و نقشی تاثیرگذار دارد و عدم حضور ایران اشتباه است. این مسائل موجب شد تا یک تغییر در صحنه بینالمللی شکل بگیرد و ایران برای حضور در اجلاس سوریه دعوت شود.
البته حضور ایران را هم باید به فال نیک گرفت چرا که موجب میشود تا تهران جایگاه خود در صحنه بینالمللی را بهتر پیدا کند. با این حال، هنوز کسانی هستند که بر این باورند ایران نباید در نشستهای بینالمللی درباره سوریه حاضر شود، در حالی که این رویکرد برخلاف اراده جهانی است.
در رابطه با دستیابی به نتیجه نیز باید یادآور شوم که حصول و دستیابی به هر نتیجهای درباره سوریه نیازمند برخورداری از عقلانیت در همه کشورهاست. در این راستا، باید دست یافتن به راهحل میانه نیازمند انعطاف از سوی همه کشورها و رسیدن به این درک باشد که تداوم بحران سوریه فاجعهآفرین است و خوشبختانه میتوان گفت این درک مشترک در حال رخ دادن است.
این راهکار مشترک میتواند بر دو پایه رسیدن همه کشورها به یک راهکار سیاسی در چارچوب نظر و خواست گروهها و مردم سوریه و در پیش گرفتن یک روند دموکراتیک باشد تا در این راستا سوریه جدید متولد و ساختار سیاسی و نظامی حاکمیت سوریه حفظ شود و تعهدات بینالمللی برای بازسازی این کشور شکل بگیرد.
پایه دوم این راهکار باید حذف و مبارزه با تروریسم افسارگسیخته تکفیری و تندرو باشد. باید دانست که تداوم این تروریسم تکفیری تندروی مذهبی بحرانی است که ادامه آن تمامی جهان را تهدید میکند و فقط مختص به سوریه نیست. با این حال باید دانست که عمق فاجعه در سوریه بسیار است و این بحران در کوتاهمدت و به صورت فوری حل نخواهد شد.