کد خبر: ۵۲۹۹۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۴ - ۰۵ آبان ۱۳۹۴ - 27 October 2015
حالا عبارت ديگري به «خواري‌هاي» مرسوم در ايران اضافه شده است. پس از زمين‌خواري، درياخواري، كوه‌خواري و جنگل‌خواري، چشم اقتصاد ايران به واژه مسكن‌خواري روشن شده است.
وقتي تورم سالانه حدود ٢٥ درصد رشد مي‌كند، بدان معناست كه هر چهار سال ارزش دارايي شما نصف مي‌شود. طبيعتا زمين و مسكن از اين هجوم تورمي مصون هستند و ارزش دارايي‌ها را حفظ مي‌كنند پس عطش براي سرمايه‌گذاري و جذب نقدينگي بدون توجه به نياز موثر در اين بخش بيشتر مي‌شود.

حالا عبارت ديگري به «خواري‌هاي» مرسوم در ايران اضافه شده است. پس از زمين‌خواري، درياخواري، كوه‌خواري و جنگل‌خواري، چشم اقتصاد ايران به واژه مسكن‌خواري روشن شده است.

به گزارش اعتماد، هشدار مي‌دهند كه تهران و شهرهاي بزرگ طعمه مسكن‌خواران شده‌اند. پيروز حناچي، معاون شهرسازي و معماري وزارت راه و شهرسازي درباره آنچه بر عرصه‌هاي طبيعي گذشته و نقاطي كه مورد هجوم «خواران» قرار گرفته است توضيحاتي مي‌دهد. وقتي بحث به عبارت جديد مسكن‌خواري مي‌رسد توضيحاتي در اين خصوص ارايه داد و تاكيد كرد. واژه‌خواري از حرص و ولع مي‌آيد. مسكن‌خواري اگر به اين معنا باشد كه افرادي دارايي‌هاي‌شان را به واحد مسكوني تبديل مي‌كنند تا از گزند تورم در امان بمانند، عبارت درستي است.

دبير شوراي عالي شهرسازي و معماري با استناد به آمار ارايه شده از سوي شهرداري تاييد مي‌كند كه ٤٠٠ هزار واحد مسكوني خالي در تهران وجود دارد و بر اين اساس مي‌توان گفت ٤٠٠ هزار مسكن‌خواري در تهران رخ داده است.

هر روز خبري درباره سوءاستفاده‌اي از طبيعت در قالب زمين‌خواري، درياخواري يا... منتشر مي‌شود. مهم‌ترين دليل بروز اين اتفاق چيست؟ چرا در دوره تصدي دولت سابق با اين حجم گسترده از زمين‌خواري و دخل و تصرف در طبيعت روبه‌رو شده‌ايم؟

اگر بخواهم اين سوال شما را به طور كلي پاسخ بدهم بايد بگويم كه وقتي ابزارهاي كنترلي حاكميتي تعطيل مي‌شوند، اين اتفاق رخ مي‌دهد. در سايه بي‌توجهي دستگاه اجرايي نظارتي مي‌بينيم كه حجم تخلفات افزايش چشمگيري را تجربه مي‌كند.

طبيعتا بخشي از دستگاه‌هاي نظارتي خارج از دولت هستند، آيا آنها نيز گزارشي درباره وضعيت ارايه نداده‌اند؟ در حالي درباره بي‌توجهي دستگاه‌هاي نظارتي حرف مي‌زنيم كه امروز خيلي‌ها از ميزان حساسيت دستگاه‌هاي نظارتي به اهرمي براي تبديل مديران به مديران فاقد شجاعت و بي‌انگيزه سخن مي‌گويند، چطور است كه تا اين حد تفاوت در برخورد با موضوعات در دو دولت وجود دارد؟

در اين دوره زماني دستگاه‌هايي كه بايد آلارم مي‌دادند كه فلان اتفاق، فلان فعاليت يا... اتفاقي بحران‌ساز است به شكلي خاموش شدند. حالا منظور از خاموشي اين دستگاه‌ها و ابزارهاي نظارتي اين نيست كه هيچ كدام فعاليتي نداشتند. بعضا ابزارهاي نظارتي خارج از دولت گزارش‌هايي را در اين خصوص داده‌اند اما توجهي به مفاد اين گزارش‌ها نشده است. در سايه اين بي‌توجهي حجم تخلفات افزايش يافته است. شما ورود شوراي عالي معماري و شهرسازي را در ٥/٢ سال گذشته ببينيد. در اين دوره زماني شاهديم كه بسياري از اين پرونده‌ها مورد رسيدگي قرار گرفته است. ما تلاش كرده‌ايم كه اين اتفاق دوباره رخ ندهد.

پس به اين ترتيب با توجه به اينكه ميزان اهميت دولت به موضوع ملاك است، ممكن است بار ديگر نيز چنين اتفاقاتي رخ دهد و طبيعت مورد هجوم سودجويان قرار گيرد.

بله در صورت عدم مراقبت اين اتفاق كه آن را نقد مي‌كنيم دوباره خواهد افتاد. اين اتفاق يك بار افتاد و در طول سال‌هاي گذشته دست درازي به طبيعت افزايش چشمگيري را تجربه كرد. ممكن است دوباره نيز چنين اتفاقي رخ بدهد. بالاخره بايد براي مكان‌هاي در معرض خطر طرح تهيه و تصويب شود با جديت دايما مانيتورينگ و اقداماتي براي جلوگيري از بروز دوباره اتفاق صورت گيرد. اتفاقا نكته مهمي است.

ما در اين بخش ضعيف هستيم. مطبوعات و نهادهاي مدني در ايران اثرگذاري به موقع را ندارند هر چند بعد از اعلام تخلف وارد ميدان مي‌شوند و گزارش تهيه مي‌كنند اما در كل بايد در اين حوزه فعال‌تر باشيم. ببينيد ما با شرايطي مواجه هستيم كه در آن بعضي افراد بيش از سهم‌شان انتظار دارند. دايما بايد مراقبت كنيم تا اتفاقي رخ ندهد و بعضي از افراد به بهانه سرمايه‌گذاري به انگيزه كسب سود بيشتر اقدام به درياخواري، زمين‌خواري و كوه‌خواري نكنند.

اين زياده‌خواهي طبيعتا در همه كشورها قابل مشاهده است، به نظر مي‌رسد توفان‌هاي تورمي و تورم ديرپا موقعيت را براي ايران سخت‌تر كرده است.

من هم معتقدم تورم مستمر نقش مهمي در شكل‌گيري اين وضعيت دارد. شما رفتار اقتصادي مردم را بررسي و سعي كنيد به اين سوال پاسخ بدهيد، اينكه چرا مردم دارايي‌هاي‌شان را در قالب ساختمان و مسكن بلوكه مي‌كنند؟ به هر حال وقتي تورم سالانه حدود ٢٥ درصد رشد مي‌كند، بدان معناست كه هر چهار سال ارزش دارايي شما نصف مي‌شود. طبيعتا زمين و مسكن از اين هجوم تورمي مصون هستند و ارزش دارايي‌ها را حفظ مي‌كنند پس عطش براي سرمايه‌گذاري و جذب نقدينگي بدون توجه به نياز موثر در اين بخش بيشتر مي‌شود. از سوي ديگر هر جا زمين ارزش پيدا مي‌كند شما با اشكال مختلف دخل و تصرف در طبيعت روبه‌رو مي‌شويد. استحصال زمين به اشكال مختلف نمود پيدا مي‌كند. تراشيدن كوه، خشك كردن دريا، از بين بردن زمين‌هاي كشاورزي و جنگل‌ها و... خب همه اينها براي طبيعت عارضه دارد. در ضمن اگر زلزله‌اي يا بلاي طبيعي رخ دهد، تكليف چه خواهد شد. ساخت و ساز بدون قانون نيز تبعاتي دارد كه خود را نشان مي‌دهد

به اين ترتيب مي‌توان به آنچه در هشت سال گذشته در كشور رخ داد، صفت فاجعه را اطلاق كرد؟

در برخي موارد واقعا فاجعه رخ داده است. اتفاقي كه در درگهان قشم رخ داده است، بندرعباس با دو مورد درياخواري روبه‌رو بود كه در دولت قبل رخ داده است. آنچه در كيش رخ داد و منجر به دخل و تصرف پديده كيش در دريا شد در فضاي انتقال دو دولت به وقوع پيوسته است. به هر حال بسياري از اين اتفاقات غيرقابل برگشت است و نمي‌توان منطقه را به شرايط سابق برگرداند. اين در حالي است كه نوار ساحلي انفال است و نبايد در آن دخل و تصرف كرد. سواحل كيش متعلق به همه مردم ايران است و اگر قرار است عارضه‌اي در آن ايجاد شود خرد جمعي و حاكميتي بايد نظر بدهد. در ضمن اين تمام ماجرا نيست. ما امروز درباره پرونده‌هايي صحبت مي‌كنيم كه بسيار بزرگ هستند، اين در حالي است كه انبوهي پرونده كوچك نيز وجود دارد كه زير سايه پرونده‌هاي بزرگ ديده نمي‌شوند. در همين نوار ساحلي شمال كشور تعرض‌هاي موضعي و كوچك، اتفاق افتاده است. اصل اين كار نبايد صورت گيرد. موضوع كوچك و بزرگي پرونده‌ها نيست اما در دوره گذشته چنان اتفاقاتي رخ داده و وضعيت چنان نامساعد شده كه اصل موضوع، يعني جلوگيري از بروز اين اتفاق از نظر دور مانده است.

آيا آماري درباره عرصه‌هاي طبيعي از بين رفته توسط سودجويان در اين حوزه وجود دارد؟

ما آمار تفكيكي در اين بخش نداريم اما طبيعتا با ديدن تصاوير قبل و بعد از وقوع زمين‌خواري مي‌توانيد حجم دخالت‌ها را دريابيد.

گفتيد هر جا زمين ارزش پيدا مي‌كند، هجوم زمين‌خواران نيز ملموس مي‌شود، به اين ترتيب طبيعتا اطراف تهران بيش از ساير مناطق كشور در معرض زمين‌خواري و كوه‌خواري است.

درست است. لواسان، شمال تهران، مناطق ييلاقي اطراف كلانشهر‌ها، اوشان، دربندسر مصاديق كوه‌خواري هستند. دماوند نيز بيشتر طعمه زمين‌خواران است.

با توجه به موقعيت ايران، زمين‌ها بيشتر در معرض سودجويان هستند يا كوه‌ها، جنگل‌ها، دريا و... ؟

حجم زمين‌خواري‌ها آنقدر زياد است كه نتوان آن را با جنگل و كوه و دريا مقايسه كرد. زمين‌هاي كشاورزي، خصوصا استان‌هاي شمالي بيش از هر عرصه‌اي در معرض هجوم سودجويان
قرار دارند.

اخيرا عبارتي تحت عنوان مسكن‌خواري در ادبيات رسانه‌اي ايران باب شده است، واژه مسكن‌خواري ريشه درستي دارد؟ مي‌توان در كنار زمين، كوه، دريا و جنگل، مسكن را نيز در فهرست «خواري‌ها» آورد؟

ببينيد. واژه‌خواري از حرص و ولع مي‌آيد. مسكن‌خواري اگر به اين معنا باشد كه افرادي دارايي‌هاي‌شان را به واحد مسكوني تبديل مي‌كنند تا از گزند تورم در امان بمانند، عبارت درستي است. شهردار تهران مي‌گفت بيش از ٤٠٠ هزار واحد مسكوني خالي در تهران وجود دارد.

به اين ترتيب ٤٠٠ هزار مسكن‌خواري در تهران رخ داده است. در كل كشور رقم بيش از اينهاست.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: