وزارت کار در تازهترین گزارش خود از وضعیت بازار کار به ارائه آماری از افراد چند شغله پرداخته که نشان میدهد بیش از 400 هزار نفر از شاغلان کشور در سال 1392 بیش از یک شغل داشتهاند.
در این گزارش از مجموع 21 میلیون نفر شاغل کشور در سال 1392، بیش از 400 هزار نفر در بیش از یک شغل مشغول کار بودهاند که 15 درصد آنان، شغل اصلیشان مزد و حقوق بگیر بخش عمومی، 19.4 درصد مزد و حقوق بگیر بخش خصوصی و 65.6 درصد در سایر بخشها تحت عنوان کارکن مستقل، کارفرما و کارکن فامیلی بدون مزد مشغول فعالیت بودهاند.
تحلیلگران بازار کار بر این باورند که هرچه تعادل میان درآمد، نرخ تورم و پایداری شغلی بیشتر شود تا حد زیادی مانع از روی آوردن افراد به انجام چند شغل شود. آنها میگویند دوشغله یا چند شغله بودن افراد ممکن است وضع معیشتی خانواده را بهبود بخشد، اما بر میزان بهرهوری، سلامت جسمی و روحی افراد و میزان تعامل با اعضای خانواده تاثیرگذار خواهد بود.
اگر چه افراد دو شغله و حتی چند شغله را در جوامع مختلف میتوان پیدا کرد اما آنچه مسلم است بروز چنین پدیدهای در جامعه ما طی سالهای اخیر گسترش یافته و به سرعت نیز در حال فراگیر شدن است.
اما چرا برخی شغل دوم و بعضا سوم را برای خود انتخاب کنند؟
عدهای رضایت نداشتن از شغل اول را از علل گرایش افراد به سمت شغلهای دیگر میدانند و برخی دیگر از کافی نبودن درآمد شغل اول سخن میگویند اما به زعم کارشناسان بازار کار، مهمترین دلیل دو شغله بودن افراد به ویژه کسانی که در ردههای پایین شغلی هستند، مشکلات اقتصادی است و به جز برخی مدیران رده بالا که معمولا با دلایل منحصر به فرد و پیچیده در پستهای مختلفی مشغول کار هستند، اغلب دوشغلهها برای کسب درآمد بیشتر به این کار مبادرت میورزند.
افراد دو شغله به دلیل مشکلات معیشتی و عدم تامین نیازهای خود و خانواده ناچار به شغل دوم روی میآورند از این رو به نظر میرسد که اصلیترین دلیل چند شغله بودن افراد کسب درآمد بیشتر برای تامین هزینههای زندگی باشد.
به گفته کارشناسان گاهی در طول سالهای گذشته علیرغم افزایش نرخ تورم و به تناسب بالا رفتن خط فقر، تغییر قابل توجهی در میزان افزایش حقوق و دستمزد افراد صورت نگرفته است؛ به نحوی که همواره میزان افزایش حقوق شاغلان کمتر از میزان نرخ تورم و میزان افزایش هزینهها بوده است.
هادی ابوی - سخنگوی کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور - در این باره میگوید: با شرایط فعلی زندگیها به قدری سخت شده که تعداد افراد شاغل در بسیاری از خانوادهها به بیش از یک نفر افزایش پیدا کرده تا جایی که حتی زنان خانه نیز پا به پای مردان برای گذران زندگی کار میکنند.
وی میافزاید: یکی از توجیهاتی که در مورد اشتغال افراد دو شغله و بعضا سه شغله میشنویم این است که از تجارب آنها در کار استفاده میشود در حالی که وقتی به بحران بیکاری در کشور نگاه میکنیم چارهای جز ساماندهی دو شغلهها نداریم.
به اعتقاد سخنگوی کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور، بالا بردن سن بازنشستگی یکی از عوامل موثر بر پدیده دو شغله بودن است چرا که فرد بازنشسته بعد از 30 سال کار و تلاش باید به گونهای زندگی کند که در دوران فراغت از کار نیازی به رفتن مجدد بر سرکار نداشته باشد اما بر خلاف تصور، خرج و مخارج و هزینههای افراد بازنشسته به مراتب بیشتر از دوران کار است و اغلب برای تامین هزینههای زندگی و درمان، شغل دومی برای خود برمیگزینند.
پایین بودن دستمزد، کسب درآمد بیشتر و مشکلات معیشتی مهمترین عامل دو شغله بودن
این کارشناس پدیده دو شغله بودن را بر افزایش بیکاری موثر دانسته و میگوید: بیشتر افراد دو شغله در شغل دوم خود نیز رسمی هستند و از حقوق و مزایای خاصی برخوردارند چنانچه اشتغال افراد در هیات مدیرهها و گرفتن سمتهایی چون مشاور و معاون نوعی استفاده از رانت سازمانی و دستگاهی به شمار میرود.
بررسیهای بازار کار در کشور نشان میدهد دستکم 28 تا 30 درصد نیروی کار در ایران شغل دوم و برخی هم شغل سوم دارند.
امروز داشتن شغل مناسب و سالم تاثیر شگرفی در اعتلای شخصیت افراد دارد و مطلوبتر آن است که همه افراد جامعه متناسب با سطح مهارت و تخصص خود به کار بپردازند.
کارشناسان میگویند افرادی که تحصیلاتشان تناسبی با شغلشان ندارد تلاش میکنند شغل دوم خود را متناسب با توانمندی و سطح مهارت و تخصص به دست آورند.
اساسا دو شغله بودن بر این اصل استوار است که فرد علاوه بر کار تخصصی بر حسب نیاز به کار دیگری مشغول شود و دو نقش را بپذیرد اما این همه ماجرا نیست چرا که اشتغال افراد به دو یا چند شغل پیامدهای زیانباری برای فرد و جامعه دارد.
یکی از مهم ترین آسیبهای فردی ناشی از دوشغله بودن، خستگی مفرط بر اثر حجم زیاد فعالیت است. طبق قانون کار هر فرد در طول ۲۴ ساعت شبانه روز باید هشت ساعت مفید را به امور شغلی بپردازد، هشت ساعت را به استراحت و هشت ساعت را به خواب اختصاص بدهد.
حال تصور کنید فرد دو شغلهای را که به دلیل اشتغال به کار دوم از ساعات استراحت یا خواب خود بزند یا به ایستادن در شیفتهای دوم و سوم کار تن بدهد.چنین فردی نه تنها به لحاظ روحی روانی و جسمی خسته و فرسوده است بلکه به لحاظ خلقی و عاطفی نیز ضربه دیده و به سرعت آسیب پذیر خواهد شد چرا که از رسیدگی و پرداختن به امور خانواده باز مانده و تمام دغدغه زندگی او چالشهای شغلیاش خواهد بود.
رحمت الله پور موسی - دبیرکل کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور - در این باره میگوید: وقتی قدرت خرید کارگران کاهش میِیابد نقدینگی به جامعه وارد نمیشود در نتیجه کارگران برای گذران زندگی ناچار به شیفتهای کاری بیشتر و شغل دوم و سوم روی میآورند در حالی که اگر قدرت خرید خانوارهای کارگری افزایش پیدا کند، هم اقتصاد جامعه متحول میشود و هم نرخ بیکاری کاهش مییابد.
وی با هشدار نسبت به پیامدهای اجتماعی پایین بودن دستمزد، میگوید: کارگری که دستمزدش پایین است در اولین گام برای امرار معاش خود و خانواده باید وقت و انرژی بیشتری را بیرون از خانه بگذارد لذا به سمت شغل دوم و سوم کشیده میشود.
او معتقد است بخش اعظمی از حواث ناشی از کار به دلیل انجام کار مداوم و مستمر اتفاق میافتد.
امروز عوامل مختلفی در رواج پدیده دو شغله و سه شغله بودن افراد موثر است که افت ارزش پول، بالا رفتن هزینههای زندگی، پایین بودن دستمزد، عدم رضایت از شغل اول، تجملات و تلاش برای کسب درآمد بیشتر از جمله این عوامل است.
کارشناسان بازار کار مشکلات اقتصادی و تلاش برای تامین هزینههای زندگی را از مهمترین دلایلی عنوان میکنند که افراد را به سمت شغل دوم سوق میدهد. علاوه بر این انجام چند شغل توسط یک فرد موجب سلب فرصتهای شغلی از افراد فاقد کار می شود و به گسترش بیکاری دامن میزند از این رو انتظار میرود با اتخاذ سیاستهای مناسب و راهکارهای حمایت و صیانت از نیروی کار و حفظ امنیت شغلی از گسترش پدیده دو شغله و چند شغله بودن در جامعه جلوگیری شود./ایسنا