بانکداری ایرانی – سرویس بانک و بیمه؛ آنچه در پي مي آِيد مشروح سخنان محمد ابراهيم امين رئيس كل بيمه مركزي جمهوري اسلامي ايران است كه با محور مأموريت هاي جديد و سياست هاي نوين پژوهشكده بيمه، در آيين توديع و معارفه روساي پيشين و جديد اين نهاد پژوهشي ايراد شده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
در اين ايام ماه مبارك آرزو دارم كه طاعات و عبادات همه شما مورد قبول درگاه احديت قرار گيرد و خداوند به همگي ما توفيق بدهد با پالايش روح و جسم خود هم از بركات معنوي اين ماه بهره مند شويم و هم خدمتگزاران شايسته تري براي جامعه ، كشور و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران باشيم.
امكانات، منابع، نيروي انساني و بودجه در ساختار نظام جمهوري اسلامي با اين هدف در اختيار ما قرار مي گيرد كه ما ارزش افزوده اي براي اين نظام توليد كنيم. ما در هر مجموعه اي كه هستيم بايد تلاش كنيم حتي اندكي به جلو حركت كنيم. بايد بدانيم كه چگونه بايد از اين منابع استفاده كنيم. معيارها، چهارچوب ها، قوانين و مقرراتي براي اين موضوع وجود دارد.كارگزاران نظام متعهدند كه از منابع با صداقت و رعايت اصل سلامت؛ با پايبندي به مقررات و ضوابط استفاده كنند.
آنها تلاش مي كنند تمامي توان خود را در راستاي ارتقاي وضع موجود به كار ببرند. اگر پست، مقام، جايگاه و حقوقي به ما تعلق مي گيرد بايد تمام وقت در خدمتِ اهداف آن جايگاه تلاش كنيم و براي تحقق اهدافي بكوشيم كه براي ما ترسيم شده است. اين جايگاه ها و مناصب براي اين نيست كه ما توسعه شخصي پيدا كنيم؛ براي اين نيست كه مثلاً من نوعي نام خود را روي جلد صد كتاب منتشر كنم بلكه براي اين است كه اگر كتابي منتشر مي شود در راستاي اهداف توسعه اي جايگاهي باشد كه مسئوليت اداره اش را به ما سپرده اند.
در ابتداي انتصابم در بيمه مركزي به رييس پژوهشكده به طور شفاف انتظاراتي را كه صنعت بيمه از پژوهشكده دارد، بيان كردم. پژوهشكده يكي از نهادهاي صنعت بيمه است و بنابراين نمي تواند واگرا و بيمه گريز باشد، يعني خودش را از صنعت بيمه دور كند و به جاهاي ديگر متصل شود. منابع پژوهشكده از صنعت بيمه تامين مي شود و ما بودجه پژوهشكده را به دو برابر يعني مبلغ هفت ميليارد تومان افزايش داديم. با اين هدف كه به صنعت بيمه نزديك شود و بيشتر به درون صنعت بيمه نگاه كند و ببيند اين صنعت مسائل و مشكلاتش چيست و همانطور كه دكتر صفري به درستي اشاره كردند، چگونه مي تواند به تصميم سازي و تصميم گيري در صنعت بيمه كمك كند و تصميم سازي و تصميم گيري را ارتقا بدهد؛ بر پايه چه چيزي، بر پايه مطالعات، پژوهشها و دستاوردهاي علمي، تجربيات علمي دنيا، به دلايل تحريم ارتباط رو در روي كارشناسان و مديران صنعت بيمه با بازار بيمه دنيا قطع شده يا بسيار كم شده است.
در چنين شرايطي يك جايي يك نهادي بايد باشد، دنيا كه متوقف نشده صنعت بيمه دنيا كه درجا نمي زند، خلاقيت، نوآوري، ابتكار مرتب تزريق مي كند به جامعه، بنابراين جايي بايد باشد كه دستاوردهاي صنعت بيمه، دستاوردهاي جامعه بشري را شناسايي كند، مطالعه كند، ترجمه كند، بومي سازي كند و در داخل كشور به مديران و كارشناسان صنعت بيمه منتقل كند و مديران و كارشناسان صنعت بيمه را به روز نگه دارد تا اينكه اين تحريمها برداشته و اين ارتباطات دوباره برقرار شود؛ ما در عالم توهم خودمان اسير نباشيم.
من به روشني و وضوح در همان اولين جلسه اين موارد را عرض كردم. بعد گفتم كه در صنعت بيمه اطلاعاتي انباشته شده كه اين اطلاعات اگر مورد بررسي قرار نگيرد، مورد پردازش قرار نگيرد و در چارچوب پژوهشهاي علمي و كاربردي اين اطلاعات از درون شركتهاي بيمه بيرون نيايد و مورد استفاده قرار نگيرد، مثل يك گنجينهاي مي ماند كه زير خاك مدفون است و هيچ عايدي براي صنعت بيمه ندارد، از پژوهشكده بيمه خواستم كه اين گنجينههاي اطلاعاتي در درون شركتهاي بيمه را در رشتههاي مختلف بازيابي، پردازش و تبديل به دانش بيمهاي كند و در اختيار شركتهاي بيمه قرار دهد منتها با استفاده از چه كساني، چه نيروهايي؛ از نيروهاي درون صنعت؛ پژوهشكده بيمه اگر به طور اورگانيك با بدنه كارشناسي و مديريتي صنعت بيمه، آنهايي كه به طور روزمره كار بيمهگري انجام ميدهند، آنهايي كه به طور روزمره با جامعه، با مشكلات و نيازهاي آن، باخواستههايش سر و كار دارند اگر پژوهشكده بيمه نتواند اين كارشناسان، اين مديران را كه ممكن است تيترهاي علمي، مدارك دانشگاهي نداشته باشند ولي تجربيات عملي و عيني دارند اگر كساني واقعا دانشگاهي هستند و كار تحقيق بلدند اين يافتهها و اين داده ها را تبديل به يافتههاي علمي و در خدمت بهبود تصميم سازي صنعت بيمه قرار دهند.
مسايل و مشكلات صنعت بيمه را پژوهشكده بايد شناسايي كند و برايش راه حلهاي كاربردي و عيني ارائه بدهد. ارزش افزوده اي كه پژوهشكده ايجاد ميكند بايد در بهبود تصميم گيري در صنعت بيمه خودش را نشان بدهد، من مثالي عيني بزنم تا موضوع كاملا جا بيفتد و روشن شود و ببينيد ما چي ميخواهيم.
وقتي كه اداره كنندگان و مديران صنعت بيمه به اين نتيجه رسيدند كه نظام نظارت تعرفهاي و اتكايي اجباري كه ابزار هاي نظارتي هستند خيلي كاربرد ندارند، جواب نمي دهند، رفتند به سمت حذف تعرفهها و طبق الگوهاي جهاني جايگزيني نظام نظارت مالي، منتها چون اينها همزمان نبودند يك گپي ايجاد شد، مشكلاتي در بازار بيمه به وجود آمد. ولي آن نظام نظارت مالي كه بايد جايگزين مي شد توسط يك گروه پژوهشي در بيمه مركزي كه جناب آقاي دكتر صفري مسئولش بودند، پيگيري شد، راه اندازي شد و درنهايت به يك مصوبه شوراي عالي بيمه انجاميد كه الان ابزار نظارت مالي بيمه مركزي است. اين يعني همان كار پژوهشي تحقيقاتي كه منجر مي شود به بهبود تصميم گيري، بهبود عملكرد صنعت، كمك ميكند كه مديران صنعت بيمه كارشان را مبتني بر ابزارها، مكانيزمها و روشهاي امتحان شده و جواب داده در دنيا پيش ببرند.
يك الگويي، يك مدلي براي نظارت مالي اين پژوهشگران تهيه كردند و در اختيار بيمه مركزي قرار دادند بيمه مركزي هم آن را در شوراي عالي بيمه تبديل به آيين نامه كرد. اين ارزش افزودهاي است كه حاصل آن پژوهش و تحقيق و مطالعات بود. ما انتظار داشتيم كارهايي كه در پژوهشكده بيمه انجام ميشود، مطالعاتي كه انجام مي شود چنين فرايندي را طي كند، تمام تصميم گيري هاي شوراي عالي بيمه مبتني بشود بر يافتهها، تحقيقات و مطالعات تطبيقي و پژوهشي پژوهشكده بيمه، اگر به قضيه نگاه كنيم خيلي ساده است، خيلي نميخواهيم حرفهاي پيچيده اي بزنيم خيلي ساده است، يكي از دلايل انتخاب آقاي دكتر صفري هم همين است ايشان در عمل و در حوزه كار نشان داده كه مي تواند يك پروژه علمي را به سرانجامي برساند كه آن پروژه تبديل به مصوبه شوراي عالي بيمه بشود و آلان مهمترين ابزار نظارتي بيمه مركزي است. همين الگو و مدلي كه در قالب حاشيه توانگري است، اگر ما ده تا از اين پژوهشها و بررسيها را در پژوهشكده در هر سال داشته باشيم و ده تا مصوبه كه ساختار و سازمان بيمه گري را در كشور نزديك كند به تجربههاي جهاني، آن موقع ميشود گفت ما موفق بوديم.
انبار درست كردن و چند ميليارد تومان كتاب در انبار گذاشتن اينها پرت منابع است. جمهوري اسلامي آلان ديگر در شرايط اقتصادي نيست كه چنين پرتهاي منابعي داشته باشد.
يك موقع بررسي مي كنيم، تحقيق مي كنيم، پژوهش مي كنيم براي اينكه يك تصميمي را اصلاح كنيم يك نظام تصميم گيري را يك شيوه كار را، و من به شما بگويم بدون ارتباط با درون صنعت بيمه، بدون ارتباط با مديران صنعت بيمه، بدون ارتباط با كارشناسان صنعت بيمه، بدون خط گيري و جهت گيري از بيمه مركزي جمهوري اسلامي ايران، پژوهشكده هيچ است.
پژوهشكده يك واحد مستقل و يك جزيره نيست كه ساز خودش را بزند و هرچيزي كه خودش تشخيص داد كه اولويت دارد، همان را پيگيري كند، منابع و امكانات را صرف كارهايي كندكه خواست بيمه مركزي نيست. پژوهشكده بيمه يك نهاد وابسته به بيمه مركزي و تابع نعل به نعل سياستهاي بيمه مركزي است.
اينكه ما بخواهيم فرار كنيم از صنعت بيمه و خودمان را وصل كنيم به ... بله ارتباط با دانشگاه، ارتباط با مراكز پژوهشي، ارتباط با محققان و اساتيد اين كار پژوهشكده است ولي پژوهشكده زير مجموعه بيمه مركزي و صنعت بيمه است. پژوهشكده بيمه عهده دار ماموريتهايي است كه از سوي بيمه مركزي به او واگذار ميشود. پژوهشكده مجري سياستهايي است كه چارچوب آن را بيمه مركزي تعيين ميكند. مگر ميشود منابع بيمه مركز ي در اختيار يك نهادي قرار بگيرد و اين نهاد براي خودش تصميم گيري و سياست سازي كند و منابع را هزينه كند، بعد بگويد ما تويوتا هستيم، بنز هستيم .
در دنياي امروز بدون ايجاد ارزش افزوده، ما وجودمان، حياتمان و كارمان بي معني است. اگر نتوانستيم ارزش افزوده واقعي ايجاد كنيم، با ادعا، حرف، مقاله، سخنراني چيزي تحقق پيدا نميكند. ارزش افزوده واقعي وقتي ايجاد ميشود كه پژوهشكده بيمه بگويد كه من اين نظام تصميم گيري، اين چارچوب را در صنعت بيمه اصلاح كردم با همكاري، همياري، مشاركت و معاضدت كارشناسان صنعت بيمه؛ ما نمي توانيم با شركتهاي بيمه، با مديران بيمه و با كارشناسان بيمه قهر كنيم و قبله مان را يك جاي ديگر تعيين كنيم و بعد فكر كنيم در خدمت صنعت بيمه هستيم؛ نه چنين چيزي اتفاق نميافتد.
ما وقتي ميتوانيم در خدمت صنعت بيمه باشيم كه متصل باشيم به صنعت بيمه و اين اتصال يك بحث شعاري نيست. اتصال يعني از داشتههاي آنها بهرهمند شويم. اين داشتهها چيه؟ صدها پرونده صدور و خسارت، به عنوان مثال در رشته آتشسوزي در بيمه ايران از سال ۱۳۱۴ است. اينها همه اطلاعاتي است كه ميشود تصميمگيري ما را در زمينه بيمهنامههاي آتشسوزي، از فرمش، از ساختارش از سازماندهياش، از نحوه بازاريابي اش، از فروشش، از پرداخت خسارتش، همه را متناسب با دادههاي بومي اين مملكت و شركت بيمهاي كه هشتاد سال است كه در اين مملكت كار ميكند تغيير بدهد.
آيا چنين تلاشي در پژوهشكده صورت گرفت؟ ما صدتا كتاب چاپ كنيم و اسم مان را بگذاريم روي آن، چه ارزش افزوده اي براي صنعت بيمه داشت؟ صنعت بيمه سالي هفت ميليار تومان اينجا منابع مي گذارد؛ اين هفت ميليارد تومان چقدر ارزش افزوده ايجاد كرده است ؟
نگاهمان بايد به مساله عوض شود، ما خيلي فرصت نداريم كه منابع را هدر بدهيم. ما خيلي فرصت نداريم كه آزمون و خطا بكنيم. اقتصاد جمهوري اسلامي به جايگاهي رسيده كه بايد از ريال به ريال منابع حداكثر استفاده را بكنيم. همه اينها در خدمت فرد نيست در خدمت صنعت است من امروز هستم، فردا نيستم؛ اين صنعت چي، بعد از ما سوال مي كنند به اين صنعت چي داديد؟ داده ي شما به صنعت چيه؟ از صنعت زياد گرفتيم، ستاده ي ما خيلي زياده، اسم، اعتبار، آبرو، حقوق و مزايا و ... چه داديم به اين صنعت؟ كدام مسير اشتباه را اصلاح كرديم؟ كدام تصميمگيري غلط را اصلاح و درست كرديم؟ جلوي كدام اتلاف منابع را گرفتيم و بهينهاش كرديم؟ كجا نيروهايي را كه توانايي داشتند، لياقت داشتند، شايستگي داشتند بكار گرفتيم ، اينها را خارج نكرديم و نيروهاي ناكارآمد را بالا نياورديم.
اينها چيزهايي است كه اين صنعت از پژوهشكده انتظار دارد و اگر ما با مديران عامل شركتهاي بيمه ارتباط نداشته باشيم، با كارشناسان صنعت بيمه ارتباط نداشته باشيم و ارتباط مان همين باشد كه فقط اينها را دعوت كنيم تو يك كلاسي بيايند، يك درسي بدهند و يك پولي به اينها بدهيم بروند، چه ارزش افزوده اي ايجاد ميشود ؟
اين ارزش افزوده از تلاقي تواناييهاي اطلاعاتي و تجربي صنعت بيمه و تواناييهاي علمي و پژوهشي پژوهشكده بيمه بدست ميآيد، اين دو اگر با هم تلاقي كردند و از همديگر تغذيه كردند حتما صنعت بيمه پيشرفت ميكند و پيشرفت صنعت بيمه جزو ضروريات و الزامات اقتصاد كشور است. صنعت بيمه يكي از ابزارهاي پيشرفت و توسعه اقتصادي كشور محسوب مي شود و نمي توان ملت ايران را به خاطر ناتواني هاي خود از اين دستاورد بزرگ محروم كنيم.
صنعت بيمه يكي از موثرترين و كارآمدترين دستاوردهاي جامعه بشري براي افزايش سطح رفاه و بهره وري مردم است. حالا ما كه در اين صنعت، مسئوليت داريم اگر نتوانيم اين صنعت را پالايش كنيم و ارتقا بدهيم و به بهترين شكل در اختيار جامعه خود قرار ندهيم، چه ادعايي مي توان كرد؟ ديگران بايد كار ما را ارزيابي كنند و بگويند دستاوردهاي ما چه بوده است.
كارهاي زيادي انجام شده كه كسي منكر آن نيست. ولي اين كافي نيست. در واقع اين كارها در جهت و مسيري كه براي پژوهشكده بيمه تعيين شده بود، نيست. من به رييس جديد پژوهشكده هم اعلام كرده ام كه خواسته هاي ما از پژوهشكده بيمه كاملا شفاف و روشن است و ابهامي در آن وجود ندارد. يك زمان خواسته هايي داريم كه حدود آن مشخص نيست اما در اين خصوص خواسته ها و مطالبات صنعت بيمه در برابر منابعي كه در اختيار اين مجموعه قرار مي گيرد بسيار شفاف و روشن است كه هم به صورت كتبي و هم شفاهي ابلاغ شده و اين مطالبات بايد به صورت تمام وقت ارائه شود. ما زماني براي هدر دادن و منابعي براي تلف كردن نداريم. ما نمي توانيم نيروي انساني ناكارآمد را تحمل كنيم. ما با تمام توانايي ها، خلاقيت ها و نوآوري ها و همچنين بهره برداري از تمامي ظرفيت هاي موجود – به خصوص توانايي هاي دروني صنعت بيمه كه بر اين موضوع تاكيد بسياري دارم – بايد حركت كنيم.
من نمي گويم كار پژوهشكده ايجاد ارتباط و تعامل با دانشگاه ها و مجامع علمي خارج از كشور نيست اما وقتي در همين شركت هاي بيمه اي خودمان مشكلات مديريتي، بيمه اي از فرم بيمه نامه تا مراحل صدور و محاسبات داريم و هنوز اينها را ارزيابي و آسيب شناسي نكرده ايم و به كمك آنها نرفتيم يا از توانايي هاي شركت هاي بيمه داخلي استفاده نكرديم، رويكرد خارجي ما چندان توجيهي ندارد. ما بايد از تجربيات خارجي ها در كشور خود استفاده كنيم و به گونه اي باشد كه نيروهاي داخلي از تحولات جهاني بي خبر نباشند.كلاس بگذاريم. دوره بگذاريم. از متخصصان و كارشناسان حرفه اي خارجي دعوت كنيم تا دانش و تجربيات آنها به ما منتقل شود و اين موضوع بايد جنبه عام پيدا كند.
بيمه مركزي نمي تواند نگران باشد كه سوالات به درستي طراحي يا محافظت شده يا امتحان با صحت برگزار شده اين ماموريت وقتي واگذار شده ديگر نبايد دغدغه بيمه مركزي باشد. بيمه مركزي اگر ماموريتي را بر عهده پژوهشكده مي گذارد اين بايد صفر تا صدش همانجا انجام بشود و بيمه مركزي كه نبايد لابلاي آن پژوهش دنبال صفحات تكراري يا مفقود بگردد يا فصول جابجا شده كتاب را مرتب كند. اينها كار بيمه مركزي نيست.كار پژوهشكده است. محصولات ناقص يا شتاب زده قابل قبول نيست. يعني هيچ كار ناقصي را نمي پذيريم. نظام، دولت و صنعت بيمه دارد منابع خود را در اين مسير هزينه مي كند و انتظار دارد كه كار به صورت كامل و بي نقص ، چارچوب منطقي و بر اساس موازين علمي، تحقيقي و حتي اخلاقي از حيث اخلاق كار، به انجام برسد. نظام اين منابع را در اختيار ما نمي گذارد كه مجموعه را در اختيار خودمان بگذاريم و از آن براي رشد و ارتقاي شخصي خود استفاده كنيم. نظام هر مجموعه، نهاد و سازماني را كه تاسيس كرده و منابعي براي آن در نظر گرفته هدفش اين است كه مزاياي آن به عموم مردم برسد و در راستاي توسعه و پيشرفت عموم هزينه شود. پژوهشكده بيمه بايد در خدمت صنعت بيمه باشد. شرع، اخلاق، قانون و تكاليف و ماموريت هايي كه براي ما در نظر گرفته شده به ما اجازه نمي دهد با كسي تعارف داشته باشيم. در هيچ كجا به ما چنين اجازه اي داده نشده كه بخشي از منابع در اختيار خارج از اهداف و ماموريت هاي اصلي كه به طور شفاف ابلاغ شده، مورد استفاده قرار بگيرد. چيزي از چشم خداوند پنهان نمي ماند.
در اين زمينه چيزي از چشم ما و ملت ايران هم پنهان نمي ماند چرا كه ما اگر خدمتي كرده باشيم جامعه ايراني در جاي خودش قدردان فرزندان خدمتگزار خود خواهد بود و اگر كوتاهي هم كرده باشيم از چشم ناظر و تيزبين ملت ايران و بالاخص دست اندركاران صنعت بيمه، پنهان نمي ماند. پس نبايد نگران باشيم كه خدمتي كرده ايم و ناديده گرفته شده يا احيانا فكر كنيم مي توانيم كوتاهي هاي خود را پنهان كنيم. اينگونه نيست زيرا خدمات و ناخدمتي هاي ما همواره در پيش روي چشمان ناظرين ماست كه در هر موقعيت و وضعيتي ما را رصد مي كنند.
هيچ خدمتي پنهان نمي ماند و از سوي ديگر هيچ كم كاري، سوء استفاده و بهره برداري ناصحيح از منابعي كه نظام در اختيار ما گذاشته ناديده گرفته نمي شود. اگر تقوا و توكل داشته باشيم و تلاش و توان خود را در مسير خدمت گذاري صرف خواهيم كرد تا ماموريت خود را به انجام برسانيم. حالا اگر يكي دو نفر هم خدمت صادقانه ما را درك نكردند هيچ اهميتي ندارد چون آنها ملاك و معيار سنجش خدمت ما نيستند. ملاك اصلي اكثريت و جامعه و در نهايت قادر متعالي است كه تمامي اعمال ما را در ترازوي عدل خود مي سنجد و متناسب با آن به ما پاداش يا كيفر مي دهد.
جمع بندي
تغيير مديريت بر اساس مباحث و سلايق شخصي نيست بلكه در راستاي بهره برداري بهينه از منابع و امكاناتي است كه نظام در اختيار يك مجموعه قرار مي دهد. اگر نگاه و نگرش تغيير پيدا نكند و متناسب نباشد هر گونه تلاش و تغيير مديريتي خالي از فايده خواهد بود. هيچ يك از ما مديران استقلال شخصي نداريم. هيچ يك از مديران كشور چنين استقلال و اختيار شخصي ندارند. همه ما در چارچوب سياست هايي كار مي كنيم كه در سطح كلان طراحي و ابلاغ مي شود. نمي شود فكر كنيم كه مثلا من مي توانم جهت سياست ها را عوض كنم با اين توجيه كه خودم هستم كه تصميم مي گيرم و تشخيص مي دهم و هر طور دلم خواست مجموعه را اداره و منابع را هزينه مي كنم. همه ما مامور به تكاليفي هستيم كه به ما ابلاغ شده است. كتبي، شفاهي، در قانون و اساسنامه كه متعهد و مكلفيم آن را طابق النعل و مو به مو انجام بدهيم. اگر همين تكاليف را انجام دهيم قطعا ارزش افزوده كافي براي صنعتي كه در آن خدمت مي كنيم، ايجاد خواهد شد و اين را هم بدانيم كه استقلال و خودمختاري به ما هويت و شخصيت نخواهد داد و بر عكس ظرفيت هاي موجود را هدر مي دهد. در مجموعه است كه هم افزايي اتفاق مي افتد و ارزش افزوده ايجاد مي شود. شما اگر چهل هزار نيروي انساني صنعت بيمه را ناديده بگيريد چه هم افزايي ممكن است در اين صنعت اتفاق بيفتد؟ اگر سي مدير عامل شركت هاي بيمه، صد و پنجاه عضو هيات مديره و بالغ بر ششصد مدير و كارشناس صنعت بيمه را ناديده بگيريد و تصور كنيد اينها اصلا بلد نيستند كاري انجام بدهند و به پژوهشكده بيمه كمك كنند، اولين انحراف شكل مي گيرد.
در واقع با اين نگرش، اولين انحراف رخ مي دهد و ما نبايد چنين اشتباه استراتژيكي را مرتكب شويم. ما موظفيم مديريت، خلاقيت و تمامي ظرفيت هاي خود را در صنعت بيمه صرف كنيم و اگر هم خدمتي بكنيم بايد در راستاي توسعه اين صنعت باشد و اگر بازخوردي هم هست بايد از همين صنعت دريافت شود اما گاهي اين قابليت ها را در جاي ديگري صرف مي كنيم.
در مديريت جديد بايد به اين بحث ها توجه جدي شود. ما فرصت زيادي براي آزمون و خطا نداريم. فرصتي نيست كه از مسير خارج شويم و دوباره برگرديم. پژوهشكده بيمه طابق النعل و به صورت صد درصد وابسته به صنعت بيمه و در خدمت صنعت بيمه و رابط بين صنعت بيمه و دانش و يافته هاي روز دنياست.
پژوهش، آموزش و مطالعات كاربردي كه به بهبود تصميم گيري هاي صنعت بيمه كمك مي كند، محصولاتي است كه ما توقع داريم در پژوهشكده به ميزان زياد توليد شود. البته ادعا نمي كنيم كه تا حال چنين نبوده اما انتظار داريم حداقل سالانه ده آيين نامه صنعت بيمه مبتني بر مطالعات دقيق و كامل ، همه جانبه و بدون اشكال تدوين يا اصلاح شود و در اختيار و دستور كار شوراي عالي بيمه قرار بگيرد. اين همان ارزش افزوده اي است كه مي توان اندازه گيري كرد و مدعي شد كه ما اينكار را انجام داده ايم. مي شود به طور مشخص گفت اين آيين نامه هايي كه در سراسر كشور و شركت هاي بيمه اجرا مي شود هماني است كه ما در پژوهشكده بيمه با دقت و مطالعات اصولي تهيه و تدوين كرده ايم.
بنابراين تكرار مي كنم كه خواسته ها از پژوهشكده بيمه بسيار روشن و شفاف است و هيچ پيچيدگي خاصي وجود ندارد و دركَش ابداً كار مشكلي نيست. ما نيز مثل هميشه در كنار پژوهشكده هستيم. حمايت كرديم و باز حمايت مي كنيم. هر جا مخالفتي يا ناهمراهي بوده هر چند به قيمت برخورد با همكاران خود در بيمه مركزي، از پژوهشكده بيمه حمايت كرديم و حمايت خواهيم كرد. تكليف و وظيفه ماست كه از هر حركت مفيد و سنجيده اي كه در خدمت صنعت بيمه باشد، قدردان باشيم و حمايت كنيم. در مقابل، طبيعي است گزارش دهي و ارتباط بين مديريت پژوهشكده و بيمه مركزي بايد شفاف و روشن باشد. يعني هيچ پروژه اي نمي تواند آغاز شود، پيش برود و حركت كند و به جمع بندي برسد و گزارش آن به طور مرتب در اختيار بيمه مركزي قرار نگيرد.