بانکداری ایرانی- شناختن دوستان و دشمنان داخلی و خارجی ایران، نشان دادن اقتدار و قدرت نظامی ایران به جهانیان، بوجود آمدن اِتحاد و همدلی مردم و نظام، شناخت ضعف ها در توزیع کالا و سوخت و سرعت عمل در جابجایی مردم از نکات مهم "جنگ ۱۲ روزه" است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، درپی حملات وحشیانه رژیم غاصب اسرائیل به خاک ایران و پیشنهاد آتش بس از سوی آمریکا، محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران ضمن قدردانی بابت هدایت داهیانه مقام معظم رهبری، دفاع جانانه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و اتحاد و همدلی مردم شریف در مقاومت و دفع تعرض رژیم متجاوز و همچنین عرض تبریک به مناسبت سربلندی و پیروزی ایران و ایرانی، طی تحلیلی تعرض و حمله رژیم صهیونیستی به کشورمان را مورد بررسی و واکاوی قرار داد و چالش ها و فرصت های این جنگ را بیان نمود و گفت: تجاوز به کشورها از جانب هر کشوری و به هر شکلی مغایر با بنیادینترین قواعد حقوقی و بینالمللی است که بامداد جمعه 23 خرداد ماه از سوی رژیم غاصب صهیونیستی برای چندمین بار علیه تمامیت سرزمینی ایران صورت گرفت و جمعی از مردم شریف و بیگناه، فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هسته ای کشورمان را شهید نمود!!
وی افزود: عملکرد رژیم صهیونیستی در تجاوز نظامی خود به سرزمین ایران، آنهم در زمانی که مذاکرات دیپلماتیک با دولت آمریکا در جریان بود، نقض فاحش تمامیت ارضی و اصول منشور ملل متحد است. جنگ 12 روزهای که با حملات کور و بعضاً هدفمند صهیونیستها آنهم با همکاری جاسوسان داخلی و همچنین با همراهی مستقیم آمریکا در سطوح نظامی، سایبری، رسانهای، اجتماعی و اقتصادی آغاز شد نه تنها نقاب از چهرۀ واقعی دشمنان دیرینۀ ایران اسلامی برداشت، بلکه به دنیا نشان داد که کشورمان در عصر جدید، صرفاً در برابر تهدیدات و هجمه های نظامی قرار ندارد، بلکه با جمعی از کشورهای استعمارگر و متجاوز و یک جنگ ترکیبی تمام عیار مواجه است.
علیپور اظهار داشت: جنگ تحمیلی رژیم صهیونی و آمریکا برعلیه جمهوری اسلامی ایران، تلاش چند بُعدی آنان در جهت نابودی و تضعیف تأسیسات هسته ای، قدرت نظامی، انسجام ملی و نفوذ منطقهای ایران بود. این جنگ که ترکیبی از اقدامات نظامی، جنگ روانی و فشارهای اقتصادی بود، سالها به انحاء مختلف ادامه داشت و حملات تجاوزکاران و غیرقانونی اَخیر نیز در ادامه همین راهبرد چند وجهی قرار میگیرد. با این حال، جمهوری اسلامی ایران با اتکاء به بازدارندگی هوشمند، قاطعانه پاسخ این تجاوزات را داد و در طرف دیگر و بعبارتی در طرف مهمتر مردم ایران قرار داشتند که با اِتحاد و همدلی بینظیر ملی، بار دیگر نشان دادند که علیرغم وجود تنگناها و انتقادات خویش، مردانه و استوار در برابر تجاوز خارجی، متحد و مقاوم ایستاده و پشت ایران و همچنین نظام را خالی نکردند.
این جنگ کوتاه مدت، سایه روشن ها و فرصتها و تهدیدهای متعددی را نیز با خود به همراه داشت که بسیار مهم و قابل تأمل میباشد. نکته مهم اینکه "جنگ" اصلاً چیز خوبی نیست و آرزوی قلبی من هم این است که ایران عزیزمان هرگز درگیر هیچ جنگی نشود اما جنگ 12روزه، موارد مثبت و منفی زیادی داشت که واکاوی و بررسی دقیق این موارد، قطعاً در جهت آماده سازی و قدرت تدافعی کشورمان در آینده و غلبه کردن بر دشمنان مفید خواهد بود!!
شناختن دوستان و دشمنان داخلی و خارجی ایران، نشان دادن اقتدار و قدرت نظامی ایران به جهانیان، بوجود آمدن اِتحاد و همدلی مردم و نظام، محک زدن قدرت موشکی و پهبادی کشورمان، تجربه درگیری با پهبادها و ریزپرنده ها، مشخص شدن حفره های قاچاق و منافذی که موجب رخنه جاسوسان و همچنین تجهیزات نظامی به کشورمان شده بود، پدیدار شدن ضعف برخی از دستگاههای کشور در ارائه خدمات، توزیع کالا و سوخت، نحوه و سرعت عمل در جابجایی مردم و همچنین مدیریت مسافرت آنان به شهرهای دیگر، و.... دهها مورد دیگر که به مرور در ادامه به آنها اشاره و آن موارد را تشریح خواهم نمود!!
وی گفت: هدف آمریکا و اسرائیل از حمله به ایران ظاهراً انهدام تأسیسات و برنامه هسته ای کشورمان بوده اما مثل روز روشن و مشخص میباشد که هدف آمریکا و اسرائیل از حمله به ایران فراتر از مهار هستهای بوده و به عینه پیداست که هدف اصلی آمریکا و اسرائیل، صرفاً متوقف کردن برنامه هستهای ایران نبوده و نیست بلکه تلاش آنان فقط در جهت حذف ایران بعنوان یک بازیگر تاثیرگذار منطقهای بوده و به همین خاطر بحث تغییر نظام نیز علناً از طرف مقامات صهیونی و آمریکایی مطرح شده است.
مهار برنامه هستهای، نابودی توان موشکی و پهبادی کشورمان، تضعیف قدرت منطقه ای و همچنین سرنگونی نظام از جمله اهداف متجاوزین از حمله به ایران بود!! که در این راستا به حمایت مردم و آغاز اغتشاشات در ایران همزمان با حملات هوایی امیدوار بودند که در زمینه سرشان به سنگ خورد و چنین همراهی از طرف مردم با متجاوزین خارجی صورت نگرفت. اگر بنابه دلایلی طرح تغییر نظام نیز به نتیجه نرسید، گزینه مطلوب تر برای آمریکا و اسرائیل، تبدیل ایران به کشوری فروپاشیده، ضعیف و دستخوش آشوب و بیثباتی (شبه لیبی) است، کشوری که تا خرخره گرفتار بحرانهای داخلی و جنگهای فرسایشی باشد، چنین سناریویی کاملاً با منافع استراتژیک آنان همخوانی دارد. تضعیف قدرتهای منطقهای در خاورمیانه و ترویج بیثباتی از راه مداخلات خارجی و تغییر حکومتها، بخشی از اهداف کلیدی سیاست گذاران آمریکا و صهیونیستی در دهه های اَخیر بوده است. به بیان ساده تر، هدف اسرائیل تحمیل سلطه کامل بر منطقه است و برای رسیدن به این هدف، هیچ محدودیتی نمیشناسد چرا که هزینه آشوبهای منطقهای را دیگران متحمل میشوند!!
مع الوصف آمریکا و اسرائیل نه تنها به هیچیک از اهداف خود در حمله به ایران نرسیدند و نتوانستند دانش هسته ای کشورمان را مهار و نابود کنند بلکه با پاسخ دندان شکنی هم مواجه و هیمنه آنان در برابر جهانیان شکست و برای اولین بار در تاریخ، قبح حمله و موشک باران اسرائیل ریخته شد!!
سبزعلیپور تصریح نمود: چرا سرزمین کوچکی (به نام اسرائیل) که حدود 23 هزار کیلومتر مربع وسعت و حدود 9 میلیون نفر جمعیت دارد که تازه از این 9 میلیون نفر، کمتر از 7 میلیون نفرش یهودی و بیش از 2 میلیون نفرش هم عرب میباشند، میتواند دنیا را به هم بریزد، تابع هیچ قانونی نباشد و به هر کشوری که دلش میخواهد حمله کند، صدها هزار انسان بیگناه اعم از زن و کودک را بُکشد و قتل عام کند اما هیچ کشوری حتی کشورهای بزرگ و ابر قدرت دنیا هم نتوانند با آن مخالفت و در برابرش بایستند؟!!
دلیل این همه گردن کلفتی این است که چون غالب ابر ثروتمندان جهان یهودی و یا بهتر بگویم صهیونیست هستند به همین خاطر پول آنان دنیا را میچرخاند!! بعبارتی دیگر آنان خود را صاحبان دنیا میدانند و بر کشورهای بزرگ و ابرقدرت فرماندهی میکنند، از همین رو اسرائیل زیر سایه و چتر اَبر ثروتمندان صهیونیست جهان، یکته تازی میکند!!
بطور مثال: آمریکایی که بزرگترین و قدرتمندترین کشور جهان میباشد، بواسطۀ پول ثروتمندان صهیونیست مقیم آمریکا که صاحب غالب بانکها و بیمه های بزرگ جهان، کارخانه های مهم و مطرح، شرکتهای حمل و نقل و هواپیمایی و فضایی و.... از همه مهمتر مالک رسانه های برجسته و مشهور میباشند، ادعای بزرگی میکند پس باید به حرف و دستور این ثروتمندان گوش کند و اگر دستور دهند که از اسرائیل حمایت کن و یا فلان مقدار اعتبار و کمک نقدی در اختیار رژیم صهیونیستی قرار بده، بدون چون و چرا باید انجام دهد زیرا اگر از دستورات تخطی بکند، موجب عصبانیت آنان میشود که کمترین نتیجه آن این خواهد بود که ثروتمندان صهیونیست پول خود را از آمریکا خارج کنند که در آن صورت از آمریکای اَبرقدرت فقط یک اسم و یک "شیر بی یال و دم" باقی خواهد ماند!! به همین خاطر هیچ کشوری جرأت درگیری با فرماندهان ثروتمند جهان را ندارد و مجبور است از اسرائیل حمایت و با کارهای آن رژیم در دنیا مخالفت نکند!!
علیپور تشریح کرد: دولت ما در ایام جنگ 12 روزه ناراحت بود که چرا دبیرکل سازمان ملل، حملات اسرائیل متجاوز را محکوم نمیکند و فقط طرفین را به خویشتن داری دعوت میکند!! این پُر واضح است، زیرا کشور آمریکا بیشترین کمک مالی را به سازمان ملل متحد میکند و در نتیجه غالب هزینه های آن سازمان را نیز به گردن میگیرد، پس نباید انتظار داشته باشیم که دبیرکل سازمان ملل، آمریکا و اسرائیل را ول کند و از ما حمایت کند.
حال اگر دولت ایران هم میخواهد حرفش در دنیا خریدار داشته باشد و کشورهای جهان نیز از ما حمایت کنند، باید اقتصادش را قوی و کشورمان را ثروتمند کند تا بواسطه همین ثروت، مقامات و مسئولین ایران نیز قدرتمند و حرف و کلام شان نافذ و در دنیا خریدار داشته باشد.
وی تأکید نمود: پس مهمترین اولویت های فردای "پسا جنگ" تقویت نیروهای مسلح کشورمان، خرید و تولید بهترین و پیشرفته ترین تجهیزات نظامی، ارتقاء سطح رفاه و معیشت مردم و بنوعی راضی نگه داشتن آنان، نظارت دقیق مرزها و کور کردن حفره ها و منافذ ورود تجهیزات نظامی دشمن و خرابکاران و همچنین تقویت رسانه های کشور و.... چند مورد دیگر میباشد که انجام دقیق و سریع این موارد پول و بودجه و ارز میخواهد. فلذا تا میتوانیم باید بسمت تقویت اقتصاد و به گردش درآوردن چرخ تولید قدم برداریم و انجام این مهم آنهم در سال حمایت از سرمایه گذاری برای تولید فقط به دست توانمند فعالان اقتصادی و کارآفرینان کشور امکانپذیر است که دولت باید از آنان حمایت و موانع پیش روی آنان را بسرعت مرتفع نماید.
ضمناً باید به این نکته اشاره کنم که در جنگ 12 روزه، بیش از اینکه جنگ مان نظامی باشد و با نیروهای مسلح آمریکا و اسرائیل درگیر باشیم، برعکس جنگ رسانه ای داشتیم و این رسانه های دشمن و رسانه های معاند و هدفی بودند که با اخبار دروغ (فیک نیوز) و همچنین وارونه جلوه دادن موفقیتهای نظامی ایران، سعی در تضعیف روحیه مردم، ایجاد نارضایتیداشتند که خوشبختانه موفق نشدند!!
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در پایان سخنانش خاطر نشان نمود: با عنایت باینکه جنگ 12 روزه خارج از تصورات اسرائیل و همپیمانانش بود و تمام معادلات رژیم غاصب صهیونی و آمریکا را بهم ریخت از همین رو متجاوزین، علیرغم میل باطنی شان به آتش بس پناه آوردند و از فشار وحشتناک جنگ و حملات موشکها نجات پیدا کردند!!
حال سوال غالب مردم، رسانه ها و حتی مسئولین و همچنین جهانیان این است که این آتش بس تا چه زمانی برقرار خواهد بود و آیا رژیم صهیونیستی آتش بس را همچون گذشته نقض خواهد کرد یا نه؟؟ در این خصوص کوتاه عرض میکنم که نتانیاهو به کررات به اثبات رسانده که هرگز قابل اعتماد نیست و به قولهایی که تا به امروز به هر کس و هر کشوری داده پایبند نبوده و بارها آتش بس بین لبنان و حماس را یکطرفه شکسته است!! اما اینبار اعتقاد من بر این است که نتانیاهو ضربه مهلک و غیرقابل تصوری از ایران خورده و نه تنها توان درگیری و جنگ با ایران را ندارد بلکه ادامه جنگ، روزانه صدها میلیون دلار هزینه به اضافه کلی کشته و زخمی و ویرانی روی دستش میگذارد، پس به همین دلیل به این زودی ها آتش بس را نقض نخواهد کرد و مدتها مشغول بازسازی و تجدید قوا خواهد بود فلذا اینبار از ترس و به اجبار خوش قول خواهد بود!! اما اگر مجدداً تجدید قوا کند، دیگر به حرف و قولش پایبند نخواهد بود و احتمال دارد که باز هم وحشیانه به کشورمان تجاوز کند!!
وی اظهار داشت: درکل این جنگ در کنار تلخی ها و ضربات و لطمات جانی و مالی ناراحت کننده اش، توانست یکبار دیگر اقتدار ایران را بیش از پیش در جهان به اثبات برساند، بر همین اساس مذاکرات غربی ها و آمریکا با کشور قوی و مقتدر ایران ادامه خواهد داشت و حضور ما در مذاکرات اینبار از موضع قدرت خواهد بود و نه از موضع ضعف و ترس!! کشورهای منطقه و حاشیه خلیج فارس نیز از این پس حساب دیگری روی ایران باز خواهند نمود و بیش از گذشته خواستار نزدیکی و ارتباط با ایران خواهند شد.