بیمه بدنه بهعنوان یکی از ابزارهای کاهش ریسک مالی در تصادفات، سرقت یا حوادث طبیعی برای خودروها طراحی شده است. اما تجربه بسیاری از بیمهگذاران ایرانی نشان میدهد که این خدمت بیشتر به سود شرکتهای بیمه عمل میکند تا به نفع مصرفکننده نهایی. در واقع، میتوان گفت بیمه بدنه در ایران در شکل فعلیاش، نه تنها کارآمد نیست، بلکه با ارائه خدمات ناکافی و ساختار پرداخت خسارت پیچیده، باعث نارضایتی گسترده بین دارندگان خودرو شده است.
به گزارش بانکداری ایرانی، یکی از مهمترین علت ناکارآمدی بیمه بدنه توم و فرانشیز است. تورم و گرانی روز به روز خودرو و قطعات آن سبب شده تا حقیقتا بیمه بدنه در ایران سود چندانی برای بیمه گذار نداشته باشد و در صورت صدمه دیدن اصولا پیگیری دریافت خسارت چندان رفع نیاز انها را نمی کند.
فرانشیز عموما 20 درصدی برای خودرو هم به دلیل همین مساله تورم سبب کم اهمیت شدن بیمه بدنه در ایران شده است. اما در کنار این مشکلات مسأله مهمتر ، فرآیند دشوار دریافت خسارت است. اغلب دارندگان بیمه بدنه برای دریافت هزینههای خسارت باید مراحل اداری طولانی، حضور در مراکز خاص، تأییدیههای کارشناس و اسناد متعدد را طی کنند. این فرآیندها بعضاً چند هفته زمان میبرد و در نهایت نیز درصدی از خسارت پرداخت میشود که با هزینه واقعی تعمیر فاصله زیادی دارد.
بر اساس بررسیهای غیررسمی از تجربه مشتریان، برخی شرکتهای بیمه تنها ۵۰ تا ۶۰ درصد هزینه واقعی خسارت را پرداخت میکنند. همچنین در مواردی مانند "تصادف مقصر"، اگر کوچکترین تخلفی از سوی راننده بیمهگذار احراز شود، شرکت بیمه میتواند از پرداخت خسارت امتناع کند یا آن را به شکل قابل توجهی کاهش دهد. به بیان دیگر، بیمهگر با تکیه بر بندهای حقوقی و تبصرههای ریز قرارداد، از زیر بار پرداخت واقعی خسارت شانه خالی میکند.
هر چند این رویه وجه دیگری هم دارد ومی توان به ان اذعان کرد که صنعت حمل و نقل ایران فرسوده است.
اخیرا رحیم سلیمانی، عضو اتحادیه حملونقل و مسافری کرمان در گفتوگو با روزنامه «دنیایخودرو» با اشاره به فشارهای مالی ناشی از هزینههای بالای بیمه برای ناوگانهای فرسوده گفت: «این مساله نه تنها بار مالی سنگینی بر دوش تعاونیها میگذارد، بلکه در بسیاری از موارد بهکاهش کیفیت خدمات نیز منجر میشود. اتوبوسهای بینشهری که روزانه در معرض خطراتی همچون تصادف، نقص فنی، شرایط جوی نامساعد و دیگر مخاطرات هستند، بدون داشتن بیمهنامهای جامع و کامل، ممکن است با هر حادثهای به چالش کشیده شوند. در این شرایط، حتی یک حادثه کوچک میتواند به بحرانهای مالی بزرگ و ورشکستگی تعاونیها منجر شود.»
اما این همه ماجرا نیست.
در کنار این مشکلات، هزینه بالای بیمهنامه نیز برای مصرفکننده فشار مضاعفی ایجاد کرده است. متوسط نرخ بیمه بدنه برای خودروهای اقتصادی در سال ۱۴۰۳، بین ۴ تا ۷ میلیون تومان بوده است، در حالی که بسیاری از دارندگان این بیمه در طول یک سال از آن استفادهای نکردهاند یا با پرداختهای ناچیز و پر از بروکراسی مواجه شدهاند.
از سوی دیگر، شرکتهای بیمه در سالهای اخیر سود بالایی از محل فروش بیمه بدنه کسب کردهاند. طبق آمارهای منتشر شده از سوی بیمه مرکزی، مجموع حق بیمههای تولیدی در رشته بدنه خودرو در سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۵ هزار میلیارد تومان بوده است، در حالی که نسبت خسارت این رشته در همان سال کمتر از ۴۵ درصد بوده است. این یعنی کمتر از نیمی از مبلغ دریافتی بابت بیمه بدنه، به عنوان خسارت پرداخت شده و مابقی آن صرف سودآوری برای شرکتها شده است.
نکته دیگر، نبود نهاد نظارتی مؤثر برای پیگیری شکایتهاست. سازمانهایی مانند بیمه مرکزی یا نهادهای نظارتی دیگر در عمل واکنش سریعی به اعتراضهای مردمی نسبت به کیفیت پایین خدمات بیمهای ندارند. این خلأ نظارتی باعث شده شرکتهای بیمه با اطمینان از نبود پیگیری، خدمات را حداقلی نگه دارند.
در جمعبندی میتوان گفت بیمه بدنه در ایران، بهجای ایفای نقش محافظتی برای داراییهای مردم، به ابزاری برای سودآوری شرکتهای بیمه بدل شده است. اصلاح این روند نیازمند بازنگری جدی در مقررات نظارتی، سادهسازی فرآیند دریافت خسارت و الزام شرکتهای بیمه به شفافیت در ارائه خدمات است.