در سالهای اخیر بسیاری از علاقهمندان به تحلیل صورتهای مالی بانکها سوالهای مختلفی میپرسند مبنی بر اینکه سودی که بانکها گزارش میکنند تا چه حد قابل اتکا هست؟ بانکها عمدتا از چه مسیرهایی اقدام به شناسایی سودهای غیرواقعی میکنند یا حتی چگونه این امکان وجود دارد که بانک برخی از اقلام مهم هزینهای را کمتر از واقعیت نشان دهد؟
اگر بخواهیم به طور خلاصه آن را دسته بندی کنیم، اقلام درآمدی که بانکها عمدتا از طریق آن میتوانند سودهای غیرواقعی بیشتری را شناسایی کنند شامل موارد زیر است:
۱- درآمد تسهیلات
۲-درآمد سرمایهگذاری
۳-سود ناشی از معاملات ارزی(تسعیر ارز)
۴-انواع درآمدهای غیرعملیاتی (نظیر فروش وثایق تملیکی)
موارد بالا از جمله نمونههای مهمی هستند که بانکها با دستکاری آنها بهراحتی قادرند سودهای بسیار بالا را شناسایی کنند. همچنین از جمله مواردی که در سرفصل هزینهای بانکها میتوانند با دستکاری و کاهش آنها، سود بیشتر یا زیان کمتری را شناسایی کنند شامل موارد زیر خواهد بود:
۱- هزینههای مطالبات مشکوک الوصول
۲- هزینه سود سپرده(در موارد اندک البته)
۳-هزینه مالیات بردرآمد
این موارد به طور خلاصه از جمله نمونههای مهمی هستند که بانکها از طریق آن بهراحتی قادرند سود بیشتری گزارش کنند یا حتی زیان خود را تبدیل به سود کنند. مرور این نکات برای عزیزانی که مشغول تحلیل صنعت بانکی یا همچنین افرادی که در فضای نظارت بانکی مشغول هستند میتواند مفید باشد.
اقلام درآمدی مهم تاثیرگذار در ساختن سود بانکها
بانکها به دلیل نقش مهمی که در اقتصاد دارند، تحلیل درست صورتهای مالی آنها میتواند تاثیر به سزایی در موارد بسیار بهخصوص انواع سیاستگذاری توسط بانک مرکزی داشته باشد. بنابراین هنگام بررسی صورتهای مالی بانکها و عملکردشان تشخیص این موضوع میتواند خیلی مهم باشد، اینکه آیا آنچه که بانک در حال نمایش آن است صحت دارد یا خیر؟ از کجا میشود تشخیص داد؟ تجربه چندساله خود من در سیستم بانکی حاکی از این است که واقعا تشخیص تقلب بانکها نیازمند بررسی مفصل و تسلط خیلی بالا به مباحث بانکی و حسابداری است، که شاید به راحتی قابل تشخیص نباشد، من صرفا اینجا سعی میکنم اشاره کوچکی داشته باشم به انواع مسیرها که شاید بتواند کمک بیشتری به علاقهمندان به تحلیل صورت مالی بانکها یا نهادناظر داشته باشد.
درآمد تسهیلات: از آنجا که بیش از نیمی از داراییهای اکثر بانکها را تسهیلات اعطایی به اشخاص غیردولتی تشکیل میدهند، بنابراین درآمد تسهیلات میتواند سهم عمدهای از انواع درآمدهای عملیاتی بانکها را تشکیل بدهد.
سوالی که میتواند ذهن هرکسی را درگیر کند این است که آیا همه این درآمدها واقعی گزارش میشود یا خیر؟ خیر. صرف نظر از اینکه بخش زیادی از این درآمدها به خاطر ماهیت نوع عقد تسهیلات ( مبادلهای) به صورت تعهدی هستند( شناسایی سود کل تسهیلات در هنگام اعطای تسهیلات)، بخش دیگری از این درآمد هم میتواند طی فرآیند امهال به صورت غیرواقعی شناسایی بشود. یعنی یک بانک میتواند طی فرآیند امهال زمانی که میخواهد مبلغ سود را از مشتری دریافت کند(معمولا بانکها در این مرحله به شرط دریافت سود از مشتری بهطور نقد فرآیند امهال را انجام میدهند) آن را به طور موقت به صورت غیرنقد به عنوان سود شناسایی میکند و از آن طرف حساب بدهکاران موقت خودش را به عنوان طلب از مشتری شارژ میکند.
در واقع بانک با یک عملیات حسابداری سودی را شناسایی میکند که بابت آن پولی را اصلا دریافت نکرده است. این مورد در واقع یک نمونه از شناسایی درآمد تسهیلات بهطور غیرواقعی توسط بانکهاست.
درآمد سرمایهگذاری و درآمدهای غیرعملیاتی (سایر درآمدها): بخش دیگری از اقلام سمت راست ترازنامه بانکها را انواع سرمایهگذاریها تشکیل میدهند، بانکها عمدتا از دو مسیر میتوانند از این محل درآمد داشته باشند:
۱- سود نقدی دریافتی از شرکتهای سرمایه پذیر(DPS)
٢- سود ناشی از فروش انواع سرمایهگذاریها.
شناسایی سود غیر واقعی و ساختگی برای بانکها عمدتا از محل مورد دوم یعنی« سود ناشی از فروش سرمایه گذاریها» حاصل میشود، اما چگونه؟
بررسی عملکرد بانکها در این مورد حداقل طی این ۱۰ سال نشان داده که، بانکها در این مواقع عمدتا با ایجاد شرکتهای کاغذی اقدام به فروش سرمایهگذاریهای خود به این شرکتها اغلب به طور غیر نقد کرده یا اینکه آنها را به شرکتهای وابسته خود فروخته و از این طریق اقدام به شناسایی سودهای تعهدی (غیر نقد) میکنند.
قابل ذکر است که شرکت خریدار اگر وجهی بابت این خرید به بانک پرداخت کرده باشد، عمدتا از طریق تسهیلاتی است که با چند واسطه از خود همان بانک (فروشنده) دریافت کرده است. مشابه این رفتار توسط بانکها برای فروش داراییهای ثابت و اموال تملیکی دقیقا وجود دارد.
سود ناشی از معاملات ارزی (تسعیر ارز): اگر به صورت سود(زیان) بانکها طی چند سال اخیر دقت کرده باشید، متوجه خواهید شد که بخش عمدهای از سودآوری بانکها طی این سالها از همین محل بوده است.
این نوع سودآوری بانکها که مدیون تورم و رشد نرخ ارز طی این سالها بوده، ناشی از تفاوت مثبت داراییها و بدهیهای ارزی ( وضعیت باز ارزی) بانکها است. اما این تفاوت مثبت در بانکها آیا همیشه وجود دارد یا می تواند ساختگی باشد؟ البته که بانکها مانند سایر مواردی که در بالا اشاره شد، قادر هستند در این مورد هم سود غیر واقعی شناسایی کنند، اگر در نظر بگیریم که بخش عمدهای از داراییهای ارزی بانکها را تسهیلات و مطالبات ارزی تشکیل میدهند، با تسعیر مطالبات غیر جاری ارزی (زمانی که بخش زیادی از این مطالبات غیر جاری هستند) میتواند پوزیشن ارزی منفی خود را مثبت و با رشد نرخ ارز در شرایط تورمی اقدام به شناسایی سود کند. نمونههای زیادی از بانکهایی وجود دارد که از این طریق اقدام به شناسایی سود غیرواقعی کردهاند.