دنیای اقتصاد-بهرغم فشار جهانی برای حرکت به سمت انرژیهای سبز برای مبارزه با تغییرات اقلیمی، بسیاری از موسسات مالی همچنان به سرمایهگذاری هنگفت در صنعت نفت و گاز ادامه میدهند. این حمایت مالی مستمر ناشی از سودآوری سرسام آور سوختهای فسیلی، ثبات دارایی، روابط طولانیمدت با مشتری، همراه با تقاضای مداوم برای طلایسیاه و فرآوردههای آن است. این تعهد به نفت، پیامدهای مهمی در دوره گذار انرژی دارد. این رویکرد بانکها میتواند حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر را متوقف و زیرساختهای سوختهای فسیلی را بیش ازپیش مستحکم و خلاصشدن از شر آنها را به تاخیر بیندازد.
برای همسویی با اهداف اقلیمی، بانکها میتوانند شفافیتهای مالی را افزایش دهند، معیارهای سرمایهگذاری پایدار را اتخاذ کرده، اوراق قرضه و وام سبز صادر، با سهامداران تعامل و بهتدریج از سوختهای فسیلی فاصله بگیرند. این گامها بانکها را قادر میسازد تا بهطور موثر در انتقال انرژی جهانی مشارکت و در عینحال پایداری مالی و زیستمحیطی بلندمدت را تضمین کنند. در سالهای اخیر، تاکید جهانی برای انتقال به منابع انرژی تجدیدپذیر بهمنظور مبارزه با تغییرات آبوهوایی، دوچندان شدهاست. دولتها، کسبوکارها و افراد بهطور فزایندهای نیاز فوری به کاهش انتشار کربن و حرکت به سمت آینده انرژی پایدار را درک کردهاند. با وجود این روند، بسیاری از بانکهای بزرگ در سراسر جهان به حمایت مالی قابلتوجه از صنعت نفت و گاز ادامه میدهند. این مقاله دلایل تعهد مالی مستمر بانکها به نفت، پیامدهای این سیاست برای انتقال انرژی و مسیرهای بالقوه برای همسویی شیوههای مالی با اهداف آبوهوایی را بررسی میکند.
جاذبه مالی نفت
صنعت نفت و گاز از دیرباز سنگبنای اقتصاد جهانی بوده و نهتنها انرژی، بلکه درآمد و اشتغالزایی چشمگیری را نیز فراهم کردهاست. بانکها در طول تاریخ عمیقا با این بخش درهم تنیده بوده و بادادن وام و صدور اوراق قرضه، طیف وسیعی از خدمات مالی را ارائه دادهاند. دلایل متعددی وجود دارد که چرا بانکها بهرغم تاکید روزافزون بر انرژیهای تجدیدپذیر، از نظر مالی به نفت متعهد میمانند.
سودآوری: بخش نفت و گاز برای بانکها بسیار سودآور بوده و بازده سرمایهگذاری جذابی را به دنبال دارد. ماهیت تثبیتشده صنعت، همراه با تقاضای روزافزون جهانی برای سوختهای فسیلی، جریان ثابت درآمد را تضمین میکند.
ثبات دارایی: ذخایر نفتی و زیرساختها نشاندهنده داراییهای قابلتوجهی است که بهعنوان وثیقه برای وامها عمل میکند. این ثبات برای بانکها جذاب است، بهویژه در صنعتی که بهرغم نوسانات آن، سابقه درخشانی در بازپرداخت وامهای دادهشده، دارد.
روابط با مشتری: بانکها روابط دیرینهای با بازیگران اصلی صنعت نفت و گاز دارند. این روابط بر اساس اعتماد و منافع متقابل ایجاد میشود و بانکها را نسبت به قطع رابطه با مشتریان سودآور بیمیل میکند.
پویایی بازار: بازار جهانی انرژی همچنان بهشدت به نفت و گاز متکی است. با وجود پیشرفت در انرژیهای تجدیدپذیر، سوختهای فسیلی همچنان بر الگوهای مصرف انرژی تسلط دارند، بهویژه در اقتصادهای درحالتوسعه که در آنها دسترسی به منابع انرژی جایگزین محدود است. تداوم تعهد مالی بانکها به صنعت نفت پیامدهای متعددی برای حرکت به سمت انرژیهای سبز دارد.
کاهش سرعت انتقال: سرمایهگذاری مستمر بانکها در سوختهای فسیلی میتواند سرعت انتقال به سمت انرژیهای تجدیدپذیر را کاهش دهد. بانکها با ارائه حمایت مالی از شرکتهای نفت و گاز، اکتشاف، استخراج و تولید سوختهای فسیلی را ادامه وگسترش میدهند و به انتشار گازهای گلخانهای دامن میزنند.
وضعیت قفل کربن: سرمایهگذاری در پروژههای بلندمدت نفت و گاز میتواند منجر به «قفل کربن» شود، وضعیتی که در آن سرمایه در زیرساختهای نفتی، وابستگی به سوختهای فسیلی را تداوم میبخشد. این امر حرکت به سمت منابع انرژی تجدیدپذیر را دشوارتر میکند و میتواند با دورشدن جهان از سوختهای فسیلی، به داراییهای سرگردان منجر شود. قفل کربن مانع مهمی برای دستیابی به آیندهای پایدار و کمکربن است. پرداختن به آن نیازمند تلاشهای هماهنگ سیاستگذاران، موسسات مالی، مشاغل و جامعه بهعنوان یک کل است تا از سوختهای فسیلی دور شوند و به سمت منابع انرژی تجدیدپذیر بروند.
ریسکهای نظارتی و اعتباری: بانکها با فشار فزایندهای از سوی تنظیمکنندهها، سرمایهگذاران و مردم مواجه هستند تا اقدامات خود را با اهداف اقلیمی هماهنگ کنند. عدمانجام این کار میتواند منجر به آسیب به اعتبار، جریمههای نظارتی و از دستدادن اعتماد سرمایهگذار شود.
فرصتهای تامین مالی سبز: از جنبه مثبت، تمرکز فزاینده بر پایداری، فرصتهای قابلتوجهی را برای بانکها فراهم میکند تا سبدهای مالی سبز خود را گسترش دهند. بانکها با سرمایهگذاری در پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر، بهرهوری انرژی و زیرساختهای پایدار، میتوانند نقش مهمی در انتقال انرژی ایفا کنند. برای حمایت از حرکت انتقالی به سمت انرژیهای پاک، بانکها باید شیوههای مالی خود را با اهداف آبوهوایی هماهنگ کنند.
چندین استراتژی میتواند این همسویی را تسهیل کند:
شفافیت مالی: بانکها باید شیوههای گزارشدهی شفافی را اتخاذ کنند که قرارگرفتن آنها در معرض سوختهای فسیلی و برنامههای آنها برای کاهش سرمایهگذاریهای مرتبط با کربن را بهوضوح مشخص کند. چارچوبهایی مانند گروه ویژه افشای اطلاعات مالی مرتبط با آب و هوا (TCFD) که دستورالعملهایی را برای گزارش ریسکهای مالی مرتبط با آب و هوا ارائه میدهد.
معیارهای سرمایهگذاری پایدار: اجرای معیارهای سختگیرانه برای سرمایهگذاریهای پایدار میتواند به بانکها کمک کند تا تامین مالی پروژههایی را که از انتقال به سمت انرژیهای سبز حمایت میکنند در اولویت قرار دهند. این شامل تعیین معیارهای روشن برای کاهش سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی و افزایش بودجه برای انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای کمکربن است.
اوراق قرضه و وام سبز: گسترش انتشار اوراق قرضه و وام «سبز» میتواند سرمایه را برای پروژههای پایدار بسیج کند. این ابزارهای مالی برای تامین مالی پروژههایی با تاثیرات مثبت زیستمحیطی، مانند تاسیسات انرژیهای تجدیدپذیر و ارتقای بهرهوری انرژی، طراحی شدهاند.
تعامل و همکاری: بانکها باید بهطور فعال با سهامداران از جمله مشتریان، سرمایهگذاران و سیاستگذاران تعامل داشته باشند تا تامین مالی پایدار را ارتقا دهند. همکاری با گروههای صنعتی، سازمانهای غیردولتی و سازمانهای دولتی میتواند منجر به توسعه بهترین شیوهها و چارچوبهای نظارتی شود که از انتقال انرژی پشتیبانی میکنند.
دوری تدریجی از سوختهای فسیلی: فاصلهگرفتن تدریجی از سوختهای فسیلی گامی حیاتی برای بانکهای متعهد به اهداف آبوهوایی است. این شامل کاهش قرارگرفتن در معرض سرمایهگذاریهای نفت و گاز و تخصیص مجدد سرمایه به پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر و شرکتهای پایدار است، درحالیکه تمایل جهانی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر در حال افزایش است، بسیاری از بانکها به دلیل سودآوری، ثبات دارایی و روابط مستقر با مشتری، از نظر مالی همچنان به صنعت نفت و گاز متعهد هستند و این حمایت مستمر از سوختهای فسیلی چالشهای مهمی را برای انتقال انرژی ایجاد میکند. بانکها برای همسوکردن شیوههای مالی خود با اهداف اقلیمی، باید شفافیت را افزایش دهند، با سهامداران تعامل کنند و بهتدریج از سوختهای فسیلی فاصله بگیرند. با انجام این کار، بانکها میتوانند نقشی محوری در تسهیل گذار به آینده انرژی پایدار، تضمین ثبات مالی بلندمدت و پایداری زیستمحیطی ایفا کنند. بسیاری از دولتهای نفتی در دوره گذر از سوختهای فسیلی به انرژیها تجدیدپذیر با خطر از دستدادن بیش از نیمی از درآمد پیشبینیشده خود از منابع هیدروکربنی مواجه هستند.
به گزارش تارنمای www.euronews.com، براساس برآورد آژانس بینالمللی انرژی اوج تقاضای سوختهای فسیلی در جهان قبل از سال۲۰۳۰ است و پس از آن کشورهایی که بهشدت به نفت و گاز وابسته هستند، احتمالا با چالشهای مهمی از جمله فشارهای مالی و افزایش ناآرامیهای اجتماعی مواجه خواهند شد.بر اساس مطالعه جدید اندیشکده مالی Carbon Tracker، اقتصادهای متکی به نفت و گاز در خطر از دستدادنتریلیونها دلار درآمد هستند زیرا گذر از سوختهای فسیلی به انرژیها تجدیدپذیر به تقاضای نفت و گاز ضربه خواهد زد.