کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اثر کنترل رشد مقداری نقدینگی بر وامدهی بانک ها خواستار استفاده خلاقانه نهادهای مالی از ابزارهای تامین مالی جهت عمقبخشی به بورس شد.
ابوذر سروش با اشاره به کنترل رشد مقداری نقدینگی از دو لایه نرم و سخت به دنیای اقتصاد، اعلام کرد: اجرای سیاست های پولی بانک مرکزی توسط هر بانک طبق برنامهریزی مالی ابلاغی، لایه نرم و جریمه بانک از طریق افزایش نسبت سپرده قانونی در صورت عدم اجرای برنامهریزی مالی ابلاغی لایه سخت است.
این کنترلها منجر به کاهش خلق پول و وامدهی بانک ها میشود که لازم است به تامین مالی تولید از سایر روشهای دیگر به صورت ویژه توجه کرد. معمولا مدیران تولیدی بازار سرمایه هنگام اجرای طرحهای تاسیسی یا توسعهای، ابتدا به سراغ بانکها میروند و اگر به نتیجه نرسند استفاده از روشهای مختلف افزایش سرمایه را دنبال میکنند.
با توجه به توضیحات فوق و شرایط فعلی بازار سرمایه، تامین مالی از طریق آورده سهامداران چندان مفید نبوده و نهایتا اگر راهکار خلاقانهای مدنظر باشد این اقدام از طریق سلب حق تقدم سهامداران فعلی خواهد بود. راهکار بعدی استفاده از ابزارهای تامین مالی جدیدی است که با عنوان ابزارهای مالی اسلامی یا صکوک شناخته میشود.
جهت ترویج این ابزار در ابتدای سال نیز بانک مرکزی ظرفیت ضمانت بانکها برای تضمین اوراق فوق را به تفکیک هر بانک به میزان بیش از 160 هزار میلیارد تومان به بانک ها ابلاغ کرد تا بخش تولید سریعتر بتواند از این روش، تامین مالی کند اما آنچه پیشبینی میشد، افزایش هزینه تامین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی بود که حداقل این موضوع رخ داده و هزینههای موثر تامین مالی از طریق ابزارهای با درآمد ثابت افزایش یافته است.
در چنین شرایطی، سایر کشورهای دنیا از ابزارهای مالی ترکیبی استفاده میکنند بدین معنا که به ابزارهای بدهی ویژگیهای ابزارهای سرمایهای مانند سهام نیز داده میشود و ابزارهای ترکیبی مانند اوراق بدهی قابل تبدیل به سهام طراحی و استفاده میشود. متاسفانه این دسته از ابزارها تا کنون در بازار سرمایه طراحی و به صورت فراگیری مورد استفاده قرار نگرفته است. زیرا روش وامگیری و افزایش سرمایه بسیار در دسترس بوده و اساسا شرکتها با چالشهای کمبود منابع تا این حد مواجه نشده بودند.
مهمترین ویژگی این ابزارها این است که خریدار حق تبدیل بدهی به سهام را در دورههای مشخص مالی با یک فرمول معین خواهد داشت. موضوعی که به دلیل ابهام در بازار سرمایه ایران مزیت مطلوبی برای دارنده این نوع اوراق محسوب شده و اگر طی 4 سال آینده، شرایط سهام شرکت به نحو مطلوبی بود، میتواند اوراق را به سهام تبدیل کرده و سود بیشتری نصیب شود و اگر هم خیر که حداقل سود قابل قبولی خواهد داشت.
علاوه بر آن از دید هزینه تامین مالی نیز بنگاه منتفع میشود. طبیعی است ویژگیهای متعددی به همین نوع اوراق قابل افزودن یا کاستن است و با تنظیم آن میتوان نرخ تامین مالی را تا حد مطلوبی مدیریت و بهینه کرد. امید است نهادهای مالی بازار سرمایه با استفاده خلاقانه از ابزارهای تامین مالی جهت عمقبخشی به بازار سرمایه بیش از پیش تلاش کنند.