در سال جاری تمام شرکتهای بیمه دارای سطح یک توانگری بودند و تنها یک شرکت آسماری در سطح دو ماند.سوال اساسی این است که آیا این رخداد مثبت در سایه تورم بالای 40 درصدی اتفاق افتاده است؟
به گزارش بانکداری ایرانی، شرکت بیمه ایران، معلم، رازی، سینا، دی و آرمان در سال 1398 دارای نسبت توانگری زیر 100 و سطح توانگری 2 بودند. ولی در سال 1402 همه این شرکت ها دارای نسبت توانگری بالای صد درصد و سطح توانگری یک شدند.این در حالی است که بطور میانگین در چهار سال گذشته تورم کل در ایران بالای 40 درصد بود و قاعدتا این موضوع بر عملکرد شرکتهای بیمه و نسبت و سطح توانگری انها تاثیر گذاشته است.
بر اساس پژوهش های کارشناسان بیمه، تورم می تواند بر سطح توانگری شرکت ها اثر بگذارد، زیرا بر اثر تورم ، ارزش حق بیمه ها، فروش و تقاضای بیمه افزایش مییابد و به تبع آن تولید حق بیمه نیز که بر اساس سرمایه بیمه شده تعیین میشود، خود به خود بالا میرود.
بر اساس مطالعات «آیت کریمی» که در کتاب «کلیات بیمه» از سوی بیمه مرکزی منتشر شد، تاثیر تورم بر توانگری ممکن است به چند دلیل میسر شود :
اولا، در بعضی از بیمهها رابطه بین سرمایه بیمه و حق بیمه وجود ندارد، مثل بیمه اتومبیل که در آن ممکن است حق بیمه بر مبنا قدرت موتور یا تعداد صندلیهای آن تعیین شود و یا بیمه محصولات کشاورزی که حق بیمه بر مبنا سطح زیرکشت تعیین میشود و در نتیجه تورم از این کانال تاثیری بر توانگری ندارد.
ثانیا، بین زمان وصول حق بیمه و وقوع خسارت همیشه فاصلهای وجود دارد که تورم در این فاصله ممکن است به حدی باشد که زیان هنگفتی برای بیمهگر به وجود آورد و موجب کاهش توانگری مالی شرکت بیمه شود.
علاوه بر این، یکی از موضوعات اثر گذار بر توانگری سرمایه گذاری شرکت های بیمه است. در حقیقت، تاثیر تورم بر سرمایهگذاری از دو منظر قابل بررسی است: نخست، سرمایهگذاری شرکتهای بیمه و دوم سرمایهگذاری سایر بخشهای اقتصادی.
در حقیقت می توان گفت که شرکتهای بیمه برای افزایش توانگری مالی خود، قسمتی از وجوه حاصل از فروش خدمات بیمهای خود را سرمایهگذاری میکنند؛ اما تورم و نا اطمینانی تورم، موجب افزیش ریسکگریزی در شرکتهای بیمه و مشوق سرمایهگذاریهای کوتاه مدت میشود؛ لذا این شرکتها در جاهایی که بازدهی کمتری دارند سرمایهگذاری میکنند و این موجب کاهش سود شرکتهای بیمه و حتی در برخی موارد موجب زیان این شرکتها و کاهش توانگری مالی آنها میشود.
و همچنین تحقیق دیگری در این زمینه که به نام بررسی اثرات تورم بر بازار بیمه در دانشگاه مازندران منتشر شد نشان می دهد که حتی اثر تورم بر میزان خسارت هم می تواند توانگری را بالاتر ببرد.
این پژوهش می گوید با افزایش قیمتها، تعهدات بیمهگر سنگینتر میشود؛ به ویژه، در مواردی که رسیدگی و تصفیه یک پرونده خسارت، نیازمند زمانی طولانی است؛ زیرا گذشت زمان موجب بالارفتن رقم خسارت میشود و این به زیان بیمهگر است؛ لذا تورم میتواند از کانال خسارات تاثیر منفی بر توانگری مالی شرکت بیمه داشته باشد. بدین سبب در چنین حالتی بیمهگران علاقهمند هستند که رقم خسارت را هرچه زودتر معین سازند.
و نکته دیگر موضوع تقاضاست. در واقع، تقاضای خرید بیمه هم سبب افزایش توانگری می شود. افزایش تقاضای بیمه موجب افزایش حجم حق بیمههای دریافتی و در نتیجه بهبود توانگری مالی شرکتهای بیمه میشود. خدمات بیمهای نیز همانند هر کالای دیگری اگر دارای قیمت بالاتری باشند، حتی اگر بیمه را به عنوان یک کالای ضروری در طبقه از سطح درآمدی بدانیم، یک عده از افراد توانایی خرید آن را نخواهند داشت.مخصوصا در کشورهایی که درآمدها متناسب با نرخ تورم تعدیل نمیشوند، قدرت خرید واقعی افراد کم شده و تقاضا برای خرید خدمات بیمهای نیز همچون سایر کالاها کاهش چشمگیری خواهد داشت.
تورم در رابطه با تقاضا دو تاثیر جداگانه دارد. نخست در صورتی که متناسب با افزایش قیمتها درآمدها نیز بالا نرود، قدرت خرید واقعی افراد کم میشود و تقاضا برای خرید خدمات بیمهای نیز کاهش مییابد و در نتیجه حجم حق بیمههای دریافتی و به تبع آن توانگری مالی شرکتهای بیمه نیز کاهش مییابد. دوم این که ممکن است در شرایط تورمی به دلیل این که هزینه جایگزینی کالاها بالا رفته است و یک جو نااطمینانی در رابطه با قیمت کالاها به وجود آمده است، در صورتی که فرد متناسب با شرایط تورمی دارای درآمد واقعی بالاتری باشد تقاضا برای خرید خدمات بیمهای بیشتر شود و در نتیجه حجم حق بیمههای دریافتی و به تبع آن توانگری مالی شرکتهای بیمه نیز افزایش یابد . بنابراین می توان گفت در سالهای اخیر این تورم بود که صنعت بیمه را نجات بخشید و نه عملکرد منحصر به فرد آنها.