کد خبر: ۲۰۸۳۳۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۵ - ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ - 30 January 2023
احسان باقری / کارشناس بانکی

حوزه اعتبارات مهم‌ترین بخش بانک در ایجاد درآمد (بانکداری مبتنی بر واسطه‌گری وجوه) و عهده‌دار وظیفه خطیر مصرف منابع به عنوان یکی از ارکان اصلی فعالیت بانکداری است. اهمیت این بخش آنجا دو‌چندان می‌شود که ارائه خدمات، تجهیز منابع، خدمات بین‌الملل و تعهدات نیز به فعالیت این بخش وابسته است.

با توجه به اهمیت، کارکرد و نقش اعتبارات، این حوزه به خودی خود به ایجاد و تمرکز قدرت سازمانی و فراسازمانی می‌انجامد. حال اگر ایجاد روابط با ذی‌نفعان به‌ویژه مشتریان کلان را نیز در نظر بگیریم، بر قدرت و اهمیت این بخش بیش از پیش می‌افزاید. روی دیگر سکه آن است که بسیاری از ریسک‌ها و بحران‌ها هم از این حوزه زاییده می‌شوند. بنابراین نظارت موثر بر اعتبارات در تمامی نظام‌های نظارتی و مدیریت ریسک‌، بیش از سایر بخش‌ها پیش‌بینی شده است.

مدیران هوشمند و حرفه‌ای و ذی‌نفعان، تنها به بررسی تخلفات و کژاندیشی‌ها و انحرافات این بخش رسیدگی نمی‌کنند چرا که در صورت وقوع، بسته به عمق و گستره آن می‌تواند ضررهای جبران‌ناپذیری به بانک در ابعاد مختلف وارد کند. بر همین اساس مدیریت ریسک و کنترل‌های داخلی مکانیزم‌های پیش‌بینی‌شده برای پرهیز از وقوع بحران‌هاست.

کنترل‌های داخلی در نظام بانکداری، مبنای اساسی برای بانکداری سالم و ایمن بوده و نظام کنترلی اثربخش، مدیریت را در جهت حفظ منابع و منافع بانک یاری می‌کند. کمیته نظارت بانکی بال نیز در بسیاری از اسناد منتشره، استقرار نظام کنترل‌های داخلی توانمند را لازمه مدیریت اثربخش و کارآی بانک‌ها معرفی کرده است.

کنترل‌های داخلی درواقع اولین خط دفاعی برای انواع ذی‌نفعان است که پیش از فعالیت‌های حسابرسی، مقرراتی و نظارتی وارد عمل می‌شود و از سوی دیگر، آخرین راهکار نهادهای نظارتی برای اصلاح وضعیت بانک‌ها نیز محسوب می‌شود. نظام کنترل‌های داخلی در موسسات مالی به گونه‌ای توسعه‌ یافته است که الزامات مقرراتی متغیر نظیر الزامات مربوط به تقلب‌های داخلی، جرائم مالی، مقررات احتیاطی و رعایت مقررات گزارشگری بازارهای سرمایه و ارتباط با مشتریان را برآورده کند.

اینکه کنترل‌های داخلی در نظام بانکی چه میزان اثربخش و کارآمد است موضوع بحث این یادداشت نیست. در این فرصت در نظر است به زمینه‌های بروز ریسک و بحران در حوزه اعتبارات که باید به دقت توسط کنترل‌های داخلی پایش و رصد شود تا سلامت کاری این بخش و به تبع آن بانک تضمین شود، اشاراتی شود.

۱) فرآیندها :
فرآیندها و دستورالعمل‌های روشن، دقیق، منسجم و جامع یکی از مهم‌ترین الزامات موردنیاز برای اطمینان از سلامتی و کارآمدی است.

باید توجه داشت که فعالیت‌های اعتباری به دلیل نیاز به نظارت و اطمینان از اثربخشی دارای فرآیندها و دستورالعمل‌های بسیار و بعضا پیچیده داخلی و الزام شده توسط نهادهای خارج از بانک است. به این ترتیب هر زمان مشاهده شد که فرآیندها در‌هم‌ریخته و بدون نظم، وصله‌پینه‌شده، متعارض، مبهم، در برخی مواقع مسکوت، بدون پشتیبانی سیستمی و استانداردسازی فرآیندهاست، خطر سوءاستفاده، فساد یا خطا افزایش می‌یابد. نباید از نظر دور داشت هر فرآیند و دستورالعملی یک هدف یا به اصطلاح روحی دارد که در نهایت به تحقق آن منتج شود. درک دستکاری و مخدوش کردن این هدف نیازمند تیزبینی و دقتی است که از عهده صاحب‌نظران و خبرگان فن بر‌می‌آید.

۲) فناوری :
امروزه فناوری در جای جای بانک نفوذ دارد. از ارائه خدمات به مشتریان تا مدیریت داخلی بانک، سهم بسزایی بر عهده سیستم‌ها و سامانه‌ها و تکنولوژی‌هاست. حوزه اعتبارات نیز از این نفوذ بی‌بهره نیست. بر همین اساس کنترل‌های داخلی اگر به این وضعیت رسیدند که بر اثر بی‌دانشی یا بر عکس هوشمندی غیرسازنده، سیستم‌ها و سامانه‌های موردنیاز در حوزه اعتبارات استقرار نمی‌یابند، به‌روزرسانی نمی‌شوند یا به کار گرفته نمی‌شوند، زمینه یک بحران در آینده ایجاد شده است. امروزه فقدان یک سیستم اعتبارسنجی مبتنی بر به‌روزترین تکنولوژی‌ها و داده‌های روز همان‌قدر عجیب است که تصور بانکی بدون کانال‌های توزیع الکترونیکی محال است. باید توجه داشت، داده‌ها امروز دارایی و سرمایه اصلی بانک به شمار می‌روند. حال اگر این داده‌ها در بخش اعتباری باشند و اقدامی برای مراقبت و بهره‌برداری از آنها صورت نگیرد، سوءاستفاده از دارایی‌های ارزشمند رخ داده است.

۳)ساختار :
ساختار یا به تعبیر دیگر سازماندهی برای پیگیری و تحقق استراتژی‌ها به‌ویژه در حوزه اعتبارات، به ذات، واجد تمرکز قدرت به دلیل اختیار مصرف منابع است. حال اگر این قدرت با گسترش همراه شود خود نشانه‌ای از ریسک‌های آتی است. به عنوان مثال در اختیار گرفتن حوزه بانکداری شرکتی به بهانه هماهنگی بهتر و سریع‌تر یا در اختیار گرفتن حوزه وصول مطالبات به بهانه تقسیم کار بهتر، نشانه تمرکز غیر‌ضروری و گسترش زمینه‌های انحراف است. موضوعات مربوط به هماهنگی و تقسیم کار باید به صورت متوازن در ساختار پیگیری شده و از دیگر مکانیزم‌های پیش‌بینی‌شده مانند فرآیندها، سیستم‌ها و افراد برای این توازن بهره گرفت.


۴)نظام تصمیم‌گیری :
علاوه بر سبک‌های تصمیم‌گیری رایج در یک سازمان، به دلیل اهمیت موضوع اعتبارات، مکانیزم‌های مختلفی از جمله تشکیل کمیته‌های اعتباری در سطوح مختلف با اختیارات مشخص از شعبه تا هیات‌مدیره پیش‌بینی شده است. حال اگر این نظام‌های تصمیم‌گیری و سیستم‌های پشتیبان آن از ماهیت و کارکرد اصلی خود خارج و به دستور یا فشار نسبت به اتخاذ تصمیمات مهم اعتباری اقدام کنند، این تمرکز به ایجاد مساله برای همه ارکان ختم می‌شود. بنابراین توجه و احترام و پاسداشت استقلال کاری هر یک از افراد و کمیته‌ها موضوعی است که باید به دقت بررسی و در صورت مشاهده کمرنگ شدن آن، زنگ هشدار باید به صدا درآید.

۵)نیروی انسانی :
اگرچه امروز سیستم‌ها و هوش مصنوعی به کمک تصمیم‌گیری‌های اعتباری به‌ویژه در بخش بانکداری خرد آمده است. اما هنوز تحلیل و تصمیم نهایی با افرادی است که برای این حوزه آموزش دیده و تجربه کسب کرده‌اند. کنترل داخلی در صورت مواجهه با مواردی چون به کارگیری افراد با شخصیت‌های ضعیف یا فرمانبردار، افراد فاقد استقلال تحلیلی - رفتاری، آموزش کم و غیر‌موثر، جابه‌جایی بی‌مورد یا گسترده و از طرفی ابقای افراد به صورت طولانی‌مدت در یک بخش یا پرونده‌های خاص، نحوه ارجاع و درخواست مسوولان برای ارائه گزارش، عواقب مخالفت و رد آنها در کوتاه‌مدت و بلندمدت، سبک مدیریت مدیران ارشد حوزه اعتبارات در تفویض اختیارات یا تمرکز قدرت، دقت و تحلیل‌های جامع و صحیح اعتباری، تیم‌ها و شبکه‌های داخلی غیر‌رسمی و... باید بروز مسائل و ریسک‌های آتی را بسیار متحمل بداند.

۶)استراتژی‌ها :
برخی از استراتژی‌ها و تاکتیک‌های حوزه اعتبارات می‌توانند زمینه‌ساز بروز مخاطرات و ریسک‌ها باشند. عدم‌توجه و شناخت ناکافی از مسائل کلان اقتصادی و کسب و کاری و سوق دادن پرتفوی اعتباری بانک به سمت کسب و کارهایی که دچار مشکل بوده یا با بحران‌هایی در آینده روبه‌رو خواهند بود، از جمله استراتژی‌های نادرست تلقی می‌شود. بی‌توجهی و نادیده گرفتن استانداردهای جهانی و به رسمیت شناخته‌شده‌ای چون ریسک تمرکز، ذی‌نفع واحد، وثایق و نوع و ترکیب آن و... به بهانه تسهیل‌گیری یا سودآوری در کوتاه‌مدت شیرین و جذاب است اما در بلندمدت بنیان‌برانداز است. در سطح تاکتیک‌ها به کارگیری ناقص و بدون اصول برای تضمین کیفیت و سلامت اجرای آنها، مانند مقوله «سرعت» به ایجاد تخلفات و بحران‌های بعدی دامن خواهد زد. به عنوان مثال ارائه تسهیلات کلان به بزرگ‌ترین شرکت‌های ایران نیز نیازمند بررسی جامع و کامل است که زمان‌بر خواهد بود. مهم آن است که این زمان مدیریت شده و مشتری در جریان فرآیند کار و اقدامات موردنیاز قرار گیرد‌. ارائه تسهیلات بدون بررسی و اعتبارسنجی دقیق و طی فرآیندهای لازم اگر هیچ ریسکی هم در بر نداشته باشد که این گفته در نظام اعتباری بسیار غیر‌حرفه‌ای و غیر‌منطقی است، بانک را به یک بانک تنبل در توان اعتبارسنجی تبدیل می‌کند. سرعت داشتن و چابکی، زیرساخت‌هایی لازم دارد از جمله نیروی انسانی آموزش‌دیده، سیستم‌های پشتیبان تصمیم‌گیری و اعتبارسنجی روز‌آمد، فرآیندهای شفاف، کوتاه، استاندارد و... حال اگر صرفا سرعت در تصمیم‌گیری باشد این امر بیشتر احتمال خطر را افزایش می‌دهد.

۷)فرهنگ سازمانی :

فرهنگ سازمانی اتمسفری است که اعضای یک سازمان در آن تنفس و کار می‌کنند. علاوه بر فرهنگ سازمانی هر بخش نیز متاثر از رویه‌های گذشته و رفتار مدیران خود واجد خرده فرهنگ می‌شود. حال اگر در یک مجموعه مشاهده شد که شایسته‌سالاری جریان نداشته، کار تیمی تضعیف شده، استقلال رای سرکوب می‌شود، پاداش بر اساس میزان فرمانبرداری و وفاداری به افراد تخصیص می‌یابد، مشتریان و کارکنان به سوی نزدیکی به افراد خاص ترغیب و تشویق می‌شوند و... اتمسفر مسمومی است که واحد کنترل داخلی باید نسبت به درجه مسمومیت آن هشدار صادر کند.

حوزه اعتبارات پیش‌برنده موتور درآمد و رشد بانک در همه زمینه‌هاست، به شرطی که خود از سلامت، کارآیی و اثربخشی برخوردار باشد. نظارت بر این حوزه پیش از حوزه‌های بازرسی و حسابرسی بر عهده مدیریت ریسک و کنترل داخلی است.

نگار کریمی
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: