وقتی اقتصاد کشوری خراب است و تورم در آن بالاست ، افراد زیادی تلاش میکنند که در این شرایط بد سوء استفاده کرده و به درآمد خود بیافزایند.
به گزارش بانکداری ایرانی، در حال حاضر تورم در کشور در محدوده 50 درصدی است و نگهداری نقدینگی برای کسی بهصرف نیست و بازارهای موازی و بخش تولید نیز رونق چندانی ندارند و کشور تقریباً در ورطه رکود تورمی سنگین افتاده است. در چنین شرایطی مردم تصمیم میگیرند که از دارایی خود محافظت کنند و متأسفانه در دام سواگران می افتند.
وقتی این مساله بغرنجتر میشود که نهادهای مالی رسمی دست به چنین اقدامی بزنند. نهادهای سرمایه گذاری رسمی و بانک ها میتوانند مردم را در این تله گرفتار کرده و به نوایی برسند. هرچند که امروزه داستان داغ تخلفاتی مانند قمارهای مجازی جیب مردم را خالی میکند، اما وقتی موضوع نگران کننده می شود که بانکها وارد بازی خطرناک سوداگری شوند.
در حال حاضر، چند بانک ایرانی با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند و هرروز شرایط آنها بدتر از دیروز میشود. نکته جالبتر وضع تسهیلات و سپرده این بانکهاست. سود سپرده برخی از بانکها ، چندین برابر بیشتر از سپرده جمعآوریشده آنهاست و درآمد از محل تسهیلات آنها چند برابر بیشتر از چیزی است که مانده تسهیلات آنها نشان میدهد. باید رد این ناهماهنگی را کجا جستجو کرد؟
درواقع بانکهای در آستانه ورشکستگی میدانند که تنها در صورتی توان ادامه حیات و بازپرداخت سود سپردههای قبلی رادارند که با جذب سپردههای جدید حجم کل سپردههای خود را افزایش داده و از محل اصل سپردههای جدید سود سپردههای قبلی را بازپرداخت کنند. روشی که در ادبیات اقتصادی به نام روش پانزی شناخته میشود. در شرایط عادی، پیشنهاد سود بالاتر الزاماً منجر به جذب سپردههای بیشتر نمیشود زیرا ارائه سود بالاتر نشانهای است از آنکه آن موسسه مالی در شرف ورشکستگی است. سرنوشت این پول جمع کردن، در نهایت فروپاشی است زیرا سودهای واقعی آن کمتر از مقدار پرداخت به سرمایهگذاران است. معمولاً این سیستم قبل از آنکه دچار فروپاشی شود به وسیله مراجع قانونی برهم زده میشود زیرا چنین سیستمی مورد سوءظن قرار گرفته یا مروج آن اسناد اعتباری ثبتنشده میشود.
در حال حاضر برخی از بانکها به روش قدیمی، به مشتریان خود پیشنهاد می دهند که اگر حسابی با نقدینگی بالا افتتاح کنند میتوانند از سود بیشتر از چیزی که بانک مرکزی ابلاغ کرده است دریافت کنند. البته که بانک مرکزی در جریان این رخدادهاست ما چشمان خود را میبندد. بانکها از افراد این نقدینگی را جمع میکنند اما وقتی بانک با بدهی سنگینی مواجهه است با این نقدینگی چه میکند؟ این فرایند تا فروپاشی ادامه خواهد داشت و نتیجه ان سوی برای طرفین ندارد. در سال 90 موسسات زیادی دست به این کار زدند که در نهایت دولت در ان زمان مجبور شده بوده که حدود 30 هزار میلیارد تومان تنها برای نجات یک موسسه پول منتشر کند که وضع بدی را برای اقتصاد دامن زده بود. به همین دلیل باید بانک مرکزی از همین الان مانع این رویه رو به رشد شود. بانکهایی که با مشکلاتی دست وپنچه نرم می کنند باید به خود بیایند و بجای اینکه از چنین روشهایی بهره ببرند باید به سراغ چارهای برای مشکلات خود بروند.