بانکداری ایرانی - لیلا فریادرس؛ امروزه این مشتریان هستند که سیستم کسب و کار بنگاههای اقتصادی را شکل می دهند. بانکها و موسسات مالی بدون توجه به نیاز مشتریان در دنیای امروز جایگاهی نداشته و نمی توانند در فضای کسب و کار تغییر پذیر، دوام بیاورند.
بر اساس همین نگرش، بانکداری باز در صنعت بانکداری شکل گرفت تا بر اساس نظرهای مختلف و سلایق متفاوت مشتریان، خود را به روز کرده و نوآورانه به رقابت بپردازند.
بانکداری باز، علاوه بر تولید انواع مختلف برنامههای کاربردی بانکی مانند APPهای موبایلی، اینترنت بانک، کیوسک و... توسط توسعهدهندگان بیرونی، امکان اتصال نرمافزارهای تجاری و مالی به سیستم بانک را فراهم می کند. مولفه اصلی بانکداری باز جداسازی لایههای یکپارچهسازی(Integration)، کسبوکار (Businese) و معرفی یا همان (Persentation) است که باعث افزایش سرعت توسعه برنامههای کاربردی، توانمندسازی کاربران کسبوکار، امکان ایجاد تمرکز روی برند برای بازاریابان و ایجاد تمرکز بر یکپارچهسازی سیستمهای قدیمی با موسسات میشود. ( دنیای اقتصاد 28/04/94)
اما این سیستم درصدد است تا مشتریان جدید و قدیم و وفادار را همچنان پای ثابت دریافت خدمات بانکی قرار دهند و برای این کار باید خلاقانه تر عمل کنند. اما بانکها سعی دارد که امنیت پای خلاقیت قربانی نشود. بر همین اساس برخی از بانکهای ایرانی توان تداوم راه را نداشته و احتمالا از دور خارج خواهند شد؛ چرا که از ورود به دنیای جدید هراس دارند.
بانک های دولتی که از توان دولتی برای خود استفاده کرده اند در این فضا بسیار عقب بوده و نتوانستند فضای مناسبی را در این حوزه ایجاد کنند . در مقابل بانکهای خصوصی که همواره باید روی پای خود بیستند و به همین دلیل بانکهای خصوصی در این حوزه بسیار فعال هستند .
این در حالی است که یکی از مسیرهایی توسعه بانکداری باز ، فین تک ها بوده و بانک های دولی می توانند با ورود به حوزه فین تک ها بانکداری باز را تجربه کنند؛ چرا که فین تک یکی از دلایلی که بانکها برای دیجیتالی شدن سرمایهگذاریهای کلان میکنند.
اما در ایران همچنان این بانکهای خصوصی هستند که در حوزه بانکداری باز در ایران فعال بوده و توانستند این حوزه های بانکداری جدید را متحول کردند.
عامل اصلی این عقب ماندگی بانکهای دولتی و بزرگ ایران ، محافظه کاری آنها و مقاومت در ورود به دنیای مدرن است. در صنعت بانکداری ایران اغلب تحولات بزرگ مدرن در بانک های خصوصی رخ داده و نواوری و خلاقیت در بانک های دولتی به کمترین شکل ممکن بروز یافته است. این در حالی است که این بانکها از امکانات دولتی بالایی برخوردار بوده و می توانند در رشد و توسعه بانکداری نوین کوشا باشند .
در بازارهای مالی، پولی و سرمایه این بانکهای خصوصی بودند که بیشترین عامل رشد آن بودند اما بانک های دولتی تنها در حوزه بنگاه داری و بازار املاک ورود کردند و نگاه آنها به بازارهای سنتی است. عامل این مساله این است که این بانکها ، آینده پژوه نبوده و نسبت به آینده و کسب بازار جدید دغدغه ای ندارند آنها معتقدند که همیشه به دلیل پشتوانه دولتی بازار خود را دارند .
بانکداری نوین و باز ، بدون رشد در بسترهای الکترونیکی ، تنوع در خدمات بانکداری و ادغام و گسترش شبکه ممکن نیست و اگر بانک های دولتی خود را در این سه حوزه به روز نکنند در سال های آتی تنها هزینه دولت ها را افزایش می دهند و راه کاهش هزینههای دولت و کسب بازارهای جدید، حضور دربانکداری باز است.
و در نهایت اینکه به گفته مارتین نلسون بنیانگذار شرکت تولیدکننده محصولات بانکداری باز توکن (Token) واقع در سیلیکون، باید برای تحول بانک ها باید این بانکها برنامه ریزی دقیق و مقررات جدیدی برای خود تدوین کنند تا از بازار سنتی خود فاصله بگیرند.
«مقررات آن چیزی است که ما را برای ارائه خدمات بانکداری باز توانمند ساخته است. برخلاف تقاضای مصرفکنندگان برای خدمات مالی مشتری-محور که در موفقیت بانکهای چلنجر (challenger banks) دیجیتال مشهود بوده، بدون وجود قوانین دستورالعمل خدمات پرداخت «PSD2» درهای مؤسسات بزرگ مالی بانکداری خرد بر روی ارائهدهندگان خدمات ثالث باز نمیشدند.»(منبع نقل قول: سایت raconteur.net ، موزخ 30 سپتامبر 2018)