هرگاه میخواهید به فردی "نه" بگویید و این کار را نمیکنید در واقع به نیازهای دیگران بیش از خود اهمیت میدهید، در واقع مرزهای خود با شخص مقابل را مشخص نکردهاید.
فکر میکنید اگر با دیگران رو راست باشید با چه مشکلاتی روبرو خواهید شد؟
اگر "نه"بگوییم ناراحت شده و یا فکر میکنند که آنها را طرد کردهایم البته این امکان وجود دارد؛ اگر به درخواست فردی نه بگویید، ممکن است احساس سرخوردگی کند اما شما نمیتوانید مسئول افکار و احساسات دیگران باشید، بلکه ما باید مسئول افکار و احساسات خود باشیم.
اگر این احساس به شما دست میدهد که فرد مقابل از شما رنجیده میشود به او بگویید: نمیخواهم از من رنجیده شوید، اما حرفهای خود را بدون احساسات مخربی مانند گناه یا خجالت بیان کنید.
این نشان میدهد که شما در ضمن اینکه احساسات فرد را نادیده نگرفتهاید تا حدی به مرز بلوغ فکری رسیدهاید، چرا که به عواقب آنچه پاسخ مثبت شما میتوانسته به وجود آورد واقف بوده و از بروز نتایج ناخوشایندی که میتوانسته برای فرد مقابل شما ایجاد کند پیشگیری کردهاید.
اگر نه بگویم دیگر من را دوست نخواهند داشت و یا اینکه اگر نه بگویم دیگر از من چیزی نخواهند خواست آیا واقعا این گونه است؟
آیا دوست داشتن و احترام گذاشتن در گرو همان پاسخ منفی است که ما میدهیم یعنی اگر همه افکار و احساسات خود را نادیده بگیریم ما را دوست خواهند داشت؟
شما در هر زمان میتوانید با یک موقعیت روبرو شوید ولی نمیتوانید اعمال کسی را در آینده کنترل کنید، بهتر است برای فرد مورد نظر مشخص کنیم که پاسخ منفی به شما به درخواست کنونی وی بوده که بر خلاف احساسات و ارزشهای شماست.
شک نکنید که همیشه درخواستها با پاسخی منفی شما مواجه نخواهد شد، همیشه به او بگویید وقت دیگری درخواست کن.
پاسخهای آنها به من همیشه مثبت بوده پس من هم نمیتوانم به آنها نه بگویم به همین جهت احساس گناه و ترس از دست دادن به سراغم میآید؛ وضعیتی است که در آن دو موقعیت اشتباه میشود آنچه که شما انجام میدهید مسئولیتش با شما و آنچه که آن ها انجام میدهند مسئولیتش هم با آنهاست، ما باید بر حسب تواناییهای خود مسئولیت قبول کنیم.
احساس گناه از وابستگیهایی است که به خاطر همین نه گفتنها گرفتارش میشویم، اینکه فردی به خواسته مشروع شما پاسخ آری داده است دلیل معقولانه موجهی برای اینکه شما به هر درخواستی پاسخ مثبت بدهید نیست، مرزهای باید و نباید و ارزشهای خود را نباید فراموش کنیم.
دلسوزی بیش از حد امکان نه گفتن را از شما میگیرد
دلسوزی بیش از حد به این دلیل است که ما میخواهیم کمبود محبت خود را به هر نحوی جبران کنیم، در این احساس که باشید وقتی جوابی که باید آری باشد تبدیل به نه میکنیم هم از خود احساس نارضایتی میکنیم و هم امکان رنجیده خاطر کردن طرف مقابل را زیاد میکنیم.
ابزارهایی که به ما کمک می کند تا رو راست باشیم
پاسخ خود را با یک نه واضح و محکم بیان کنید، از عذرخواهی استفاده نکنید، دلیل آوردن منطقی با طلب پوزش متفاوت است.
باید این احساس در ما وجود داشته باشد که ما هم در پاسخ دادن حق انتخاب داریم، یادمان باشد ما درخواست را رد میکنیم نه فرد مقابل را .
در پاسخ دادن به درخواستها عجول نباشید، حتی به درخواستهای ناگهانی بلافاصله پاسخ ندهید سعی کنید زمان کافی برای فکر کردن به خود بدهید.
مسئولیت هر پاسخی را که میدهید به عهده بگیرید و قبول درخواست از روی تواناییهایی که دارید باشد.
یادداشت از: فاطمه خراسانی کارشناس روانشناسی