خبرگزاری مهر، گروه استانها – بهنام عبداللهی: اینبار ورق برگشته است؛ حالا از آسمان به زمین میبارد. همه آمدهاند دلار بفروشند، خریداران ناز میکنند. بحث دلار در خیابان دارایی تبریز داغ است.
داغ مثل روزهایی که همه برای خرید دلار صف کشیده بودند. حالا از ابتدای خیابان دارایی که تاکسیها توقف میکنند تا صدها متر پس از پاساژ «بازار امیر نو» پر است از آدمهایی که یا قیمت دلار میگویند یا قیمت دلار میپرسند.
«آقا دلار داری؟» این سوال در هوا ولو است؛ «دلار شد۱۰هزار و چند و چند»، این جمله هم همینطور البته با کمی تغییر در رقم. همه درگیر هستند. کسی در دست خود دلار میشمارد، کسی در فکر خود ضررهایی که کرده؛ همه مشوش بنظر میآیند.
فرضیهها ریخت به هم...
هیچکس انتظارش را نداشت. همه میگفتند «در ایران اگر قیمت یکچیز بالا برود، ممکن است بالاتر برود اما پایین نمیآید» اما آمد. فرضیهها ریخته است به هم. میگفتند «هرچه دارید بدهید دلار و سکه بخرید، وضع هرروز خرابتر میشود» اما حالا وضع برای آنهایی که هرچه داشتهاند به دلار داده بودند، بدتر شد.
در خیابان دارایی میتوان آدمهایی را دید که تمام داراییشان را فروخته و به دلار دادهاند و حالا با کاهش ساعتی دلار در عرض یک یا دو روز، حال و روزشان به هم ریخته است. آنها که هرروز با افزایش قیمت دلار خوشحال میشدند، حالا تمام خوشحالیشان در عرض چندساعت به عزا تبدل شده است.
نگرانی از سر و صورت آدمها میبارد. فضا اقتصادی اما هوا سیاسی است. یک پسر جوان میآید روبهرویم میایستد: «دوربینت را بردار و برو، اگر اینجا بمانی دوربینت را میگیرند و میشکنند.» هیچکس نمیگوید چرا.
«از دیروز بازار وضعیت خوبی ندارد، ما زیاد ضرر کردهایم.» این را یکی از دلالان دلار میگوید: «قیمت ها همچنان درحال کاهش است و یورو هم اکنون به قیمت کمتر از ۱۵ هزار تومان و دلار نیز کمتر ۱۱ هزار تومان خرید و فروش میشود.»
ترافیک سنگینی حاکم است. جمعیت تا خیابان آمدهاند. هم اینور خیابان و هم آنور پر از جمعیت هست. هیجان هرچند از نوع منفی و نگرانکنندهاش، در چهره آدمها دیده میشود.
«شما نمیتوانید در قالب مسائل اقتصادی و تئوریهای اقتصادی این رفتارها را آنالیز کنید.»دکتر محمد کلامی، اقتصاددان هم این رفتار مردم را با عبارت «رفتار هیجانی» توصیف میکند: «شما نمیتوانید در قالب مسائل اقتصادی و تئوریهای اقتصادی این رفتارها را آنالیز کنید.»
او در گفتگو با خبرنگار مهر بیشتر توضیح میدهد: «متقاضیان چه آن زمان که قصد خرید داشتند و چه الان که قصد فروش دارند، در یک فضای هیجانی قرار میگیرند و در نتیجه تحلیلی که از رفتار مسئولان دارند، به آنها اعتماد نمیکنند.»
البته کلامی بخش از وضعیت امروز بازار ارز و کاهش نرخ آن را آزادی عملی میداند که دولت برای بانک مرکزی قائل شده است: «اما به هرحال روند کاهش آنی نرخ ارز، توجیه اقتصادی ندارد و رفتار هیجانی و احساس است.»
نرخ واقعی دلار منهای هیجانات حوالی ۹هزار تومان است
«ای کاش مسئولان ادعا نکنند که کاهش ساعتی نرخ ارز، بر اساس عملکرد و نتیجه رفتار آنهاست.»به عقیده کلامی نمیتوان تحلیل عقانی برای رفتار مردم پیدا کرد: «با بررسی بازار ارز از نظر اقتصادی، به این نتیجه میرسیم که ارز تمایل دارد در بلندمدت به نرخ واقعی خود برسد. مثلا زمانی که دلار ۴هزار تومان بود، قیمت واقعی آن ۷هزار تومان بود و ما مثل یک فنر آن را نگه داشته بودیم.»
او در حال حاضر با تکیه بر محاسباتی که خود انجام داده است، نرخ واقعی دلار را حوالی ۹هزار تومان میداند: «بیشتر از این تحت تاثیر هیجانات و مسائل سیاسی است و اگر اینها فروکش کنند، وضعیت خیلی زود تغییر میکند.»
کلامی در بخش دیگری از این گفتگو میگوید: «ای کاش مسئولان ادعا نکنند که کاهش ساعتی نرخ ارز، بر اساس عملکرد و نتیجه رفتار آنهاست. چراکه اگر فردا نرخ افزایش پیدا بکند، افکار عمومی نسبت به سیاستهای دولت بیاعتماد میشوند؛ در این میان باید سهم هیجانات و سیاستهای اقتصادی دولت را مشخص کنیم.»
او مردم را «بازیگران غیرحرفهای بازار ارز» میداند و توصیه میکند که نباید مردم دچار هیجانات زودگذر و آنی شوند چراکه حتی «افت یکباره نرخ دلار میتواند برای اقتصاد کشور مشکلاتی ایجاد کند.»
رسانهها و مسئولان واقعیتهای اقتصادی را به مردم بگویند
کلامی که در سابقه خود، فعالیت رسانهای دارد، عملکرد چندروزه رسانهها را اینگونه ارزیابی میکند: «معتقدم رسانهها باید واقعیتهای اقتصادی را به مردم بگویند.»
او همین توصیه را برای مسئولان نیز دارد: «برخی اوقات رفتاردرمانی میکنیم، مثلا میگوییم سیب در عید گران نمیشود، ولی وقتی گران میشود، اعتماد مردم از بین میرود، پس باید راستش را به مردم بگوییم، وقتی میگوییم حباب است، جامعه اعتمادش را از دست میدهد.»
به عقیده کلامی، صداقت حکمرانان در ایجاد آرامش در فضای اقتصادی فعلی کشور، نقش زیادی دارد: «وقتی دشمن میگوید جنگ را به درون ایران میکشیم، جنگ که فقط بمباران و کشت و کشتار نیست، هم اینکه اخلاق در جامعه افول میکند، همه خود را فقط مسئول خود میدانند و در قبال هموطنان خود احساس مسئولیت نمیکنند، جامعه از درون ریزش میکند، رسانهها باید بر روی وحدت مردم کار کنند.»
زمانی برای عبرت
شاید حالا که این گزارش را مینویسم، باز خیابان دارایی تبریز مملو باشد از آدمهایی که یا سوال دارند یا دلار. سوالهایی که باید به جوابشان برسند و دلارهایی که باید بفروشند.
هیچکس از فردا با خبر نیست؛ هیچکس نمیداند که فردا قرار است دلار بالا برود یا پایین بیاید. هیچکس نمیداند فردا قرار است خوشبختتر شود یا بدبختتر. هیچکس نمیداند فردا قرار است در صف فروش دلار بایستد یا خرید آن، چیزی که همیشه هست، همین صفها و همین ازدحامهاست.
یونس ژائله، یکی از ۱۰ نخبه اقتصادی جهان اسلام و عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی تبریز میگوید «فعالان بخش خصوصی از کاهش نرخ ارز و افزایش ارزش پول ملی استقبال میکنند» درحالی که خبر میرسد در خیابان دارایی آمبولانسهایی مستقر شدهاند تا اگر مشکلاتی جسمانی ناشی از فشار برای «بازیگران غیرحرفهای» دلار پیش بیاید، به دادشان برسند.
حالا هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد. ولی میدانیم دیروز و دیروزها چه گذشته است. آیا فردا جز تکرار دیروز خواهد بود؟