بانكداري ايراني - المانیتور طی گزارشی نوشت تحلیل الگوهای رفتاری بازار ارز ایران نشان می دهد که ۶ عامل اصلی برای ارزیابی و درک تحولات اخیر لازم است.
به گزارش تسنیم به نقل از المانیتور، کاهش قابل توجه و ناگهانی ارزش ریال ایران در بازار آزاد بسیاری را غافلگیر کرده است. تحلیل الگوهای رفتاری بازار ارز ایران نشان می دهد که 6 عامل اصلی برای ارزیابی و درک تحولات اخیر لازم است.
عامل نخست، اعمال مابه التفاوت تورم جهانی و سطح تورم داخل ایران است. اگر این مابه التفاوت تورمی در بازار ارز ایران اعمال می شد، قیمت هر دلار آمریکا در اکتبر 2016، 48 هزار ریال می بود و این یعنی قیمت واقعی دلار باید اکنون بسیار فراتر از 50 هزار ریال می رفت. اما دولت ایران و بانک مرکزی این کشور خود را متعهد به کنترل نوسانات ارزی و جلوگیری از کاهش بیشتر ارزش پول ملی می دانند. به رغم این تلاش ها، ادامه فشار تورمی بر روی ارزش ریال، به خصوص از این جهت که صادر کنندگان ایرانی برای ارزان بودن کالای تمام شده خود در بازارهای جهانی خواهان ریال ضعیف تر هستند و همچنین ابهامات در مورد سیاست های بانک مرکزی به ویژه در مورد یکسان سازی نرخ ارز موجب شده تا بازار دستخوش تلاطم و نوسانات ناگهانی شود.
عامل دوم، دخالت بانک مرکزی ایران در بازار ارز است. بازار ارز به طور کامل توسط بانک مرکزی مدیریت می شود که در توازن میان عرضه و تقاضا دخالت می کند. از این رو، اگر بانک مرکزی روزی نتواند ارز کافی را به بازار تزریق کند، تقاضای پاسخ داده نشده موجب افزایش ارزش دلار می شود. به نظر می رسد که این اتفاق در هفته های اخیر رخ داده است. کاهش تزریق ارز از سوی بانک مرکزی و افزایش تقاضا موجب بالا رفتن ناگهانی قیمت ها شده است.
عامل سوم، توانایی بانک مرکزی در بازگرداندن منابع ارزی خارج از کشور به سیستم بانکی داخل کشور است. بانک مرکزی در کنار مدیریت بازار ارز، وظیفه تسویه حساب های بین بانک های ایرانی و بین المللی را نیز بر عهده دارد؛ فرآیندی که به دلیل عادی شدن تدریجی روابط بانکی ایران و بانک های تراز دوم و سوم بین المللی، حجم آن در حال افزایش است. توانایی بانک مرکزی در مدیریت حجم رو به افزایش تراکنش های بین بانکی نیز یکی دیگر از عوامل موثر در تکان های ارزی هفته های گذشته بوده است. برخی نیز عدم همکاری بانک های بین المللی و به ویژه اماراتی با بانک مرکزی ایران را عامل این نوسانات می دانند. اما نباید کوتاهی های داخلی را نیز از یاد برد، به ویژه اینکه تمام بانک های ایرانی اکنون باید از استانداردهای جدید کامپلاینس نیز تبعیت کنند.
عامل چهارم، وضعیت روانی موجود در بازار است. شکی نیست که نرخ ارز در بازار ایران متاثر از عوامل روانی است. هرگونه فرضی مبنی بر اینکه ارزش ریال در آینده کاهش خواهد یافت موجب دامن زدن به تقاضا می شود. افزایش تنش های سیاسی و تهدیدات ترامپ مبنی بر خروج از برجام نیز از جمله فشارهای روانی ای است که به بازار ارز وارد می شود.
عامل پنجم، چشم انداز گزینه های دیگر برای سرمایه گذاری است. برای بسیاری از شهروندان ایرانی، ارز تنها یکی از گزینه های سرمایه گذاری است. با توجه به رکود موجود در بازار مسکن، تطعیلی چندین موسسه مالی و اعتباری و مهمتر از همه کاهش نرخ سود سپرده های بانکی موجب شده تا تقاضا برای خرید طلا و ارز به عنوان یک محل سرمایه گذاری امن افزایش یابد.
عامل ششم، نرخ رسمی مورد انتظار ارز و تفاوت آن با نرخ ارز در بازار آزاد است. در طی یک دهه اخیر، تفاوت بین نرخ ارز رسمی و ارز آزاد حدود 15 درصد بوده است. به محض اینکه گزارش هایی از تعیین قیمت 41 هزار ریالی برای نرخ ارز در بودجه سال آینده دولت ایران منتشر شد، فشار بر بازار آزاد ارز افزایش یافت و این انتظار در بازار ایجاد شد که قیمت دلار در بازار آزاد به بالای 47 هزار ریال خواهد رسید.
از سوی می توان بانک مرکزی ایران و دولت حسن روحانی را عامل سوء مدیریت برخی از این فرآیندها دانست و از سوی دیگر می توان استدلال کرد که عامل کاهش ارزش ریال ناشی از همزمانی چند عامل منفی بوده که موجب غافلگیری مسئولان شده است.