بانكداري ايراني - اعتراضات اخیر خیابانی در تعدادی از شهرهای ایران موجب نگرانی و تاثر وجدان عمومی در جامعه ما شد. آنچه اتفاق افتاد، فراتر از انتظارات گروههای سیاسی حرفهای از دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا بود؛ بهطوریکه همه را غافلگیر کرد. این اعتراضات ویژگیهای منحصربهفردی داشت که به آن اهمیت فوقالعادهای میداد.
موسی غنینژاد در سرمقاله ای در روزنامه دنیای اقتصاد، نوشته است: از این رو، برای توضیح این پدیده جدید نباید به کلیشههای رایج در کشور اکتفا کرد.
توضیح هر پدیده پیچیدهای دو وجه به هم پیوسته اما در عین حال متمایز دارد که غفلت از آن ممکن است بسیار گمراهکننده باشد. یک وجه، دانش یا اطلاعات درباره پدیده است و وجه دیگر فهم پدیده؛ اولی به ما میگوید چه اتفاقی افتاد و دومی میگوید چرا اتفاق افتاد. درخصوص اعتراضات اخیر، مقامات ذیربط و گزارشگران ماوقع را توصیف میکنند: اعتراضات در چه شهرهایی با چه ویژگیهایی روی داده، چه کسانی در کدام محدوده سِنی و با چه خصوصیات اجتماعی در اعتراضات شرکت داشتند، چه شعارها و خواستههایی را مطرح کردند و... . دانستن این اطلاعات بسیار مهم است؛ اما به خودی خود به فهم رویداد منجر نمیشود. به سخن دیگر اینها شرط لازم برای فهم پدیده است، اما شرط کافی نیست.
واضح است که توضیحات تلگرافی یا «تلگرامی» در دو خط نمیتواند وافی به مقصود برای فهم چنین پدیدار پیچیدهای باشد. بهعنوان مثال گفتن اینکه این اعتراضات صرفا ریشه در مشکلات اقتصادی داشته و عدهای معاند سوار بر موج شده و شعارهای دیگری سر دادهاند، به هیچوجه قانعکننده نیست. نخست اینکه وضع رشد اقتصادی و اشتغال در این چند سال اخیر بهطور قابلملاحظهای بهبود یافته است. اگر مردم صرفا نسبت به مشکلات اقتصادی حساسیت داشتند، قاعدتا باید آن زمان که رشد اقتصادی به منفی 7 درصد، تورم به بالای 40 درصد رسیده بود و اشتغال خالص تقریبا هیچ رشدی نداشت، اعتراض میکردند.
دوم اینکه معاندان و دشمنان همیشه در حال توطئه بوده و هستند؛ اما اینکه چرا یک مرتبه اقدامات آنها در شهرهای کوچک چهره مینماید، نیازمند پاسخ جدی و قانعکننده برای افکار عمومی است. به علاوه، باید در نظر داشت که افشاندن تخم ناامیدی و بیاعتمادی نسبت به همه اقدامات دولت منتخب مردم از سوی مخالفان سیاسی دولت و رسانه همگانی «انحصاری» که به طور سیستماتیک در این چهار سال و نیم گذشته صورت گرفته، احتمالا در عصبانیت و کلافگی مردم بیتاثیر نبوده است.
البته گُل به خودیهای برخی مدیران و مسوولان ارشد دولت تدبیر و امید را هم نباید در این میان فراموش کرد. با در نظر گرفتن آنچه گفته شد و نظر به اهمیت فوقالعاده خطیر اعتراضات اخیر برای وحدت و یکپارچگی ملی، به نظر میرسد وقت آن باشد که در یک فراخوان عمومی همه صاحبنظران دیدگاههای خود را درباره وقایع اخیر بیان کنند تا بتوان به فهم منطقی و سازگاری در این خصوص دست یافت.
*منبع:روزنامه دنیای اقتصاد،1396،10،24