بانكداري ايراني -«میرزا محمدتقی خان فراهانی» مشهور به امیرکبیر، نخستین صدراعظم ناصرالدین شاه، نامدارترین شخصیت ملی ایران در دورۀ قاجار است. وی در مدتی کوتاه(سه سال و سه ماه)، ایران را وارد مرحلهای جدید از تاریخ خود کرد.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم رضا بابایی، آورده است: اگر در کارنامۀ او هیچ خدمتی نبود جز تأسیس دارالفنون، کافی است که او را بنیانگذار ایران جدید بنامیم. مدرسۀ دارالفنون، اولین مدرسۀ مدرن ایران بود و در آن علوم جدید(مهندسی، پزشکی، ادبی، زبان و...) تدریس میشد. بسیاری از معلمهای مدرسه، از کشورهایی همچون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه بودند. انتشار روزنامۀ «وقایع اتفاقیه» از دیگر ارمغانهای او برای مردم ایران بود؛ مردمی که تا آن روز اخبار را سینهسینه میشنیدند و خبرها نیز بیشتر دربارۀ دربار و رویدادهای مربوط به خاندان سلطنت بود.
از دیگر اقدامات مهم و خدمات راهگشای او است: ترویج صنایع جدید، فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات و تدریس در ایران، ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی، مبارزۀ بیامان و سختگیرانه با فساد گسترده در طبقۀ حاکمان، تقویت اقتصاد ملی، استخراج معادن، بهبود کشاورزی و آبیاری، توسعۀ تجارت داخلی و خارجی، محدودسازی دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور، سامانبخشی به سیاست خارجی، اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه، ایجاد امنیت و تقویت دولت مرکزی، گسترش و تقویت قشون ایران، ایجاد کارخانههای اسلحهسازی، اصلاح امور قضایی، راهاندازی چاپارخانه، تاسیس بیمارستان، حذف القاب و عناوین درباری و مخالفت شدید با خریدوفروش آنها.
امیرکبیر برای قانونمندی و نظمبخشی به ارتباطات دیپلماتیک با کشورهای خارجی، میرزا محمدعلیخان شیرازی را به وزارت خارجه گماشت و از همۀ سفرای خارجی خواست از این پس، مستقیماً به شاه یا صدراعظم مراجعه نکنند. این اقدام، اگرچه شاه را محدود میکرد، اما جلو ویژهخواری سفارتنشینان و نورچشمیهای دربار را گرفت.
برخی اصلاحات امیرکبیر، در حوزۀ امور دینی بود که با مخالفتهای بسیاری روبهرو شد. وی از منتقدان سرسخت قمهزنی و برخی دیگر از شیوههای عزاداری در عهد ناصری بود. حتی کوشید نسخههای تعزیه را اصلاح کند و برای این کار به میرزا نصرالله اصفهانی، متخلص به «شهاب» مأموریت داد که 12 مجلس معتبر برای تعزیه بسراید.
میرزا طاهر دیباچهنگار در تذکرۀ گنج شایگان دربارۀ نسخههای تعزیه مینویسد: «[چون] غالباً سست و غیر مربوط و مهمل و مغلوط بود، میرزا تقیخان وی [شهاب] را مأمور داشته، چنین گفت که دوازده مجلس از آن وقایع را... به اسلوبی که خواص بپسندند و عوام نیز بهرهمند شوند موزون سازد.» (فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، ص321)
ناظمالاسلام کرمانی مینویسد: «امیرکبیر، یکی از کسانی بود که سبب شد مردم ایران در راه تمدن قدم بگذارند.» (تاریخ بیداری ایرانیان، ص115). ربرت واتسون انگلیسی نیز میگوید: «نسل تازۀ ایران را نمیتوان بهکلی سست و فرسوده شمرد؛ چه، میتواند مردی چون میرزاتقیخان بهوجود آورد. او در میان رجال مشرقزمین که تاریخ جدید نام آنها را ثبت کرده، مقام بیهمتایی دارد. امیرنظام همان کسی است که دیوژن در روز روشن با چراغ در پی او میگشت. او سزاوار است که بهنام اشرف مخلوقات خداوند بهشمار آید.» (ر.ک: دهخدا، مدخل امیرکبیر)
اقدامات و اصلاحات امیرکبیر دشمنان بسیاری برای او گرد آورد؛ اما خدمات وی، بهویژه در حوزۀ ارتباطات، اثر کرد و نیمقرن پس از او، ایران وارد عصر مشروطه شد. دربارۀ علل ناکامیها و ناتمام ماندن اصلاحات او و دیگر بزرگمردان آن عصر، سخن فراوان است؛ در اینجا همینقدر گفتنی است که دشمنان امیرکبیر، سلاحهایی در دست داشتند که هر مصلحی را از پای درمیآورد ...
راستی خاتم فیروزۀ بواسحاقی
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
*منبع:روزنامه اطلاعات،1396،10،21