کد خبر: ۱۲۳۷۶۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۷ - ۲۱ دی ۱۳۹۶ - 11 January 2018
آیت‌الله هاشمی، یک اصل را دنبال می‌کرد و چون خود در پیروزی انقلاب نقش داشت و برای به‌ثمررسیدن این انقلاب زندان رفته و شکنجه‌هایی را تحمل کرده بود، در راستای اصل دفاع از انقلاب اسلامی و تلاش برای حفظ انقلاب و جمهوری اسلامی تلاش می‌کرد.
  بانكداري ايراني - روزنامه آسمان آبی در گفت ‌وگویی با محمدرضا راه‌چمنی دبیرکل حزب وحدت و همکاری ملی، نوشت: آیت‌الله هاشمی، یک اصل را دنبال می‌کرد و چون خود در پیروزی انقلاب نقش داشت و برای به‌ثمررسیدن این انقلاب زندان رفته و شکنجه‌هایی را تحمل کرده بود، در راستای اصل دفاع از انقلاب اسلامی و تلاش برای حفظ انقلاب و جمهوری اسلامی تلاش می‌کرد.

در ادامه این گفت ‌وگو آمده است: آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، سیاستمدار کهنه‌کار جمهوری اسلامی ایران، یکی از مبارزان پیش از انقلاب اسلامی و موثرترین شخصیت پس از انقلاب است که برای پیگیری تاثیرگذاری‌اش، باید تغییر و تحولات سیاست‌های اقتصادی و سیاسی او را در چارچوب دغدغه برای توسعه ایران دید. آیت‌الله عرصه سیاست مدرن را می‌فهمید و همواره تلاش می‌کرد دست به یک مصالحه بین جناح‌های سیاسی و همچنین بین خواسته‌های اجتماعی و قدرت سیاسی بزند. برای بررسی مشی سیاسی هاشمی‌رفسنجانی و تحولاتی که در زندگی ایشان ایجاد شد با محمدرضا راه‌چمنی، نماینده چهار دوره مجلس شورای اسلامی و دبیرکل حزب وحدت و همکاری ملی گفت‌وگویی کرده‌ایم که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید:

**سال 63 که شما به‌عنوان نماینده مردم سبزوار وارد مجلس شدید، آیت‌الله هاشمی ریاست مجلس را به‌عهده داشت، ارتباط شما با ایشان تا چه اندازه نزدیک بود؟
بله، در سال 63 که من به‌عنوان نماینده وارد مجلس شدم، ایشان ریاست مجلس را به‌عهده داشتند. تا سال 79 من همچنان در مجلس بودم، اما ایشان در سال 68 به ریاست‌جمهوری انتخاب شدند؛ بنابراین، از سال 63 تا 68 در این چارچوب با ایشان در ارتباط بودم. در برهه 68 تا 79 نیز که در مجلس حضور داشتم با آقای هاشمی دیدارهایی از طریق حزب داشتیم و بعد هم که مسئولیت سازمان بهزیستی را پذیرفتم، معمولا ایشان را برای بازدید از مراکزمان دعوت می‌کردیم؛ البته من قبل از آمدن به مجلس، شناختی کلی از ایشان داشتم مبنی‌بر این‌که ایشان یک روحانی مبارز و انقلابی است و نقش بسزایی در پیروزی انقلاب داشته و موردتایید و اعتماد امام(ره) بوده است. 

همچنین درباره نقش ایشان در تصمیم‌گیری‌های اوایل انقلاب به‌ویژه در تاسیس حزب جمهوری اسلامی، مسئولیت ایشان در وزارت کشور، برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی و انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 60، نقش ایشان در اداره کشور و... اطلاعاتی داشتم، اما از زمانی‌که به مجلس آمدم طبیعتا بیشتر با ایشان در ارتباط بودم و ارتباط نزدیک‌تر شد.

**رویکرد مرحوم هاشمی را از ابعاد مختلفی می‌توان ارزیابی کرد. به نظر شما، زندگی ایشان را چگونه و در چند دوره می‌توان تقسیم‌بندی کرد؟
به نظر من، زندگی آقای هاشمی را حداقل از آن تاریخی که من ایشان را می‌شناسم نمی‌توان مرحله‌ای تقسیم کرد که برای مثال، در یک مرحله به شکلی عمل می‌کرد و در مرحله‌ای دیگر، مشی ایشان متفاوت بود. آیت‌الله هاشمی، یک اصل را دنبال می‌کرد و چون خود در پیروزی انقلاب نقش داشت و برای به‌ثمررسیدن این انقلاب زندان رفته و شکنجه‌هایی را تحمل کرده بود، در راستای اصل دفاع از انقلاب اسلامی و تلاش برای حفظ انقلاب و جمهوری اسلامی تلاش می‌کرد؛ بنابراین، اگر در مقطعی یا جایی متوجه می‌شد بحرانی پیش آمده که ایشان می‌تواند آن را حل کند، حتما مشکل را مدیریت می‌کرد. 

حتی ممکن بود از سلایق مختلف سیاسی در آن بحران نقش داشته باشند، اما ایشان طبیعتا مدیریت می‌کرد و با تعاملی که با طیف‌های مختلف سیاسی به خرج می‌داد، تلاش می‌کرد این اختلافات کاهش پیدا کنند و بحران حل شود و در راستای افزایش وحدت و همدلی جامعه تلاش می‌کرد؛ بنابراین حفظ انقلاب و نظام برای آیت‌الله هاشمی یک اصل بود و ایشان پیوسته آن را دنبال می‌کردند.

ایشان در مقاطع مختلف، در مسائل و بحران‌هایی که برای نظام پیش می‌آمد، به‌عنوان یک فرد بانفوذ وارد می‌شد و به‌دلیل ارتباط بسیار خوب و حسنه‌ای که با حضرت امام(ره) و دیگر بزرگان نظام در اوایل انقلاب داشتند، مسائل را پیش می‌برد. وقتی حمله صدام به ایران اتفاق افتاد، اگر غفلتی صورت می‌گرفت، ممکن بود کل انقلاب اسلامی تحت‌الشعاع قرار بگیرد؛ بنابراین آقای هاشمی وارد شد و با این‌که ریاست مجلس را به‌عهده داشت، جنگ را رها نکرد و از سوی امام(ره) عنوان فرماندهی قرارگاه خاتم‌الانبیا که فرماندهی جنگ را به‌عهده داشت، به ایشان ابلاغ و به این شکل وارد مسائل دفاع مقدس شد. همان زمان نیز ایشان آقای روحانی را به‌عنوان رئیس ستاد قرارگاه خاتم‌الانبیا منصوب و با مجموعه‌ای از نیروهای مسلح برنامه‌ریزی کرد و بالاخره موفق شد وضعیت جنگ را به‌شکل مناسبی کنترل کند و خیلی از شهرهایی را که به اشغال نیروهای بعثی درآمده بود، پس بگیرد. 

خلاصه این‌که با درایت ایشان، دفاع از عزت و شرف ملت ایران انجام و خاک کشور از لوث وجود اشغالگران پاک شد؛ بنابراین به نظر من، نمی‌توان گفت آیت‌الله هاشمی در مقطع پیروزی انقلاب به یک شکل عمل کرد، در برهه جنگ عملکرد او متفاوت بود و بعد از دفاع مقدس و در دوره سازندگی مشی دیگری را اتخاذ کرد. آیت‌الله هاشمی پس از پایان جنگ و پذیرش قطعنامه احساس کرد که چه قبل از انقلاب و چه در مقطع جنگ، به برخی نقاط محروم کم‌توجهی‌هایی شده و کشور توسعه کافی پیدا نکرده است و از نظر اقتصادی عقب مانده و جنگ نیز خسارت‌هایی را به بار آورده و نیاز به بازسازی مناطق جنگ‌زده و سازندگی یک ضرورت است و این را نیز احساس کرد که درست است از طریق مجلس می‌توان در این زمینه عمل کرد، اما کار اجرایی را باید در قوه مجریه ادامه دهد؛ بنابراین مجلس را رها کرد و با همان هدف و رویکرد دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و تقویت آن، نامزد ریاست‌جمهوری شد. در واقع، هدف آیت‌الله هاشمی در همه مقاطع، همین بود.

**زندگی و مشی سیاسی آیت‌الله هاشمی به‌ویژه در دهه آخر حیات ایشان، دستخوش تحولاتی شد که سیر محبوبیت ایشان را در جامعه صعودی کرد. شما این تحولات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در دوران هشت‌ساله دولت احمدی‌نژاد، کم‌لطفی‌هایی نسبت‌به آیت‌الله هاشمی انجام شد و انتظاراتی که ایشان داشت برآورده نشد. قبل از آن نیز در انتخابات سال 84 به این دلیل نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شد که می‌دانست برنامه‌های احمدی‌نژاد نمی‌تواند تامین‌کننده برنامه‌ها و اهدافی باشد که ایشان به‌دنبال آن‌ها بودند. این رویه وجود داشت تا سال 92 که برای انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد شد و صلاحیت ایشان ازسوی شورای نگهبان رد شد، اما آیت‌الله هاشمی تلاش کرد از آقای روحانی حمایت کند و توانست از ایشان یک رئیس‌جمهوری بسازد؛ بنابراین ایشان هرگز خود را از نظام جدا و با آن زاویه پیدا نکرد، بلکه همیشه طرفدار نظام و انقلاب بود و بارها تاکید می‌کرد که «ما با مقام معظم رهبری دو دوست دیرینه هستیم» و علاقه زیادی به مقام معظم رهبری داشت. 

در این دهه نیز ایشان همان اصولی را دنبال می‌کرد که از قبل به آن‌ها پایبند بود، اما خب قوه مجریه را در اختیار نداشت که بتواند برنامه‌های خود را پیش ببرد. با روی‌کارآمدن روحانی که برنامه‌های او با آیت‌الله هاشمی هماهنگ‌تر بود، طبیعتا نقش آیت‌الله بیشتر قوت گرفت و دولت آقای روحانی در راستای دیدگاه‌های ایشان کارهایی را انجام داد که موردتوجه آیت‌الله هاشمی قرار گرفت؛ بنابراین در مقاطع مختلف ایشان اصل را بر حفظ انقلاب، رشد و توسعه اقتصادی کشور، حل مشکلات جامعه، کمک به محرومان و تحقق عدالت اجتماعی قرار داده بود و بسته به شرایط و وضعیتی که پیش می‌آمد از توانی که داشت به نفع انقلاب و نظام استفاده می‌کرد.

**یک سال از فوت مرحوم هاشمی گذشت و در این یک سال اتفاقات زیادی در کشور به‌ویژه در عرصه سیاسی به وقوع پیوست. به نظر شما، در این اتفاقات تا چه اندازه نیاز به وجود چنین شخصیتی احساس شد؟
بالاخره آیت‌الله هاشمی نیروی بسیار تاثیرگذاری بود. همیشه مردم را به امیدواری دعوت می‌کرد و همین دعوت می‌توانست کمک زیادی به حل مشکلات بکند؛ بنابراین کانون امیدی برای جامعه بود تا امیدوار باشند که اگر مشکلی وجود داشته باشد با رجوع به ایشان و پیگیری‌هایی که ایشان انجام می‌دهند حل و فصل خواهد شد. 

امروز نیز مردم احساس می‌کنند که یک چهره توانمند و تاثیرگذار در انقلاب اسلامی و تداوم آن را از دست داده‌اند و اگر ایشان هنوز در قید حیات بودند شاید بسیاری از مسائل را می‌توانستند با سعه صدر و نفوذ و تعاملی که با اشخاص و دستگاه‌های مختلف داشتند، مرتفع کنند؛ بنابراین خلأ وجود ایشان کاملا برای جامعه ملموس است. آیت‌الله هاشمی از حق دفاع می‌کرد و نیروی جناحی‌ ای محسوب نمی‌شد و می‌کوشید با جناح‌های مختلف تعامل داشته باشد، از توانمندی‌های آن‌ها استفاده کند، آن‌ها را به یکدیگر نزدیک سازد و وحدت و همدلی آن‌ها را افزایش دهد. 

آیت‌الله هاشمی همیشه به‌دنبال خط اعتدال و میانه‌روی بود، از اعتدال دفاع می‌کرد و خود را متعلق به نظام می‌دانست؛ به همین دلیل، تندروهای دو جناح نیز همواره به ایشان انتقاد داشتند و ازسوی آن‌ها نیز تا اندازه‌ای مورد بی‌مهری قرار گرفت.

*منبع: روزنامه آسمان آبی؛ 1396،10،20
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: