کد خبر: ۱۲۳۰۷۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۴ - ۱۴ دی ۱۳۹۶ - 04 January 2018
حوادث روزهای اخیر کشور، اگر چه برخی نگرانی‌ها را در بین مسوولان کشور ایجاد کرده است اما همانطور که رییس‌جمهوری هم تاکید کرد نقد و اعتراض مردم فرصت است، نه تهدید. از این منظر باید به اتفاقات و اعتراضات مردم در چند روز گذشته و در برخی از شهرها با رویکردی متفاوت نگاه کرد.
 بانكداري ايراني - حوادث روزهای اخیر کشور، اگر چه برخی نگرانی‌ها را در بین مسوولان کشور ایجاد کرده است اما همانطور که رییس‌جمهوری هم تاکید کرد نقد و اعتراض مردم فرصت است، نه تهدید. از این منظر باید به اتفاقات و اعتراضات مردم در چند روز گذشته و در برخی از شهرها با رویکردی متفاوت نگاه کرد.

روزنامه اعتماد درستون سیاست به قلم الیاس حضرتی، آورده است: به عنوان شخصی که سال‌ها در فضای رسانه‌ای کشور فعال بوده‌ام و هم‌اکنون نیز رسالت رسانه‌ای برای خود قائل هستم، معتقدم در جمهوری اسلامی که بر پایه‌های مردم‌سالاری دینی بنا نهاده شده است؛ رسانه‌ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی همواره توانسته‌اند با انعکاس درست رویدادها و ارایه تحلیل‌هایی به دور از غرض‌ورزی‌های گروهی و جناحی، نه‌تنها راه را بر فضاسازی‌های رسانه‌های بیگانه ببندند؛ بلکه موجب جلب اعتماد عمومی و ایجاد حس همدلی و همراهی ملی شوند تا برخی نقدها و اختلاف نظرها داخل کشور و در فضای گفت‌وگو حل و فصل شود.

از سوی دیگر جایگاه نمایندگی مردم در مجلس نیز این وظیفه را بر دوش من می‌گذارد تا صدای مردم را بشنوم و پیگیر مطالبات آنان باشم و از حق مشروع آنها برای رسیدن به زندگی بهتر مبتنی بر آرمان‌های انقلاب دفاع کنم.

مطالبات بر حق مردم آن دسته از مطالباتی است که افکار عمومی این روزها انتظار دارد مسوولان آنها را مدنظر قرار دهند. از این منظر اعتراض به برخی نابسامانی‌ها و انتقاد از برخی رویه‌ها حق مردم است و می‌تواند به بهبود عملکرد مسوولان نیز کمک کند. این حقوق در قانون اساسی جمهوری اسلامی که حاصل مجاهدت‌های انقلابیون است به رسمیت شناخته شده است و همگان بر این مهم تاکید دارند.

علاوه بر آن، اگر بخواهم از جایگاه یک فعال حزبی به حوادث روزهای اخیر نگاه کنم، می‌توان کاستی‌های موجود در فعالیت حزبی را عامل برخی از اتفاقات این روزها دانست. در واقع در فضای سالم فعالیت حزبی، احزاب و سندیکاها می‌توانند نقش واسطه میان جامعه و حاکمیت را بازی کنند تا مطالبات مردم از رهگذر احزاب و نهادهای واسط همچون سندیکاها و انجمن‌های صنفی به جایگاه‌های مدیریتی منتقل شود. وجود احزاب قدرتمند و سندیکاهای موثر نه تنها می‌تواند انتقادها و اعتراض‌های مردم را به مسیرهای عقلانی و درست هدایت کند، بلکه پاسخگویی مسوولان را مبتنی بر راهکارهای برنامه‌محور خواهد کرد.

در جمع‌بندی این سه رویکرد اگر بخواهیم راهکاری برای عبور از برخی بحران‌های احتمالی ارایه دهیم چند نکته را باید در نظر گرفت. حوادث این روزها را باید با مرزبندی مشخصی تفسیر کرد. بخشی از حوادث روزهای اخیر مربوط به مردم است که به برخی از رویکردها و فرآیندها اعتراض و انتقاد دارند. این انتقاد‌ها و اعتراض‌ها را باید به دور از برخی سوءاستفاده‌های عناصر تخریب‌گر دانست. مردم معترض نسبت به دسته‌ای از سیاست‌های اقتصادی و شرایط زندگی‌شان اعتراض دارند و مطالبات‌شان باید از سوی مسوولان، رسانه‌ها، نمایندگان، دولتمردان و حاکمیت شنیده و به رسمیت شناخته شود.

این اعتراض‌ها و نقدها از زبان مردمی است که در طول سال‌های پیش از انقلاب مجاهدت‌های فراوانی برای پیروزی انقلاب اسلامی داشته‌اند؛ همان مردم پس از پیروزی انقلاب نیز حفظ دستاوردهای انقلاب‌شان را در اولویت‌ خود دانستند و هشت سال در جنگ تحمیلی برای دفاع از کشور و انقلاب جانفشانی‌ها کردند. اغراق نیست اگر بگوییم که امروز در هر یک از خانواده‌ها دست‌کم یکی از عزیزان‌شان جان و خون خود را در مسیر انقلاب و دفاع از کشور، فدا کرده است. در چنین شرایطی این مردم، هرگز حاضر نخواهند شد انقلابی را که با خون عزیزان‌شان آبیاری شده است در معرض آسیب‌ها و سوءاستفاده‌های بیگانگان قرار دهند اما اعتراض به برخی ناکارآمدی‌ها را حق خود می‌دانند که بدون شک باید از طرف مسوولان به رسمیت شناخته شود.

این انقلاب همان‌طور که بنیانگذار کبیر آن حضرت امام خمینی(ره) برآن همواره تاکید داشتند انقلاب مستضعفین است و حال نمی‌توان از کنار مطالبات این طبقه عبور کرد. از سوی دیگر نمی‌توان انکار کرد که اعتراض بدون رهبر و بدون غرض مردم در معرض سوءاستفاده‌های جریان‌های ضدانقلاب قرار ندارد؛ چرا که اپورتونیست‌های براندازخواه سال‌هاست دندان خود را برای دریدن دستاوردهای انقلاب ایران و انتقام گرفتن از ایرانیان تیز کرده‌اند.

اما رویکرد درست آن است که مسوولان میان این دو (اعتراض بر حق مردم و تخریب‌ها و سوء‌استفاده‌های عناصر ضدانقلاب) تفکیک قائل شوند تا سره از ناسره متمایز شود و قطار انقلاب به دور از تندبادهای بیگانگان با هدایت دلسوزان داخل کشور در مسیر درست و با اتکا بر نیروی مردم، به راه خود ادامه دهد.

برای تفکیک قائل شدن میان این دو جریان و به جهت پیشگیری از سوءاستفاده‌های عناصر بیگانه و ضدانقلاب می‌توان راهکارهای متعددی اندیشید؛ یکی از این راهکارها این است که دستگا‌ه‌های متولی نه تنها حق اعتراض و انتقاد را برای مردم به رسمیت بشناسند بلکه با صدور مجوز تجمعات در مکان‌های مشخص، ضمن تامین امنیت این تجمعات، عرصه را بر فرصت‌طلبان و سوءاستفاده‌کنندگان تنگ کنند. در چنین شرایطی تامین امنیت شهروندان معترض بر عهده نیروهای انتظامی و امنیتی خواهد بود. از سوی دیگر به این دلیل که اعتراض از سوی نظام و مسوولان به رسمیت شناخته شده جو خشمگینی و عصبانیت تا حدودی فروکش خواهد کرد. در این میان خود مردم، اغتشاشگران، فرصت‌طلبان و عناصر وابسته به شبکه‌های برانداز را تسویه خواهند کرد و از آسیب وارد شدن به اموال عمومی و توسعه نگرانی در کوچه پس کوچه‌های شهرهای کشور جلوگیری خواهد شد.

ما در سال‌های پس از انقلاب تجربه راهپیمایی‌های متعدد و هر ساله نظیر ٢٢ بهمن، روز قدس و دیگر مناسبت‌های انقلابی را داریم که بدون هیچ تهدید امنیتی و با درایت دستگاه‌های نظامی و امنیتی با حضور شکوهمند مردم برگزار می‌شود؛ مردمی که این روزها به بخشی از تصمیم‌های کشور اعتراض دارند، همان مردم هستند و انقلاب و کشور را نیز از خود می‌دانند؛ آنها بهتر از هر کسی از این انقلاب و کشور دفاع کرده‌اند و همچنان نیز به آن وفادار هستند. چنین راهکاری می‌تواند دست فرصت‌طلبان و ضدانقلاب‌ها را برای همیشه از کشور کوتاه کند. البته غیر قابل کتمان است که این اعتراض در حال حاضر بی‌سر است و جریان‌های فرصت‌طلب و اپوزیسیون برانداز فرصت را برای عملیات فرصت طلبانه خود مهیا دیده‌اند. سر خط خبری رسانه‌های معاند نشان می‌دهد که جریان ضد انقلاب تلاش دارد تا سر خود را بر بدنه اعتراضی مردم سوار کند. 

همچنین تردیدی نیست که این جریان‌های ضد انقلاب ستون پنجم و شبکه خفته خود در ایران را سر خط آورده و ماموریت داده‌اند تا با حضور در میان مردم و تغییر فاز مطالبات اقتصادی و معیشتی به فاز سیاسی، مردم نظام را رودر روی هم قرار دهند. از همین حیث وظیفه پاسداران امنیتی، اطلاعاتی و انتظامی کشور برای مرزبندی میان معترضان واقعی و ستون پنجم مردم نما، کار دشواری است. البته با توجه به اقتدار سازمان‌های امنیتی –انتظامی کشور که محصول رشادت‌ها و تجربه بحران‌های رنگین‌کمانی همه سال‌های پس از پیروزی انقلاب است اطمینان دارم که مرزهای بین «مردم» و «اغتشاشگران» به زودی برای افکار عمومی شفاف و روشن خواهد شد. اما در این میان باید توجه داشت که شاید برخی از معترضین و ضابطین هم در صحنه ناآرامی‌ها گرفتار جو احساسی شده باشند. 

برهمین اساس ضرورت دارد تا نهادی‌های ذی‌ربط با دقت تمام احساسات خود را کنترل کرده و واکنشی قهرآمیز با این دسته از معترضین نداشته باشند. به زبان دیگر در مقام سیاستمداری که در لایه‌ای از قدرت قرار دارد و رسالت اصلی‌اش آگاه‌سازی افکار عمومی است به نیروهای انتظامی و امنیتی می‌گویم که در همه جای دنیا سپر تخلیه احساسات، بغض و عقده‌های انباشته شده جامعه نیروهای امنیتی و انتظامی هستند و نباید واکنش متقابل در برابر بروز چنین احساساتی، قهریه و خشن باشد. هرگونه رفتار قهرآمیز بازی در زمین جریان‌های ضدانقلاب و برانداز است. همه ما باید مراقب باشیم در زمینی که دیگران طراحی کرده‌اند، بازی نکنیم.

*منبع:روزنامه اعتماد،1396،10،13
برچسب ها: نقد ، اعتراض
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: