بانكداري ايراني - تردید نکنید هیچ آشفتگی و اجتماع هیجانزده و فاقد مسئول و سخنگو و تشکیلات و اهداف و آرمان و مرام مشخص، نمیتواند منشاء خدمات و تحولات انقلابات مثبت و مفید باشد.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم سیدمسعود رضوی، نوشت: گامی رو به جلو نیست و تنها نظم و زندگی جاری عموم را دچار اختلال خواهد کرد و نهایتاً ریسک بزرگی است که ندانیم در فرجام این رخدادها چه کسی یا کسانی سوار بر امواج، از آن سود برده و یا به کل کشور خسارت وارد خواهند ساخت. منظور من بیاحترامی به وقایع و تجمعات اخیر نیست.
برعکس، معتقدم که مردم وقتی صدایشان شنیده نشود واکنش نشان میدهند. همچنان که اگر در صداوسیما و مراکز خاص و نزدیک به برخی گروهها و جریانات خاص نیز صدای مردم را معکوس و مصادره کنند و شعارهایی یکجانبه و غیرمنصفانه را به نام اکثریت و تودة مردم تکرار کنند، نهایتاً این اکثریت راهی برای شنفتن (یا به قول مرحوم ابوالقاسم حالت طنزپرداز فقید ایران: شنفتاندنِ) سخن و حرف دلشان خواهند یافت. خاصه که حتی غالباً صدای رأی مردم نیز در فیلتر همان صداها و سیماها و خبرگزاریها فیلتر و سرخوشانه پالوده میشود تا توناژ دلخواه و فرکانس مطلوب به دست آید و منتشر شود.
باری، این مسائل هست و چون هست باید مورد بحث و بررسی قرار داده شود و گرنه مشکلات عدیدهای پدید خواهد آمد و منطق حوادث اجتماعی بارها نشان داده که پیشگیری در این موارد بهتر از برخوردهای سلبی و هزینههای آشوب و تخریبهایی است که به خزانة ملّت و دولت تحمیل خواهد شد. صدای مردم، در نخستین گام، طلب صداقت و ایجاد شفافیت به نفع همگان و سپس خروج از وضعیتهای اضطراری است. حق مردم سخنگفتن آزاد و تبادل صحیح اخبار از دستگاههایی است که با پول مردم اداره میشود و متعلق به آنان است. اقلیتی که در نوددرصد انتخابات و نظرسنجیها اقلیت بوده، چرا باید از رانت و تخصیص قدرت بهره گیرد و صدا و نظر و ذوق و سلیقه و نقد و اندیشه و حاصل هنر و خلاقیت اکثریت مردم را نادیده بگیرد و قابل اعتنا و پخش نداند. نتیجه روشن است، همه به سوی رسانههای مشکوک و معاند و خبیث بیگانه میروند و صدا و سیمایی که نام ملّت ایران را دارد از مخاطبان واقعی خود دور میافتد.
به قیاس همین امر، سختگیریهای اقتصادی است و نیز قوانین دست و پاگیری که محصول شرایط مناقشه و بحران و تحریمها بوده و مانند زنجیری دست و پای اقتصاد و جامعه و فرهنگ و رسانههای ایران را بسته و اجازة تحرک و پویایی را از آنان سلب کرده است.
سرمایهگذاری سریع و گسترده و امن، لازمه مقابله با بیکاری و فقر گسترده است وگرنه هر روز بر تعداد بیکاران و مسکینان افزوده خواهد شد و خدا میداند انباشت فقر و فاقه در شرایط حاد کشور ما، با این همه دشمنان منطقهای و بینالمللی چه نتایجی به بار آورد؟
صدای مردم، پیام سادهای است که شنیدنش برای برخی از مسئولان و مدیران سخت است زیرا نیازمند احساس مسئولیت و تلاش و کوشش و صداقت شبانهروزی و ایثار و توجه تام و تمام به منافع ملّی است. دولت و مدیران باید با شجاعت و صراحت با مردم سخن بگویند و برای حل مشکلات بزرگ از اقتصاد و محیطزیست و آلودگی و ترافیک و واقعیکردن قیمتها و انحطاط و معضلات اخلاقی و … کمک بخواهند. مطمئن باشید مردم دست یاری دولت را اگر با صداقت و مصمم باشد عقب نمیزنند.
نظام سیاسی و مناسبات اجتماعی و علاقة ملّی به سرنوشت میهن در میان ملّت ایران محکمتر از آن است که با آشوبها و هیجاناتی اندوهبار نظیر آنچه در روزهای اخیر رخ داد متزلزل شود. امّا در ذات این اتفاقات نباید پیام و صدای مردم گم شود.
نخستین گام برای این همگونی و وحدت و انسجام ملّی، تغییر روش نامناسب و صدای نامعلوم و نامعقولی است که باید صدای ملّت باشد و از حریم دولت و ملّت در برابر رسانههای بیگانه دفاع کند. اگر این پیام و رسانهها تغییر نکنند، بیتردید مردم آن را نشانه عدم صداقت حکومت و دولت و کلیت نظام ما خواهند پنداشت و مشارکتی در تحولات نخواهند کرد. هرگز چنین مباد.
*منبع:روزنامه اطلاعات،1396،10،12