بانكداري ايراني - هدف بازاریابی شبکه ای رساندن محصول تولید شده در تولیدی ها و کارخانجات به دست مصرف کننده است ، و در نتیجه یک روش توزیع است.
به گزارش میزان،بازاریابی شبکه ای یکی از زیرمجموعه های رشته بازاریابی است که کانال فروش خود را بر شبکه های انسانی و اجتماعی استوار کرده است. در این شیوه، شما تعدادی از محصولات شرکت را خریداری کرده و در هر مکانی که می خواهید به فروش می رسانید و در ازای آن سود خود را دریافت می کنید. اما این پایان راه نیست. در واقع در این شیوه، مصرف کننده نیز می تواند کالاهای شرکت را بازاریابی کرده و در قبال آن سود دریافت کند. البته این شیوه ساختار خاص خود را نیز دارد. در این ساختار، بازاریاب باید افرادی را به عنوان زیرشاخه خود معرفی کند و هر چه زیر این زیرمجموعه بیشتر باشد و بیشتر فعالیت کند، سود بیشتری به شما می رسد.
این شیوه با ساختار هرمی ای که دارد شبکه ای از نیروهای انسانی را ایجاد کرده که به صورت تصاعدی بر آن افزوده می شود، تبلیغات نیز در این تکنیک به صورت چهره به چهره و کلامی صورت می گیرد.
بازاریابی شبکهای در واقع هدف همه شرکتهاست (هم شرکتهای دارای بازاریابی شبکهای و هم شرکتهای فاقد آن). اگر شما شنیدید که یک شرکت با سابقه اعلام کرد " در صورت معرفی یکی از دوستانتان به ما، در خرید بعدی از تخفیف برخوردار شوید" این همان بازاریابی چند سطحی است. انجمنهای سلامتی، آژانس املاک، شرکتهای ارتباط تلفنی و صنایع بسیار دیگری از این روش استفاده میکنند. مشاغل تخصصی (پزشکان، دندانپزشکان، حسابداران) مرگ و زندگیشان به مشتریانی بستگی دارد که آنها را به دیگران معرفی میکنند. تمام این مشاغل بسادگی تلاش میکنند تا مشتریان کنونی شان تبلیغ و بازاریابی محصولات و خدمات آنها را برای مشتریان بالقوه انجام دهند.
اساساً روش بازاریابی شبکهای یک روش خارق العاده است. منظور از واژه اساسی و بنیادی این است که اگر شما همه این توضیح و تفسیرها را کنار بزنید و تنها به آن از جنبه مفهومی نگاه کنید، خواهید دید که این نابترین شیوه برای معرفی محصول به مصرف کننده است و همچنین نابترین شیوه برای پرداخت پاداش. اینجا به دلایل آن اشاره میکنیم:اساساً روش بازاریابی شبکهای یک روش خارق العاده است. منظور از واژه اساسی و بنیادی این است که اگر شما همه این توضیح و تفسیرها را کنار بزنید و تنها به آن از جنبه مفهومی نگاه کنید، خواهید دید که این نابترین شیوه برای معرفی محصول به مصرف کننده است و همچنین نابترین شیوه برای پرداخت پاداش. اینجا به دلایل آن اشاره میکنیم:
۱- در مفهوم اساسی آن یک شخص تجربه یک محصول یا خدمت ارزشمند را با دیگری به اشتراک میگذارد (نه به این دلیل که آنها سود میبرند، بلکه به این دلیل که محصول ارزشش را دارد). " من ازش خوشم اومده، ممکنه تو هم دوستش داشته باشی"؛ و این درست و خالصانه است.
۲- شخص ایده یک خرید را با دیگری به اشتراک میگذارد. تاریخچه کسب و کار از همین جا آغاز شده است: من کسب و کار مورد علاقه ام را پیدا کرده ام، شاید تو هم دوست داشته باشی با من در آن شریک باشی. " این هم درست و خالصانه است.
۳- شخصی که تجارتی را با دیگری به اشتراک میگذارد تنها هنگامی سود خواهد برد که افرادی که با او تجارت را شریک میشوند نیز سود ببرند و این فراتر از وظیفه است، که هم درست و هم خالصانه است.
این سه دلیل مفاهیم اساسی و بنیادی بازاریابی چند سطحی هستند و کاملاً روشن و واضح میباشند.
چنانچه شما به هسته اصلی بازاریابی سنتی برسید خواهید دید که یک شخص آگهی را مینویسد و ۹۸ درصد افرادی که آن را میبینند به آن توجهی نمیکنند. (یک بازاریاب عالی تنها ۱۰ درصد پاسخ دریافت میکند، که متوسط آن ۲ درصد است.
اگر نگاهی به اطراف بیاندازیید خواهید دید که در روش بازاریابی سنتی چه تلاشهایی برای معرفی محصول به مشتری انجام میشود و خواهید دید که چه منابع و فعالیتهایی که تلف میشوند. حال آیا میتوانید تصور کنید شهری را که در آن اثری از تبلیغات نیست چقدر تمیز خواهد بود؟ تصور کنید تعداد درختانی که به نام تبلیغات مصرف میشوند و موادی که بعنوان زباله در زمین رها میشوند.