بانكداري ايراني - سالهاست جامعه کارگری در کنار تلاش کارشناسان حوزه رفاه فریاد میکشند که وضعیت ذخایر و منابعی که از دسترنج آنها و ذرهذره روی هم گذاشته شده و در طول دههها تبدیل به درخت ریشهداری به نام سازمان تامین اجتماعی شده، وضعیت خوبی ندارد.
روزنامه اعتماد در ستون جامعه به قلم حسن صادقی رییس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری، آورده است: وضعیتی که مسببان و عوامل اصلی آن بارها معرفی شدهاند اما گویی در سالهای گذشته گوش شنوایی برای شنیدن این هشدارهای کارشناسی وجود نداشت. این روزها اما خبرهای خوبی به گوش میرسد. ورود مجلس برای کمک به بهبود وضعیت صندوقهای بازنشستگی از جمله صندوق تامین اجتماعی یکی از بهترین خبرهایی بوده که جامعه کارگری در این سالها منتظر شنیدن آن بوده است.
صندوقی که با حاتمبخشیهای سالهای گذشته، تحمیل قوانین غیربیمهای، اضافه کردن گروهها و افراد مختلف بر سر سفره کارگران و برخی عوامل دیگر مانند وضعیت نامساعد اقتصاد کشور، بالا رفتن سن امید به زندگی، بازدهی پایین سرمایهگذاریهای این سازمان و... با چالش بزرگی به نام تامین نقدینگی روبرو شده است. اگرچه تا بحرانی شدن این وضعیت فاصله زیادی وجود دارد اما آنچه محرز است اینکه نمیتوان سرنوشت سازمانی که بیش از ٥١ درصد جمعیت کشور را تحت پوشش خود دارد را با تاخیر در تصمیمگیریهای کلان به لبه پرتگاه رساند.
با شروع دولت یازدهم و برگشتن عقلانیت به بدنه مدیریتی تامین اجتماعی یکی از انتظارات جامعه کارگری از مدیریت ارشد این سازمان بیمهگر اجتماعی این بود که هشدارهای لازم را در مورد وضعیت آن به مسوولان ارشد اجرایی و قانونگذار کشور بدهند و با همراه کردن آنها برای خروج از این وضعیت و جلوگیری از افتادن در سرازیری بحران «برهم خوردن تعادل منابع- مصارف» ، چارهای اساسی بیندیشند.
انتظاری که مدیرعامل این سازمان با نامهنگاریهای متعدد با دولت و نمایندگان محترم مجلس در سالهای گذشته در راه تحقق آن گام برداشت اما گویی وضعیت صندوقها آنچنان که باید از سوی نهادهایی که باید پا به میدان اصلاحات آن بگذارند جدی گرفته نمیشد. درست در روزهایی که کارگران کشور ناامید از اصلاح وضعیت نامساعد صندوق تامین اجتماعی بودند خبر برگزاری جلسه غیرعلنی نمایندگان مجلس شورای اسلامی با مدیرعامل این سازمان برای شنیدن دغدغههای جدی مسوولان تامین اجتماعی درخصوص آینده این صندوق بیمهگر اجتماعی که بیش از ٤١ میلیون از شهروندان کشور را زیر چتر بیمهای و درمانی خود گرفته، یک خبر خوش و مبارک بود که باید آن را دستاوردی برای همه شرکای اجتماعی این نهاد عمومی، از جمله جامعه کارگری به حساب آورد.
این خوشحالی نه از بابت رضایت از وضع موجود بلکه از این جهت وجاهت دارد که کسانی که سالها با پرداخت بخشی از حقوق و درآمد خود به رشد و بالندگی یک نهاد اجتماعی که ضامن امنیت اجتماعی ذینفعان خود است کمک کردهاند، در شرایطی که صحبت از بحران نقدینگی در آن میشود نگرانیهای جدی نسبت به سرنوشت آن پیدا کردهاند. نگرانی از این بابت که چه کسی وظیفه مراقبت از سرمایهها و داراییهای جامعه کار و تولید کشور را برعهده خواهد گرفت؟
چه کسی باید در برابر برهم خوردن تعادل ورودی و خروجیهای این سازمان که در سالهای گذشته عدم ثبات مدیریتی، تصویب قوانین هزینهزا، و بیتوجهی نهادهای مسوولی چون مجالس و دولتهای ادوار گذشته رقم زده، پا به میدان بگذارد و سنگ بنای اصلاحاتی را بگذارد که نهتنها کارگران امروز بلکه نسلهای آینده را منتفع خواهد کرد. حال مجلس محترم شورای اسلامی همگام با دولت محترم وارد میدان شده تا مباحث کارشناسی سازمان تامین اجتماعی را برای یافتن راهکارهای اصولی با جدیت پیگیری کنند. راهکارهایی که انتظار میرود هم از سوی مسوولان این سازمان با جدیت پیگیری شوند و هم جامعه کار و تولید کشور با همراهی با آنها زمینه تحققشان را فراهم کند.
راهکارهایی که ممکن است در کوتاهمدت حتی فشارهایی را بر بدنه این سازمان یا ذینفعان آن وارد کند اما در بلندمدت موجب پایداری تراز مالی سازمانی میشود که مهمترین تامینکننده امنیت معیشتی و زندگی جامعه کار و تولید کشور است؛ و این هدفی بسیار والاست که باید بابت درک اهمیت و وضعیت فعلی آن از سوی نمایندگان محترم مجلس و دولت دوازدهم، و همراهی با مدیران سازمان تامین اجتماعی و کارشناسان رفاه اجتماعی در جهت تحقق آن، قدردان و سپاسگزار بود.
*منبع:روزنامه اعتماد،1396،9،13