بانكداري ايراني - روزنامه اعتماد در گفت وگویی با غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاحطلب، نوشت: اصلاحطلبان همچنان معتقد هستند ضمن اینکه باید نقش اصلاحطلبانه خود را حفظ کنند و نقد مشفقانه به دولت کنند اما معتقدند باید از این دولت حمایت کنند.
در گزیده ای از این گفت وگو آمده است: ظرفیتهای جریان اصلاحات برای ارتقا و تقویت ارتباط با دولت روحانی که زمانی با حمایت و پشتیبانی اصلاحطلبان روی کار آمد، چقدر است؟ آیا قاعدهمندی و سامان دادن به این ارتباط میتواند موجبات تقویت آن را فراهم کند؟
این راهکار مثبت پیروزی حسن روحانی را در انتخابات در پی داشت اما این پیروزی به منزله سرآغازی بود و اصلاحطلبان در ادامه باید تلاش میکردند تا با برقراری ارتباط با دولت امکانات بیشتر را فراهم کنند. غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است ارتباطی که بین اصلاحطلبان و دولت وجود دارد، کف ارتباطی است که میتوانست شکل گیرد و اصلاحطلبان باید برای ارتقای آن بکوشند و کریدورهایی را برای ساماندهی این ارتباط به کار بگیرند.
**بعد از اینکه دولت یازدهم روی کار آمد ارتباط بین اصلاحطلبان و دولت چطور پیش رفته است؟ در برهههای مختلف در ارایه راهکارها، پیشنهادات و نقدهای اصلاحطلبان چقدر مورد توجه روحانی بودند؟ در بزنگاههایی که این جریان سیاسی در مواردی از جمله برجام یا روی کار آمدن وزیری مشخص موضعی داشته، چطور آن را به گوش دولت رسانده است؟ کانال ارتباطی برای طرح این نوع نظرات اصلاحطلبان با دولت چه بوده است؟
حاصل آنچه در سال ٩٢ رخداد یک دریافت بسیار عمیق از بحرانها و مشکلات و منافع ملی کشور بود. اینکه چگونه باید به بازسازی نیروها و جریاناتی بپردازیم که نقش بیشتری را در سرنوشت و سیاستگذاریهای کشور ایفا کنند، مورد توجه قرار گرفت. این ائتلاف البته با حضور مرحوم آقای هاشمیرفسنجانی رخ داد. کسی که سکانداری مهم برای نظام و انقلاب بود. رهبری، سران اصلاحات در این پروژه نقش مهمی را بازی کردند. انتخابات سال ٩٢ مرحله بسیار خوبی بود برای اینکه بتوانیم هم مردم را امیدوارتر کنیم و هم سرمایههای انسانی کشور را که توانایی زیاد داشتند، در عرصه کنش اجتماعی و سیاسی وارد کنیم.
دولت آقای روحانی در بحرانها و مشکلاتی که در آن زمان در کشور وجود داشت، روی کار آمد. به خصوص مشکلات موجود در سیاست خارجی به مرز بحرانی رسیده بود. اجماع جهانی علیه ایران به وجود آمده بود. از قبل این بحران در حوزه سیاست خارجی، اقتصاد کشور دچار بحرانهای فراوانی شده بود. همه و همه نهایتا و با همدلی مجموعه نظام و به خصوص رهبری جمهوری اسلامی ایران روی ریل درست افتاد. در دوره اول دولت آقای روحانی اصلاحطلبها سعی کردند با نوعی تنزل از خواستههای خودشان و توجه به واقعیتهای کشور نهایتا همراهی، همفکری و همدلی برای مشکلات کشور کنند و از دولت حمایت حداکثری داشته باشند. در عین حال همیشه توجه داشتند که مواضع و چارچوبهای تفکر اصلاحطلبانه خودشان را حفظ کنند.
این دوره در مجموع در مقایسه با دو دوره قبل ریاستجمهوری به لحاظ قرار گرفتن در ریل سیاستگذاری بهتر است. مسیر طبیعیتر و با اطمینان بیشتر طی شد. شاهد بودیم که هم در عرصه اقتصادی و هم در عرصه سیاست خارجی و سیاست داخلی نوعی آرامش و اطمینان نسبی در کشور ایجاد شد. این امر حاصل توافق و تصمیم بسیار منطقی اصلاحطلبان در حمایت از آقای روحانی بود. جریان اصلاحات، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل در شکلگیری این فضا نقش داشتند.
آقای روحانی با اعتباری که از دوره اول ریاستجمهوریاش و به دلیل عملکردش کسب کرده بود، نیازمند سرمایه اجتماعی مهمی بود که عمدتا معطوف به حمایت همهجانبه جریان اصلاحطلب بود. اصلاحطلبان در موضوع انتخابات به سهم خود به میدان آمدند و به بسیج اجتماعی کمک کردند تا اینکه نهایتا با وجود اینکه در انتخابات با یک مبارزه خیلی جدی توسط جریان اصولگرا رو به رو بودیم، سرمایه اجتماعی با جریان اصلاحات همراه شد. آقای روحانی در انتخابات توانست با حمایت گسترده و رای گسترده پیروز شود. انتظاراتی که اصلاحطلبان از دولت دارند، نه به دلیل منافع و خواستههای خودشان بلکه به دلیل بهبود و بهتر طی شدن حرکت توسعهای کشور بود.
اینکه ماشین دولت بتواند با شتاب بیشتری پیش برود. اصلاحطلبان انتظار دارند دولت از نیروهای کارآمدتری در دولت و هم در استانداریها و هم در ردههای میانی کشور استفاده کند. دولت از شهامت و سرعت بیشتری بر اعمال سیاستهای درست برخوردار باشد.
اصلاحطلبان همچنان معتقد هستند ضمن اینکه باید نقش اصلاحطلبانه خود را حفظ کنند و نقد مشفقانه به دولت کنند اما معتقدند باید از این دولت حمایت کنند. در عین حال سازوکارهایی را فراهم کنند تا کریدورهای بیشتر برای گفتوگوی بیشتر با دولت فراهم آورند. برای اینکه دولت از سرمایه اجتماعی جدی بتواند حداکثر استفاده را برای حل مشکلات مردم ببرد. رفتن به سمت حل بهتر مشکلات منطقه و حل مشکل اشتغال و کاهش آسیبهای اجتماعی و تقویت نهادهای مدنی و احزاب باید در دستور کار دولت قرار بگیرد تا به نهادینه شدن حقوق شهروندی منجر شود. آنها باید با گفتوگوی بیشتر و نقد مشفقانه و همکاریها و همدلی بیشتر سعی کنند بر مشکلاتی که دولت در پیشروی خود دارد، فایق بیایند.
**کانال ارتباطی اصلاحطلبان و دولت باید از طریق سازماندهی و به صورت جمعی در جلسات نمایندگان اصلاحطلب با دولتمردان صورت بگیرد یا این ارتباط باید از طریق افراد مشخصی که لینک ارتباطی قویتری دارند، در پیش گرفته شود؟
هر دوی این روشها باید مورد توجه قرار بگیرند. اصلاحطلبها نیروهای تاثیرگذاری دارند که تجارب اجرایی جدی داشتند. چه رهبری اصلاحات و چه بدنه این جریان میتوانند نقش موثری در این ارتباط داشته باشند اما این کافی نیست. حتما باید کریدورهای مستمرتری را هم استفاده کنیم. بخشی از این کریدورها شکل عمومی دارد. به عنوان مثال فراکسیون امید یکی از آنهاست. با جایگاهی که مجلس شورای اسلامی دارد میتواند مستمرتر، پایدارتر و موثرتر این ارتباط را برقرار کند.
برخی وزرا و استانداران که به اصلاحطلبان نزدیکتر هستند یا خودشان اصلاحطلب هستند، در این زمینه میتوانند نقش بیشتری را ایفا کنند. در عین حال نباید نقش نهادهای مدنی مثل احزاب و سازمانهای مردم نهاد را هم که اصلاحطلبان از یک توانایی خوبی برخوردار هستند به عنوان یک کریدور غافل شویم. به هر حال اصلاحطلبان به دلیل تواناییهایی که در دنیای مجازی و رسانهها دارند، از این ابزار کمک بگیرند. نقش نخبگان اصلاحطلب دانشگاهی میتواند بسیار مهم باشد. دانشگاه یک مرکز تاثیرگذار در جامعه است. میتوان از این کانون برای گفتوگوی بیشتر ارایه راهکارهای مناسبتر استفاده کرد.
**آیا جریان اصلاحات تا به حال پالس مثبت یا ابراز تمایلی برای برقراری چنین ارتباطی از سوی دولت دیده است؟
پالس مثبت وجود دارد اما اصلاحطلبان به این پالسها قانع نیستند و معتقدند که هرچقدر بتوان از این خرد جمعی به شکل موثرتر استفاده کرد این دولت است که میتواند با توانمندیها و پشتوانه اجتماعی جریان اصلاحات و ارتباطی که با نخبگان دارد، از حداکثر ظرفیت این جریان استفاده کند.
**شما قایل به سازماندهی و قاعدهمند کردن ارتباط بین اصلاحطلبان و دولت هستید یا فکر میکنید به دلیل نبود پیشزمینههای حزب مقتدر نمیتواند اساسا چنین اتفاقی رخ دهد؟
به هر حال بخشی از اصلاحطلبان در مجلس شورای اسلامی هستند که به عنوان یکی از کانونهای ارتباط ارگانیک با دولت شناخته میشود. بنابراین نمایندگان فراکسیون امید میتوانند همین ارتباط ارگانیک را هم با دولت در کمیسیونهای مختلف تقویت کنند و ارتباطات جدی با دولت داشته باشند. به نظر من احزاب اصلاحطلب هم میتوانند این ارتباط را به صورت ارگانیک، در صورتی که دولت تمایل داشته باشد، برقرار کنند تا به پختهتر شدن و هموار شدن مسیر دولت برای تحقق برنامههایش کمک کنند.
**ثمرات مثبت وجود این تعامل بین اصلاحطلبان و دولت را در چه میدانید؟
دولت باید این ارتباط را حتی با جریانات شناسنامهدار اصولگرا نیز برقرار کند. گفتوگو و ارتباط در شرایط سخت کشور در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی استفاده از خرد جمعی و سرمایههای پذیرفتهشده، قطعا میتواند به دولت کمک کند تا راهش را هموارتر کند و کمک فکری بیشتری را به کار بگیرد. نیروهای توانمندتری در اداره امور استفاده کند. این ارتباط کمک به کارایی موثر دولت میکند. اگر این مساله محقق شود، در انتخابات آینده نیز میتواند تاثیرگذار باشد.
**ارتباطی که تا الان وجود داشته قابل قبول بوده است یا به نظرتان ارتباط ضعیفی بین اصلاحطلبان ودولت برقرار بوده است؟
این ارتباط کف ارتباطی بوده که اصلاحطلبان با دولت داشتند. البته به خودی خود ارزشمند است اما کافی نیست. ما معتقدیم که دولت به دلایلی نمیتواند سقف ارتباط با اصلاحطلبان را داشته باشد اما میتوان آن را ارتقا داد.
*منبع: روزنامه اعتماد؛ 1396،8،23