بانكداري ايراني - مشکل امروز کشور، عدم توانایی عملیاتی سازی و تببین درست اقتصاد مقاومتی است که باعث نرسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی به عنوان شریان حیاتی کشور است.
به گزارشباشگاه خبرنگاران پویا، اقتصاد مقاومتی که از سوی مقام معظم رهبری برای نخستین بار در شهریور سال 1389 مطرح گردید یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور است و ایشان در تعریف آن میفرمایند: «اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنیها و خصومتهای شدید میتواند تعیینکننده رشد و شکوفایی کشور باشد.»
اما نکته ای که باعث شده است ایشان در چند ساله گذشته مکررا بر اهمیت این کلیدواژه تاکید ورزند و در پیام نوروزی سال 1396 نیز گلایه خود را از اقدامات دولتمردان و نهاد های موثر در این بحث به جهت عدم برآوردن انتظارات معظم له و مردم بیان نمودند ،عدم توانایی عملیاتی سازی و تببین درست این مقوله حیاتی در دوران کنونی در سطح کشور و جامعه مدنی ایران است.بدون تردید اقتصاد مقاومتی در شرایط فشار ،تحریم و جنگ اقتصادی معنی پیدا می کند و به عنوان مفهومی در قالب پدافند غیرعامل به عنوان عامل مصونیت بخش در این عرصه خاص مبسوط می گردد.در سالهای دفاع مقدس همه مردم به ویژه مسئولان در قوای سهگانه، وضعیت فوقالعاده در کشور و وجود دشمن را عیناً حس میکردند و بر همین اساس صفر تا صد ظرفیتها و منابع مادی و معنوی نظام در خدمت دفاع مقدس قرار گرفته و امر دفاع به عنوان حیاتیترین نیاز کشور در اولویت همه برنامهها و برنامهریزیها قرار گرفته و نقطه تمرکز اندیشه و عمل مسئولان را در قوای سهگانه به خود اختصاص داده بود. اما در موضوع حیاتی اقتصاد مقاومتی چنین نیست.
گام اول:ترسیم نقشه راه
آنچه مسلم است در سطح کلان مملکتی و سیاستگذاران حکومتی همه متفق القول بر اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی تاکید می ورزند و مردم نیز به دلیل درک شرایط حساس کنونی در منطقه و فشار های امپریالیسم جهانی در سطح بین المللی راغب و مشتاق به درک و اجرای این سیاستها هستند،لذا به نظر می رسد بزرگترین ضعف در این حوزه عدم ترسیم تدقیقی و تحلیلی نقشه راه و سند راهبردی اقتصاد مقاومتی است که باعث شده است این واژه به دریایی عمیق و بسیط تبدیل شود و هر فعالیت و عملیاتی قابلیت یابد در غالب آن توجیه شود و مسئولان و مردم دچار سردرگمی شوند و دلسوزان و داعیه داران دفاع از نظام اسلامی دچار سوء برداشت و در نتیجه سوء عملکرد شوند و منفعت جویانی که جز دغدغه های دنیایی را دنبال نمیکنند و در مصادر حکومی قرار دارند به هر فعالیت خود برچسب اقتصاد مقاومتی نصب نمایند و فعالیت های خود را موجه و به ظاهر انقلابی نشان دهند.
گام دوم:ایجاد و گسترش اندیشه خودباوری
نیاز جدی بعدی عدم وجود اندیشه خودباوری و اتکا به ظرفیت های داخلی و پتانسیل های ملی اعم از نیروی انسانی ,معادن ،ذخایر و .... می باشد که باعث شده است مسئولان بدون توجه به این نعم خدادادی که به تنهایی و تنها با برنامه ریزی و طراحی درست شالوده ها و مناسبات قدرتی و رعایت اصل برتری علمی و اجرایی در انتسابات ، بجای اولویت های قومی و قبیله ای و تدوین استراتژیک برنامه های کلان بلند مدت، می تواند مقاوم سازی اقتصادی را قوام بخشد با چشم امید و نگاه به بیرون و سرمایه های خارجی به خروجی مد نظر و مطلوب منجر نمیشود.
گام سوم:اصلاح سیستم پولی و مالی
اقتصاد دلار محور در تمامی شئون اقتصادی کشور بیتردید با اقتصاد مقاومتی در تضاد آشکار است و به عنوان سمی مهلک، کشور را به تسلیم شدن و هضم شدن در اقتصاد استعمارگران تشویق و ترغیب میکند.به تعبیر دیگر ساختار متأسی از دلار اقتصاد ایران به این معنی است که هر چه تلاش در مقاوم سازی اقتصادی انجام دهیم همه در زمین تحت تصرف دشمن انجام گرفته است و با کمترین ضربات دشمن به راحتی زحمات و اقدامات ما از بین خواهد رفت.
گام چهارم:مقابله با فساد لجام گسیخته و دامنه دار
نکته بعدی وجود فساد گسترده و لجام گسیخته اقتصادی در تمامی شئون جامعه اداری ایران است که علاوه بر اینکه ذخایر مالی کشور را به نابودی کشانده است ،ضربات و لطمات شدیدی به سطح رضایت عمومی و امید فردی نیز وارد می سازد و بزرگترین ضربات را به بن و ریشه اقتصاد مقاومتی وارد می کند چرا که اصلاح الگوی مصرف و قناعت یکی از مبانی و اصول پایه ای این مفهوم می باشد.لذا تدقیق و پیگیری مجدانه در جهت اصلاحات ساختاری ،نظام سازی و هم چنین تسویه سازمانی عناصر سوء استفاده گر از تصرف در منابع و مصادر کشور از الزامات اجرائیات سند اقتصاد مقاومتی است.
گام پنجم:گسترش و توسعه اقتصاد دانش بنیان
از موارد دیگر لزوم گسترش و توسعه اقتصاد دانش بنیان و توجه به ظرفیت های داخلی در جهت آزاد سازی و انتشار راهبردها و عبور از مرز های دانش با استفاده از ظرفیت ها و استعداد های دانشمندان بخصوص جوانان نخبه و انقلابی در راستای استقلال از غرب در برآورد نیاز های اساسیجمهوری اسلامی می باشد.
گام ششم:شفاف سازی
شفاف سازی و برخورد بدون محافظه کاری در مقوله بازارهای مالی علی الخصوص نظام بانکی کشور علاوه بر ایجاد فضای امن برای سرمایه گذاران داخلی به تلطیف و بهبود فضا در جهت کسب اعتماد بازار های جهانی برای سرمایه گذاری کمک می نماید.
بدون شک اصلاح و اعمال موارد آسیب شناسی شده و بازنگری در سیاستگذاری ها و اتخاذ بازوان اجرایی و عملیاتی پیش برنده این انقلاب اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران،نوید پیروزی و اعتلای اقتصادی میهن عزیز اسلامی را در برابر چپاولگران و امپریالیسم جهانی خواهد داد.
** / یادداشت اقتصادی/ محمد رضا اسحاقی