کد خبر: ۱۱۴۵۵۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۳ - ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - 07 October 2017
متأسفانه عملکردهای غلط و بکارگیری برخی از افراد ضعیف، غیرمتخصص، بی تعهد باعث شده تا کارها به درستی پیش نرود و هر از چندگاهی هم شاهد اختلاسهای چند صد یا هزاران میلیاردی باشیم

بانكداري ايراني - رئیس مرکز تجارت جهانی ایران گفت: متأسفانه عملکردهای غلط و بکارگیری برخی از افراد ضعیف، غیرمتخصص، بی تعهد باعث شده تا کارها به درستی پیش نرود و هر از چندگاهی هم شاهد اختلاسهای چند صد یا هزاران میلیاردی باشیم

به گزارش تسنیم، محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران عصر چهارشنبه گذشته طی سخنانی در جمع تعدادی از کارآفرینان، صاحبان صنایع و فعالان اقتصادی با اشاره به موقعیت ایران و مشکلات و نابسامانی های اقتصادی پیش رو اظهار داشت: درخصوص موقعیت و توانمندیهای ایران و اقتصاد کشورمان، به کررات سخن گفته ایم و صدها ورق مطلب نوشته ایم و دیگر نمیخواهم تکرار مکررات کنم که از نظر سوق الجیشی و استراتژیکی، ایران دارای چه اهمیتی در منطقه و جهان میباشد، از نظر جغرافیایی چه ویژگیهای ارزشمندی دارد، از بعد تاریخی دارای چه قدمت و تمدنی میباشد، به لحاظ ذخایر زیرزمینی و هیدروکربوری همچون نفت خام و گاز طبیعی جزء سه کشور اول جهان است، دارای بی نظیرترین منابع و معادن و قیمتی ترین سنگها و فلزات میباشد، رتبۀ برتری از نظر تولید محصولات کشاورزی خاص همچون پسته و برخی از میوه جات در جهان دارد، خاویار نمونه و درجه یکی دارد، صنایع دستی کشورمان هم از نام و جایگاه خاص و ارزشمندی در بین جهانیان برخوردار است.

وی افزود: اینکه ایران از نظر صنعت توریسم دارای چه جایگاهی میباشد و یا اینکه دارای جمعت جوان و تحصیلکرده بالایی است به کنار.  اما بحث اصلی اینجاست که باتوجه به این همه داشته هایی که داریم و این همه موهبت ها و نعمات طبیعی و خدادادی که داریم پس چرا هیچی نداریم؟ کشورهایی که هیچیک از امتیازات و داشته های ما را ندارند و بقول معروف هیچی ندارند پس چرا همه چیز دارند؟

علیپور تصریح نمود: این موضوع را هم بارها گفته ام اما ضروریست که صدها بار دیگر نیز آنرا تکرار نمایم و آن اینکه کشوری همچون ایران که اینهمه دارایی دارد و روی دریایی از ثروت خوابیده است باید یکی از بهترین و قویترین اقتصادهای جهان را داشته باشد، رشد اقتصادی آن واقعاً بی نظیر و نمونه باشد، کمترین نرخ بیکاری را داشته و مردمش نیز از نظر مالی تأمین و در بالاترین سطح رفاه زندگی کنند، خبری هم از رکود و تورم در این کشور نباشد و صنایع آن همچون ساعت کار کنند، ضمناً حقوق کارکنان و کارگران هم سر وقت پرداخت شود و از بحرانهای کارگری به دور باشد. هیچ مشکل پولی و بانکی نداشته و ذخایر ارزی آن مملو از طلا و صدها میلیارد دلار و یورو پشتوانه پول ملی و اسکناسش باشد و صدها محاسن دیگری که باید داشته باشد، پس چنین کشور آنهم با این همه دارایی، دلیلی ندارد که مشکلات اقتصادی داشته و غرق در بحران باشد.

وی مجدداً تأکید کرد: کشور ایران با تمام موقعیهای ویژه، منابع و ثروتهایی که در اختیار دارد نمیتواند و یا بهتر بگویم اصلاً نباید مشکل اقتصادی داشته باشد!! لکن اگر مشکلی وجود دارد باید علت و دلیل آنرا در جای دیگری جستجو و پیگیری کنیم و آدرس غلط به ملت ندهیم.

چرا غالب مسئولین و دولتمردان بجای اینکه وظایف خود را بدرستی انجام دهند فقط از خود تعریف و تمجید میکنند و دائماً از وجود مشکلات حاکم بر کشور مینالند و از همه جالبتر اینکه تقصیرها را به گردن دیگر مسئولان و یا دیگر دستگاهها میاندازند؟ کشور ایران باید از همه نظر علی الخصوص اقتصادی، اجتماعی، رفاهی و معیشت مردم نمونه باشد و هیچکس دغدغه ای در هیچ امور نداشته باشد اما متأسفانه از لحاظ کم کاری، سوء مدیریت و فرار از انجام وظایف قانونی خود نمونه و زبانزد عام و خاص میباشیم.

مواردی را بطور مثال جهت شفاف شدن موضوع و تنویر افکار عمومی، خدمتتان عرض میکنم.

خام فروشی:

همۀ مسئولین و مقامات کشوری اتفاق نظر دارند که نباید خام فروشی کرد اما هیچ قدمی در این زمینه برنمیدارند و دائم در پی صادرات نفت خام میباشند!! چرا؟

عدم استفاده از مهارتهای داخلی:

دولت و مسئولان وزارت نفت دائماً در حرف تأکید میکنند که در توسعۀ میادین نفتی و قراردادهای آماده امضاء باید از توان شرکتهای داخلی استفاده کرد اما متأسفانه در عمل شرکتهای داخلی علی الخصوص پیمانکاران بخش خصوصی را به بازی نمیگیرند و فقط بدنبال عقد قرارداد با شرکتهای خارجی میباشند!! چرا؟

عدم استفاده از شرکتهای دانش بنیان و فرار مغزها:

تأکید دولت همیشه بر این بوده است که باید جوانان نابغه و شرکتهای دانش بنیان را تقویت و از وجودشان بهره برداری نمود اما در عمل، غالب شرکتهای دانش بنیان از بی توجهی دولت و دستگاههای دولتی دلخور بوده و مینالند!! غالب جوانان نابغه هم جذب کشورهای دیگر پیشرفته میشوند!! چرا؟

کاهش ارزش صادرات:

دولت خود را حامی صادرکنندگان و صادرات غیرنفتی اعلام میکند و مقامات مسئول نیز هر از چندگاهی دستورالعمل و ﺑﺴﺘﻪ های ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺻﺎدرات ﻏﯿﺮﻧﻔتی ابلاغ میکنند اما در عمل کسی از صادرکننده حمایت نمیکند و تمام درها نیز به روی کسانیکه در جهت رشد صادرات غیرنفتی قدم برمیدارند بسته است و نهایتاً هیچ کاری در زمینه صادرات به راحتی پیش نمی رود و همین امر روز به روز کاهش ارزش صادرات را از نظر کمی و کیفی در پی دارد!! چرا؟

بیماری صنایع، معادن و بازرگانی کشور:

در کشور متمولی همچون ایران که باید صنعت و تجارت آن همچون ساعت منظم کار کند متأسفانه بدلیل سوءمدیریتها، عملکردهای غلط و احساسی و بدون برنامه، نه تنها نارضایتی غالب فعالان اقتصادی را بدنبال داشته بلکه موجب شده است تا بنیان و اساس چهار بخش (صنایع سنگین، صنایع سبک، معدن و تجارت) بهم بریزد بطوریکه به صنعت با دید تجاری نگاه شده و برعکس به تجارت با دید صنعتی نگریسته اند و همین امر موجب شده تا حال و احوال صنعت و معدن کشور و همچنین بازرگانی ایران خوب نباشد و همگی باهم سینه پهلو بکنند!! به زبانی ساده میتوان گفت که طی سالهای اخیر، بخشی از صنایع و شرکتهای تولیدی کشور ورشکست شده و مابقی کارخانجات نیز یا در بحران و در آستانه ورشکستگی هستند و یا با حداقل ظرفیت فعالیت میکنند!! بخش معدن نیز چند سالیست که سکته کرده و خود را به زور حرکت میدهد!! از تجارت و بازرگانی سالم نیز چندان خبری نیست و فعالیتهای قاچاق، تجارت سالم و شفاف کشور را تحت الشعاع خود قرار داده است!! آیا این چیزی است که از صنعت، معدن و بازرگانی کشور بزرگ و ثروتمندی همچون ایران درپی اش بودیم؟  قرارمان این بود که با پیروزی انقلاب و کوتاه کردن شر طاغوت و طاغوتیان، همه امورات و کارها در همه زمینه ها و بخشهای اقتصادی کشور روغن کاری شده و بهتر از گذشته چرخ آنها بچرخد و در دنیا اقتصادی نمونه داشته باشیم ولیکن متأسفانه چندان قدم مثبتی جهت رفع مشکلات و تحقق اهداف برداشته نشده است!! چرا؟

افت تراز مثبت تجاری:

در کشوری همانند ایران که از این همه موقعیتهای خاص و بی نظیر برخوردار میباشد انتظار بر این است تا تولید کالاهای صنعتی، مصرفی و کشاورزی بی وقفه ادامه داشته و صادرات نیز بر واردات پیشی بگیرد. قاچاق کالا هم به حداقل برسد و همین امر موجب شود تا ورودی درآمدهای ارزی به کشور خیلی بیشتر از خروج ارز بوده و در نتیجه تراز تجاری مان همیشه با درصد بالایی، مثبت باشد. اما طبق آمارهای دولت، متأسفانه غالباً صادرات کاهش، قاچاق افزایش و به تبع آنها تراز تجاری کشور منفی میباشد و از ظواهر امر نیز چنین پیداست که چندان برنامه و سیاستی از جانب دولت جهت اصلاح این روند در دست اجرا نمیباشد!! چرا؟ 

عدم تحقق اقتصاد مقاومتی:

سالها پیش مقام معظم رهبری سیاستهای اقتصاد مقاومتی را تبین فرموده و اجرای این سیاستها را سریعاً خواستار شدند و در همین راستا همۀ مسئولین و دولتمردان هم پشت سرمهم اظهار میدارند که باید اقتصاد مقاومتی بسرعت در کشور پیاده شود و برای اجرای این کار، ستاد فرماندهی ایجاد شده و در قوا، وزارتخانه ها و سایر دستگاههای کشور، دبیرخانه اقتصاد مقاومتی ایجاد شده اما متأسفانه بیش از 7 سال است که اجرای اقتصاد مقاومتی در پله اول گیر کرده و چندان قدم محسوسی در اجرای این سیاستها و قدرتمند سازی اقتصاد ایران برداشته نشده است!! چرا؟

بحران پولی و بانکی در ایران:

کشوری ثروتمند و متمدنی چون ایران نباید مشکل پولی و بانکی داشته باشد اما متأسفانه سالهاست که بدلیل مشکلات اقتصادی حاکم بر کشور و سوءمدیریت غالب مسئولین و مدیران بانکی، اوضاع پولی و انضباط مالی اش بهم خورده، سیاستهای بانکی آن انقباظی شده و غالب مردم از جمله فعالان اقتصادی و صاحبان صنایع درپی اخذ تسهیلات، خود را به این در و آن در میزنند!! معوقات بانکی سر به فلک کشیده، ضمناً بدلیل سوءمدیریت برخی از مسئولین بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری، بحران پولی آغاز شده که آثار و تبعات آن صنعت بانکداری کشور را زیر سؤال برده و ورشکستگی تعدادی از موسسات مالی و اعتباری کشور را رقم زده است و همین امر موجب شده تا هر روز شاهد این صحنۀ ناگوار و خجالت آور باشیم که عده ای از مردم این سرزمین بزرگ و برجسته جهت وصول سپرده ها و امانات خود به خیابانها بریزند و شبها را در کنار ساختمانهای قوه قضائیه و بانک مرکزی به صبح برسانند!! اما علیرغم همۀ تعریف و تمجیدهایی که دولتمردان از خود و عملکردشان میکنند، هنوز هیچ قدمی در جهت رفع مشکلات پولی و بانکی ایران اسلامی و احقاق حق سپرده گذاران مؤسسات ورشکسته برداشته نشده است!! چرا؟

مشکلات و علل افت کشاورزی:

کشوری همچون ایران که دارای موقعیتهای بی نظیری کشاورزی بوده و حتی برخی از محصولات باغی و کشاورزی آن در جهان بی نظیر و در برخی موارد کم نظیر میباشد، انتظار همگان بر این است که کشاورزان سرزمینی مانند ایران وضعیت و موقعیت خوبی از نظر اجتماعی، اقتصادی و رفاهی داشته باشند اما متأسفانه به عینه شاهد این واقعیت هستیم که کمتر کشاورزی در کشورمان وجود دارد که بدهکار نباشد و چرخ زندگی اش روان بچرخد!! نه تنها محصولاتشان را به قیمت مناسب نمیخرند بلکه واردات محصولات کشاورزی خارجی هم مایۀ درد سر آنان شده است!! از طرف دیگر دولت برای خرید برخی از محصولات کشاورزی، نرخهای تضمینی نه چندان بالایی را مصوب کرده ولیکن پرداخت طلب کشاورزان را ماهها و شاید سالها به تعویق میاندازد. اما برای واردات کندم، جو، ذرت، برنج و غیره، پیش پیش پول را بحساب صادرکنندگان خارجی واریز میکنند!! این نوع عمکلردهای غلط دولتها تا جایی پیش رفته که روز به روز کشاورزان زمین ها و روستاهای خود را رها کرده و در پی شغل و درآمد، روانۀ شهرهای بزرگ میشوند و متأسفانه هیچ تدبیری در این کشور متمول از جانب مسئولین امر برای رفاه این قشر زحمتکش، توسعه کشاورزی و جلوگیری از واردات بی رویه صورت نگرفته و نمیگیرد!!! چرا؟

افزایش زندانیان اقتصادی:

در ایران اسلامی آنهم با ثروت لایزال خدادادی، انتظار همگان بر این است تا چرخ اقتصاد بخوبی بچرخد و کمتر بیکاری در جامعه وجود داشته باشد، ضمناً جامعه عاری از معضلات اجتماعی باشد اما باز هم متأسفانه بدلیل رکود و مشکلات اقتصادی حاکم بر کشور و نرخ بالای بیکاری، اکثر فعالان اقتصادی بدلیل بدهی به بانکها و یا سایر طلبکاران حقیقی و حقوقی، غرق در گرفتاریهای مالی شده و جمع زیادی از آنان در زندانها بسر میبرند!! از طرفی دیگر، بیکاری موجب شده تا جمع زیادی از بیکاران نیز برای امرار معاش خود، خواسته یا ناخواسته دست به کلاهبرداری و کارهای خلاف بزنند و همین امر ترافیک زندانها را بالا برده و تعداد زیادی از فعالان اقتصادی و جوانان این کشور بجرم کلاهبرداری و جرائم اقتصادی، سر از زندانها در آورده اند که چنین وضعیتی نه در شأن ایران و نه لایق ایرانی است و در همین راستا متأسفانه نه تنها دولت و سایر قوا اقدام اساسی و معقولی انجام نداده اند بلکه فقط درپی نوسازی و ساخت زندانهای جدید و بزرگتری در ایران هستند!! چرا؟

تلفات روز افزون جاده ای:

دهها سال است که همه اعم از مردم و مسئولین از بهسازی، نوسازی و رفع معایب راهها و جاده های کشور سخن میگویند و مقامات ذیربط نیز دائماً قول و وعده میدهند که هم جاده ها و هم ناوگان حمل و نقل شهری و برون شهری را به سطح مطلوب برسانند اما نه تنها قولها هنوز در حد حرف باقی مانده بلکه متأسفانه هر روز شاهد تصادفات مرگبار و سقوط اتوبوسها به اعماق دره ها هستیم.!!! چرا؟

تأخیر پی در پی شرکتهای هواپیمایی:

علیرغم اینکه بیش از نیم قرن پیش، ایران دارای بزرگترین ناوگان هواپیمایی منطقه بوده و سالهای متمادی بعنوان برترین و شاخص ترین شرکت هواپیمایی جهان معرفی میشده است (یعنی زمانیکه نه تنها از شرکتهای هواپیمایی امارات و قطر ایرویز خبری نبود بلکه این هم کشورها بیابانی بیش نبودند)!! حال امروز نه تنها خدمات مطلوبی به مسافران محترم نمیدهیم بلکه درگیر معضلی هستیم بنام تأخیر پی در پی و طولانی مدت پروازهای مختلف، که پس از گذشت سالیان طولانی و انتقادات مردم و مسئولین، هنوز هیچ مقام و دستگاهی موفق به رفع این معضل و ساماندهی این زمان سفرهای هوایی نشده و حتی نتوانسته ایم پذیرایی شایسته ای از مسافرانی که بدلیل تأخیرات بلندمدت، ساعتها در فرودگاهها سرگردان میشوند انجام دهیم و حداقل کرامت انسانی آنان را حفظ کنیم. یعنی اینقدر کار سختی است!!! چرا؟

بحران مسکن:

در کشوری که مردمش روی گنچ خوابیده اند دیگر نباید کسی حداقل دغدغۀ مسکن و سرپناهی برای زندگی خویش داشته باشد بلکه هر ایرانی نسبت به شأن و جایگاه اجتماعی و اقتصادی اش باید دارای منزلی مطلوب برای زندگی خود و خانواده اش باشد و حداقل از این بابت دغدغه و دلنگرانی نداشته باشد اما به عینه می بینیم که یکی از مهمترین مشکلات اکثریت مردم شریف ایران بی مسکنی است که در این راستا چندان اقدام قابل قبولی از جانب دولت و دستگاههای ذیربط صورت نگرفته و مشکلات اقتصادی سالهای اخیر نیز صنعت ساختمان و انبوه سازان کشور را با رکود و نابسامانی مواجه ساخته است!! باعنایت باینکه الحمدلله هم زمین به وفور داریم هم پول داریم و هم مصالح ساختمانی مرغوب و هم پیمانکاران و انبوه سازان حرفه ای و برجسته اما طی سالهای گذشته، نه تنها دولت ساخت و اتمام مسکن مهر را در دستور کار خود قرار نداده بلکه تدابیر دیگری را نیز برای ساماندهی این صنعت و خانه دار کردن مردم نیاندیشیده است!! چرا؟

مشکلات و موانع آموزش و پرورش در ایران:

در کشوری که مردمش روی گنج خوابیده اند و باید در رفاه کامل باشند متأسفانه هنوز درگیر ثبت نام فرزندانشان در مدارس و تحصیل بچه هایشان هستند!! طبق نص صریح قانون و برابر با اصل30 قانون اساسی، آموزش و تحصیل در ایران رایگان میباشد. وزارتخانۀ مربوطه نیز میگوید هیچ مدرسۀ دولتی حق گرفتن پول و شهریه از والدین را ندارد اما مردم از تخلف مدارس و گرفتن پولهای کلان می نالند!! از طرفی دیگر نه تنها با کمبود مدارس در سراسر ایران روبرو هستیم بلکه خیلی از مدارس هم استیجاری هستند و دائماً حکم تخلیۀ آنها از طرف مالکین گرفته و دانش آموزان را به خیابان میریزند!! ضمناً وزارت آموزش و پرورش نیز همیشه با کمبود بودجه روبرو میباشد و حقوق معلمان را هم به سختی پرداخت میکند اما در این کشور ثروتمند هیچ قدمی از طرف هیچ دولتی در جهت رفع مشکل این وزارتخانه برداشته نمیشود!! چرا؟     

عزت و احترام جانبازان:

به هر کشوری که در جهان مینگریم بوضوح می بینیم که کهنه سربازان و جانبازان جنگهای خود را چگونه تکریم کرده و به آنان احترام میگذارند، در هر مراسمی که مربوط به گرامیداشت ایام جنگ و یا روزهای خاص و ملی باشد از کهنه سربازان و جانبازان شان دعوت میکنند تا ضمن حضور در آن مراسم، نه تنها مورد تشویق حاضرین قرار گرفته بلکه حتی نیروهای نظامی و انتظامی نیز از برابر آنان رژه بروند!! از نظر موقعیت مالی نیز در شرایط مطلوبی بسر میبرند و همه گونه امکانات رفاهی و درمانی نیز برایشان مهیا شده. ضمناً برای جانبازان و کسانیکه با ویلچر تردد میکنند تسهیلات و امکانات ویژه ای جهت حمل و نقل و تردد در شهرها مهیا نموده اند. اما در کشورمان ایران آنهم با ثروتی عظیمی که در اختیار داریم توقع بر این است که بهتر از کشورهای دیگر به جانبازان هشت سال دفاع مقدس رسیدگی کرده و شرایط مطلوبی را از نظر مالی، رفاهی و درمانی برایشان بوجود آوریم، هرچند که با هیچ چیزی و هیچ مقدار پولی نمیتوان جانبازی آنان و از دست دادن اعضاء بدنشان را جبران کرد اما متأسفانه شاهد این واقعیت تلخ هستیم که اکثر جانبازان دوران دفاع مقدس از تنگدستی و نبود امکانات رفاهی و درمانی مطلوب و بی اعتنایی مسئولین رنج میبرند!! پس از گذشت حدود 30 سال از پایان جنگ تحمیلی و با این همه ثروت و امکاناتی که در این کشور وجود دارد، متأسفانه دولتها و مسئولین ذیربط تاکنون چندان اقدام اساسی و راضی کننده ای در جهت رفاه این عزیزان انجام نداده اند!!! چرا؟

بحران مالی در ورزش ایران:

کشوری که روی گنج خوابیده، غالب فدراسیونهای ورزشی اش بامشکل مالی دست و پنجه نرم میکنند و اکثر قهرمانان ورزشی آن متأسفانه  چشم انتظار دریافت حق و حقوق و جوایزشان هستند و حتی تعدادی از ورزشکاران برجستۀ این کشور بدلیل فقر مالی، ورزش را رها کرده و حتی در گوشه ای از خیابانهای ایران اسلامی، کارگری و دستفروشی میکنند!! لکن هنوز هیچ مقامی جهت رفع مشکل مالی ورزشکاران و سر و سامان دادن به ورزش کشور قدم اساسی برنداشته است. چرا؟

و... صدها مورد دیگر

که اگر بخواهیم راجع به آنان بپردازیم باید روزها و هفته ها وقت صرف کنیم و یا صدها صفحه قلم فرسایی نمائیم. لکن به همین چند مورد بسنده میکنیم زیرا بعنوان جزئی از کل، میتواند بیانگر و مبین مشکلات و معضلات حاکم بر کشورمان باشد.

سبزعلیپور در ادامه با طرح این سوال اظهار داشت: آیا این چراهایی که مطرح شد پاسخ ندارد؟ قطعاً پاسخ دارد. وقتیکه پول و ثروت و نیروهای مؤمن، متخصص و دلسوز داریم حتماً کارهای کشور بنحو مطلوب انجام شدنی است. پس اگر باوجود این همه (داشته هایمان) باز هم کارها پیش نمیرود و چرخ اقتصاد مملکت لنگ میزند باید مشکل را در جای دیگری جستجو کرد زیرا بطور قطع دلایل و موانع دیگری در سر راه وجود دارد که سدی در برابر رشد و شکوفایی کشورمان ایجاد کرده است.

چنانچه بخواهیم خدا وکیلی و بی هیچ رو دربایستی و شفاف سخن بگوئیم باید اعتراف کنیم که غالب موانع موجود بر سر راه رشد و شکوفائی اقتصاد بخاطر این است که عده ای فقط و فقط بدنبال منافع شخصی خویش هستند نه منافع ملی. منافع شخصی خود را تا حد نابودی اقتصاد ایران دنبال میکنند و در این راستا، هر کاری که در آن منافع سرشاری برایشان داشته باشد آن را بدون فوت وقت انجام میدهند و چنانچه منافع شخصی در آن کار وجود نداشته باشد حال اگر اجرای آن کار یا آن سیاست، به سود کشورمان باشد و ایران را هم به یک ابرقدرت اقتصادی در جهان مبدل کند هرگز آنرا انجام نمیدهند و در برابر اجرای آن دیوار بتنی ایجاد میکنند. متأسفانه دلیل غالب مشکلات اقتصادی ایران و عقب ماندگیهای گذشته و حال حاضر کشورمان، وجود تعدادی افراد خائن و منفعت طلب، بانفوذ، رانت خوار و باند باز در کشور میباشد.

وی افزود: برخی از دوستان مسئول و دولتمرد ما، همانند معاویه هستند و درست پا جای پای معاویه گذارده اند!! زیرا معاویه نه تنها خود را مسلمان واقعی و دو آتیشه میدانست بلکه اگر منعش نمیکردند ادعای بزرگی و سروری بر مسلمانان داشت و پیامبر اسلام را نیز قبول نداشت. اما وقتیکه اوضاع و احوال بهم خورد و قدرت واقعی حضرت محمد(ص) نمایان شد، دوستان معاویه از او خواستند که کاری در برابر محمد(ص) انجام دهد که وی جا خالی داد، در ادامه دوستان و همپیمانانش به وی گفتند پس شرفت کجا رفته؟ و معاویه هم در جواب گفت که شرف من، بر پشت شترهایم میباشد!! یعنی نجات اموال و دارایی اش بر مردانگی اش ارجحیت داشت!! حال برخی از دوستان مسئول ما نیز شرفشان بر پشت شترهایشان میباشد و همه چیز را در مال و دارایی و پول و منافع شخصی خلاصه میکنند!!

اگر قرار باشد که تمام موانع و مشکلات کشور رفع و زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری و... غیره بخوبی ایجاد و ساخته شوند و درآمدهای کشور نیز بی کم کاست در جاهای ضروری هزینه شود آنوقت دیگر پولی نصیب عده ای خاص نمیشود پس مگر دیوانه اند اجازه دهند که بودجه های دهها میلیارد دلاری و یا پولهای صدها هزار میلیارد تومانی بدون اینکه از کانال ایشان عبور کند، فقط و فقط صرف سازندگی ایران و رفاه ایرانیان گردد!! اگر اینطور کارها درست و تحسین برانگیز پیش رود پس آقایان رانت خوار جیب های خود را چگونه پر کنند؟

من در عجبم که چرا دولت از نیروها و مدیران مؤمن، متعهد، متخصص، پاکدست و دلسوز که بعضاً این روزها بیکار در گوشه ای نشسته و اوضاع کشور را با دلنگرانی نظاره میکنند استفاده نمیکند؟ در عجبم که هر پست حساس و مهم را یا به دوستان، اقوام (ژن های خوب و برتر) و یا عده ای از دولتمردان خاص میدهند؟ میگویند که فلانی و فلانی و فلانی امروز به فلان سمت منصوب شدند، دوباره چند روز بعد میشنویم که فلان سمتهای جدید را دو باره به همان آقایان فلانی و فلانی و فلانی تفویض نمودند و باز هم چند روز بعد همان آقایان را به عضویت این شورا و آن شورا درمیاورند تا با حفظ سمت های قبلی، عهده دار پستهای جدید نیز باشند!!! باید عرض کنم متأسفانه و یا خوشبختانه اکثر مسئولین و دولتمردان ما دارای چندین پست و سمت های مختلف میباشند که غالب این پستها با هم متفاوت بوده و هیچ سنخیتی با هم نداشته و حتی با تخصص آن مسئول نیز زمین تا آسمان فرق دارند که بطور قطع مقامات محترم وقت رسیدگی به غالب این پستها را ندارند و فقط حقوق آنها را دریافت میکنند اما و به همین خاطر بجای خود، نمایندگانی را مسئول پیگیری امور آن پستها میگمارند!!! آیا مگر در ایران قحط الرجال شده است که تعدادی انگشت شمار، همه پستها و مشاغل حساس کشوری را در دستان خود قبضه کرده اند؟ با این وضعیت چگونه انتظار داریم که کارها درست پیش رود و مشکلات کشور در کوتاهترین زمان مرتفع شود؟

این اقتصاددان گفت: متأسفانه همین عملکردهای غلط و بکارگیری برخی از افراد غیرمتعهد باعث شده تا هر از چندگاهی شاهد اختلاسهای چند صد یا هزاران میلیاردی باشیم و یا بعضاً اخبار دستیگری این مقام و آن مقام و یا اقوام برخی از مسئولین را بشنویم که فی الواقع مایه خجالت و شرمندگی است. همین عملکردهای غلط باعث شده تا اجرای اقتصاد مقاومتی که منافع سرشاری برای ایران و ایرانی در پی دارد و موجب قدرتمند شدن اقتصاد ایران و قطع وابستگی ها، رشد تولید و کاهش بیکاری، رونق تجارت و سرمایه گذاری، بهبود معیشت مردم و رفع مشکلات و نابسامانی های چندین و چند ساله اقتصاد ایران میگردد و دست واسطه ها، کاسبان تحریمها و باندهای خطرناک اقتصادی را قطع میکند هنوز محقق نشده و در پله های اول گیر کرده است، باتوجه باینکه منافع اجرای اقتصاد مقاومتی، منافعی ملی است تا منافع شخصی و گروهی، لکن به همین خاطر عده ای سودجو بدلیل نبود منافع شخصی، در برابر بیانات مقام معظم رهبری و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی مانع ایجاد میکنند که حاصل این مقاومتها و کارشکنی ها، عدم تحقق بیانات و سیاستهای تبیین شده معظم له در ارتباط با اجرای اقتصاد مقاومتی طی سالهای گذشته را درپی داشته است.

مع الوصف باتوجه به مشکلات اقتصادی حاکم بر جامعه که بخش اعظم آن بیش از اینکه بدلیل تحریمهای خارجی باشد بر اثر سوء مدیریتها و کم کاریها بوده، تصورم بر این است که اراده برخی از مسئولین جهت رفع نابسامانی های اقتصادی و اجرای سیاست های صحیح و سازنده ضعیف میباشد بطوریکه هنوز برخی از آقایان، متأسفانه تحریمها و وضعیت متلاطم را نوعی فرصت برای خود تلقی میکنند!! که با این اعمال خویش سهواً و یا عمداً برخلاف دستورات بزرگان نظام رفتار کرده و موجب میشوند تا فرمایشات و دستورات مقام معظم رهبری نیز روی زمین بماند.

رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در پایان تحلیل خود اظهار داشت: چنانچه کشوری بخواهد سیاست خارجی بدون پشتوانه اقتصادی و مالی قوی داشته باشد عملکرد آن شعاری بیش نخواهد بود زیرا کشوری میتواند سیاست خارجی مؤثر و پیشگامانه‌ای داشته باشد که از پشتوانه ‌های اقتصادی و قدرت بالای نظامی برخوردار باشد. هرچند که قدرت بالای نظامی هم با پول و بودجۀ دفاعی بالا محقق خواهد شد. لکن سیاست خارجی کشور حتماً باید پشتوانه داشته باشد، پشتوانه نظامی و پشتوانه اقتصادی و در حقیقت وجود هر دو مورد مؤثر و حیاتی میباشد. اگر پشتوانه سیاست خارجی فقط قدرت نظامی باشد عمدتاً ما در یک حوزه محدود میشویم اما اگر در کنار قدرت نظامی، قدرت اقتصادی و ثروت هم پشتوانه سیاست خارجی ما بشوند ما از حوزه نفوذ وسیعتری در جهان برخوردار خواهیم بود. در بحث هسته ای، چرا ما را بیش از هر چیزی، تحریم اقتصادی کردند؟ از خود این تحریمها میشود به نیات آنان پی برد، چون ایران نباید پیشرفت اقتصادی بکند زیرا اگر کشور ایران در کنار قدرت نظامی، ثروت هم تولید کند و اقتصادش را نیز تقویت نماید آن موقع به قدرت بلامنازع ای تبدیل میشود که نه تنها باید در منطقه، بلکه میبایست در کل جهان دیده شود و نقشش مورد قبول و احترام باشد، درکل دولت باید از تجربیات گذشته درس بگیرد و مدیریت اقتصادی کشور را تقویت نماید و از تجربیات فعالان اقتصادی و بخشهای غیر دولتی نیز بنحو مطلوب استفاده کند اما اگر باز هم درگیر رتق و فتق امورات خود شود و فقط بدنبال ادای دین به دوستان قدیمی و تحمیلی اش باشد و زمان را به بطالت بگذراند ناگهان چشم خود را باز میکند و میبیند که این چند سال هم گذشته و نه تنها هیچ مشکلی از مشکلات کشور و مردم حل نشده بلکه گره های دیگری نیز بر گره های قبل زده شده است که امیدوارم شاهد چنین روزی نباشم. قطعاً رفع مشکلات و نابسامانی های کشور و رشد و شکوفایی اقتصاد ایران در سریعترین زمان امکانپذیر است فقط کمی همت میخواهد که اگر کمی غیرت به خرج دهیم دیگر اثری از مشکلات اقتصادی و نارضایتی ها باقی نخواهد ماند، پس برای سربلندی ایران و ایرانی کمی همت کرده و از جان مایه بگذاریم.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: