عصرایران در یادداشتی آورده است:برخی ائمه جمعه و بعضی رسانهها میگویند کنسرت دغدغه اصلی مردم نیست اما هر هفته در نماز جمعه و رسانهها به آن میپردازند. واقعا اگر دغدغه نیست چرا هر هفته به این موضوع اشاره میشود. بهتر نیست به جای مسئلهای مانند کنسرت به دغدغههای مهمتر مردم پرداخته شود.
مصطفی داننده در یادداشتی در عصر ایران آورده است: آیتالله طباطبایینژاد امام جمعه محترم اصفهان در خطبههای نماز جمعه دیروز اصفهان گفت:« بیش از 75 درصد از مردم اصفهان دغدغه دین دارند و نیازی به کنسرت ندارند ما نباید همه را فدای چند درصد باقیمانده کنیم.»
این سخنان امام جمعه اصفهان بازتاب گستردهای در جامعه داشت و بسیاری از مردم را به یاد دوران انتخابات ریاست جمهوری و ماجرای 4 درصدیها و 96 درصدیها انداخت. تقسیم بندی که باعث شد مریم رجوی سرکرده گروهک منافقین در سخنرانی خود در پاریس به این موضوع اشاره و از ادعای ناکارآمدی جمهوری اسلامی بر اساس همین تقسیم بندی سخن بگوید.
سوالهای متعددی در مورد این تقسیم بندیها وجود دارد. اولین آن مبنع اعلام این درصدهاست. امام جمعه اصفهان و شهردار تهران آمار 96 و 75 را از کجا آوردهاند؟ کدام منبع آماری رسمی کشور این تقسیم بندی را انجام داده است؟ کدام نهاد دانشگاهی در مورد این آمارها کار تحقیقاتی انجام داده است؟ تقریبا پاسخی برای این سوالها وجود ندارد.
رییس جمهور روحانی در جریان مناظرهها در مورد این آمارها به نکتهی جالبی اشاره کرد. او گفت احتمالا چون سال 96 است از آمار 96 درصد سخن به میان میآید. شاید اگر انتخابات در سال 98 بود، آمار تبدیل به 98 درصد میشد.
ماجرای کنسرت و برخی ائمه جمعه
واقعا اگر امام جمعه محترم آمار علمی در مورد دارند کاش آن را در اختیار رسانهها قرار دهند تا محققین و جامعه شناسها از آن استفاده کنند.
58 درصد از مردم استان اصفهان در انتخابات ریاست جمهوری به حسن روحانی رای دادند. رییس جمهور روحانی از کسانی است که موافق برگزاری کنسرت در شهرهای مختلف است. در جریان مناظرهها هم به این موضوع اشاره کرد. رای مردم اصفهان به روحانی نشان میدهد که آنها هم طرفدار برگزاری کنسرت هستند. بنابراین و با توجه به آمار رای دهندگان به حسن روحانی در انتخابات میتوان گفت آمار امام جمعه محترم چندان با واقعیت اصفهان همخوانی ندارد.
مشخص نیست چرا برخی از آقایان علاقه دارند به جامعه القا کنند کسانی که اهل رفتن به کنسرت هستند، علاقهای به دین ندارند. فضای را به سمتی پیش میبرند که هرکس به کنسرت رفت گویی یک منکر بزرگ را مرتکب شده است. در اینجا باید گفت نه تنها رفتن به کنسرت منافاتی به دین دار ندارد بلکه بسیاری از کسانی که به کنسرت میروند دغدغه دین دارند.
کسانی که به کنسرت میروند همان جوانانی هستند که در ایام محرم در مراسم عزاداری اباعبدالله شرکت میکنند. همین جوانان در انتخابات و در راهپیمایی 22 بهمن حضور دارند. حضورهایی که صداوسیما توجه بسیار پررنگی به آن دارد. نمیشود وقتی این جوانان به راهپیمایی میروند بگوییم آنها انقلابی هستند و وقتی به کنسرت میروند بگوییم دغدغه دین ندارند.
جوانان امروز از خود میپرسند که چگونه در کشوری که قانونش یکی است و نهادی به نام وزارت ارشاد اسلامی برای کنسرتی، فیلمی، تئاتری مجوز صادر میکند بعد شخص دیگری آن را تعطیل میکند و با به برگزرای آن اعتراض میکند. جوانان دچار یک دوگانگی شدهاند که بالاخره در این کشور چه باید بکنند؟
آنها در یک کشور اسلامی در کنسرتی که از سوی وزارت ارشاد اسلامی مجوز گرفته است شرکت میکنند و بعد متهم 'دین دار نبودن' میشوند. آیا اینگونه رفتار کردن با جوانان درست و اخلاقی است؟
برخی ائمه جمعه و بعضی رسانهها میگویند کنسرت دغدغه اصلی مردم نیست اما هر هفته در نماز جمعه و رسانهها به آن میپردازند. واقعا اگر دغدغه نیست چرا هر هفته به این موضوع اشاره میشود. بهتر نیست به جای مسئلهای مانند کنسرت به دغدغههای مهمتر مردم پرداخته شود.
بهتر است هر چه زودتر به ماجرای کنسرت و برچسب زدن به کسانی که به کنسرت میروند پایان دهیم و سعی نکنیم جامعه را به دین دار و غیر دین دار، تقسیم کنیم.
عصرایران/18تیر96