اقتصاد از اجزا و مکانیزمها یا ساز و کارهای بازار و برنامهریزی همراه با سازماندهی تشکیل میشود که هدف تامین حداکثر نیازهای انسانی (مادی و ایمنی) را دنبال میکند. اگر شرایط و دادههای زیرسیستم فناوری و اجتماعی فرهنگی اهداف و اصول آن را مورد نفی و تردید قرار ندهد.
به گزارش ایسنا، علی اکبر نیکو اقبال، عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه تهران، مقاله خود تحت عنوان «جایگاه فناوری های نوین در اقتصاد»، در اختیار خبرگزاری ایسنا، قرار داده است که در متن آن آمده است: یکی از معروفترین جملات در علوم اقتصادی که شایدسابقه ای بیش از صدسال داشته باشد جمله ''این به شرایط بستگی دارد '' است.
زیرا همه چیز به همه چیز وابسته است یعنی هر تغییری در یکی از اجزاء، همه اجزاء را تحت تاثیر قرار میدهد مانند اعضاء یا جوارح به هم پیوند خورده انسان. این نوع وابستگی روش شناختی جدیدی را بنیانگذاری کرده که تحت عنوان نظریه سیستمها شهرت یافته است و اساسا در تقابل با روش شناسی کلاسیک قرار دارد. بنابراین ضروری است که موضوع را با نگاهی سیستمی آغاز و بررسی کنیم.
در واقع، زندگانی جمعی انسانها اساسا در سه زیرسیستم فناوری، اقتصادی و جامعه و فرهنگ (از جمله اخلاق و سیاست) تحقق پیدا می کند که نظام یا سیستم پویای اجتماع را تشکیل میدهند.
زیرسیستم تکنولوژی یا فناوری از داده ستادههای فرایندهای تولیدی (ورودیها و خروجیهای تولید) در زمینههای انواع محصولات مورد نیاز نظیر تدارک انرژی، حمل و نقل، ارتباطات رسانهای، امکانات آموزشی و بهداشتی، تدارک و توزیع محصولات و منابع و غیره تشکیل میشود و سطح و درجه تسلط انسان را بر طبیعت اعلان میکند.
اصلی که بر این زیرسیستم حکم فرماست اصل اقتصادی (یا حداکثر کارآیی تولید) است که بیان کننده به حداکثر رساندن مقدار تولید در یک مجموعه ثابت و یا داده شده منابع، و یا بر عکس به حداقل رساندن منابع و یا عوامل تولیدی است در صورتی که مقدار تولید ثابتی داده شده باشد. کلا فرض می شود که اصل اقتصادی به علت عقلایی بودن آن مورد قبول سایر زیر بخشها است که البته می تواند در واقع قویا مورد سوال قرار گیرد.
زیر سیستم اقتصاد (یا به بیان ساده اقتصاد) از اجزا و مکانیزم ها یا ساز و کارهای بازار و برنامه ریزی همراه با سازماندهی تشکیل می شود که هدف تامین حداکثر نیازهای انسانی (مادی و ایمنی) را دنبال می کند اگر شرایط و دادههای زیرسیستم فناوری و اجتماعی فرهنگی اهداف و اصول آن را مورد نفی و تردید قرار ندهند.
در ارتباط و اثرگذاری متقابل با زیرسیستم اقتصاد، زیر سیستم اجتماعی فرهنگی از جمله سیاسی اخلاقی قرار دارد که از نظام ارزش ها و اخلاقیات، عادات و رسوم، علل و انگیزههای رفتاری، هنجارها، بایدها ونبایدها، ایده ها وآرمانها، اعتقاد ات و باورها، موضعگیریها و طرز برخوردهای فردی، گروهی و جمعی که با یکدیگر مرتبط هستند سخن میگوید و یک اثر قطعی بر روی فعالیت های اقتصادی و نظام فناوری، نوع و ترکیب محصولات تولید شده، توزیع کالا، تقسیم درآمد و ثروت و بالاخر ه اثرات برگشتی برروی اهداف اجتماعی یک جامعه مانند استقلال، خودکفایی، آزادی، مساوات، صلح و عدالت اجتماعی وغیره باقی می گذارد.
در بخشی دیگری از این مقاله آمده است: جایگاه فناوری در نظریههای توسعه و رشد اقتصادی. با تشریحی که از اثرگذاریهای متقابل بین اقتصاد و فناوری صورت گرفت ضروری است که اثرگذاری های هر یک بر دیگری همراه با تحولات کلی سیستم نیز مورد تشریح قرار گیرد.
در این رابطه، فناوری را تعریف و نقش فناوری در توسعه و رشد اقتصادی را از دیدگاه نظریه پردازان اقتصادی تشریح و نکاتی از روابط متقابل را تبیین می کنیم.
فناوری استفاده عملی انسان از دانش و مهارت جهت بهبود روشها، فرایندها، ابزارها و سیستمهای به کار رفته در ابزارآلات و وسائل جهت به حداکثر رساندن تولید کالا و خدمات مورد نیاز است.
احتمالا یکی از اولین پیشنهادات جهت رشد و توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه، توصیه پروفسور ملور به کشاورزان بود که بخشی از زمان کار کشاورزی خود را جهت بهبود وسائل و ابزارآلات کشاورزی خود در زمینه های کاشت و داشت و برداشت اختصاص دهند تا از این طریق، بازدهی مزارع تولیدی خود را افزایش بدهند.
در حقیقت، این پیشنهاد که جنگلبانان ارههای خود را جهت قطع درختان، اول تیز کنند تا زمان اره کشی و کار تولید افزایش پیدا کند با وضوح، اهمیت بهبود ابزار کار را جهت به حداکثر رساندن تولید نشان می دهد. نشانه ها و نمونه های فراوانی در تاریخ توسعه اقتصادی وجود دارد که نقش بی بدیل فن آوری در رشد اقتصادی کشورهای توسعه نیافته را اثبات می کند. در دوره هایی که چین کوشش و جدیت فراوانی برای ساخت تجهیزات کشاورزی به عمل می آورد تا بازدهی کشاورزان خود را افزایش دهد مثال اتحاد جماهیر شوروی حاکی از به کار بردن شبانه روزی تجهیزات کشاورزی مانند تراکتور در مزارع کشاورزی خود بود
نقش و اهمیت فناوری دراقتصاد و یا توسعه اقتصادی، درنظریه های رشد اقتصادی نیز مورد بررسی قرارگرفته است. در نظریه های اولیه رشد اقتصادی که با نام نظریه کلاسیک والگوی رشد هارود و دوما شهرت یافته است نقش و اهمیت متغیر پس انداز و سرمایه گذاری و در حاشیه آن نیز بهره وری نیروی کار و سرمایه (ابزارتولید) مورد توجه قرارگرفت. کمبود سرمایه و وفور نیروی کار در کشورهای جهان سوم موجب شد تا اقتصاددانان توسعه به مبحث انباشت سرمایه و سرمایه گذاری توجه خاص مبذول کنند. اولین کتاب معروف توسعه اقتصادی از راگنار نرکس است که تحت عنوان نظریه شکل گیری سرمایه پس از جنگ دوم جهانی منتشرشد و او در این کتاب، سرمایهگذاری متوازن را در پایین ترین سطح شبکه تولیدی یعنی کالاهای مصرفی توجیه کرده است.
مبحث سرمایه گذاری با نظریه های رشد متوازن و نامتوازن ادامه یافت و حتی تنگناها و کمبود سرمایه در کشورهای در حال توسعه موجب شد که بسیاری از اقتصاد دانان توسعه، نسبت سرمایه گذاری 25 درصد (نسبت به تولید ناخالص ملی) را ملاک پیشرفت و توسعه اقتصادی این کشورها تلقی کردند.
وفور سرمایه در کشورهای صنعتی وعدم تحقق قانون کاهش بازده نزولی (سرمایه) در همان کشورها در دهه های هفتاد و هشتاد میلادی، اقتصاددانان را متوجه بهره وری فزاینده سرمایه و به عبارتی تکنولوژی و فناوری متجسم (یا متبلور) در سرمایه کند. به این ترتیب، بهره وری فزاینده در تجهیزات و روش ها اهمیت بیشتری در مقایسه با نسبت سرمایه گذاری پیدا کرد. در این رابطه، نظریه رشد اقتصادی هارود و دوما نیز که نسبت سرمایه به کار و یا تولید به سرمایه و یا تولید به کار را ثابت فرض میکرد مورد ارزیابی اساسی قرار گرفت.
در ادامه نظریههای رشد اقتصادی، الگوی رشد نئوکلاسیک و درون زا مورد توجه قرار گرفت. رومر در مطالعات خود در سال 1390 نشان داد که تولید سرانه کارگران در آمریکا در مقایسه با 100 سال گذشته 10 برابر شده است. رومر علت آنرا اساسا در تغییرات فناوری و رشد سرمایه انسانی عنوان می نماید. بنابراین، رومر همراه با نظریه رشد درون زا بر آموزش و مهارت نیروی کار از یکطرف و توسعه فناوری و تکنولوژیهای جدید از طرف دیگر تاکید دارد.
الگوهای رشد درونزا اساسا سه رهیافت را مورد توجه قرار داده اند:
- انباشت سرمایه فیزیکی،
- انباشت سرمایه انسانی (یعنی نیروی کاری ماهر) و
- رشد مستمر در طراحی و محصولات جدید که تداوم آن، طرح های تولیدی جدیدتر رشد اقتصادی طویل المدت راتامین می کند.
باید توجه داشت که در جهان صنعتی امروز، تولید به یک سلاح رقابتی تبدیل شده است و سازمانهای تولیدی در محیطی قرار گرفته اند که از ویژگیهای آن میتوان افزایش فشارهای رقابتی، تنوع در محصولات، تغییر در انتظارات اجتماعی و افزایش سطح توقع مشتریان را نام برد. محصولات در حالی که باید بسیار کیفی باشند، تنها زمان کوتاهی در بازار می مانند و باید جای خود را به محصولاتی بدهند که با آخرین ذائقه، سلیقه و یا نیاز مشتریان سازگار هستند. بی توجهی به خواست مشتری ممکن است بسیار گران تمام شود. شرایط فوق سبب گردیده تا موضوع اطلاعات برای سازمانهای تولیدی اهمیتی حیاتی پیدا نماید و سرمایه نه تنها منابع تولیدی ماشین آلات و تجهیزات بلکه سرمایه نیروهای انسانی ماهر و اطلاعات را در بر می گیرد.
امروزه اطلاعات به عنوان منبع ارزشمند و سرمایه حیاتی سازمان ها محسوب می شود. امتیازات و محاسن کاربرد فناوری اطلاعات در کسب و کار موارد متنوعی را در بر می گیرد: افزایش سرعت اطلاع رسانی و خدمات رسانی، افزایش کمیت و کیفیت تولید، امکان توسعه بازار، امکان نیاز سنجی برای ارائه کالا ها و خدمات جدید، جلوگیری از گرایش مشتری به رقبا، ایجاد ارزش افزوده برای مشتری و مواردی دیگر.
نقش فناوریهای نوین در اقتصاد
با گذشت زمان، رشد تحولات فن آورانه شتاب بیشتری یافته است بطوری که در حال حاضر، زمان گردش تکنولوژی در سطح جهانی به یک سال رسیده است. تحولات صرفه جویانه تکنولوژی موجب کاهش قابل توجه هزینه های جاری و استفاده از ماشین آلات جدید، در حدی گردیده است که تکنولوژی های قدیمی تر به سرعت از نظر اقتصای مستهلک شده و لذا قیمت های فروش آنها به مبالغ ناچیز دفتری حتی زیریک دهم قیمت های اولیه تنزل پیدا می کند.
انقلاب صنعتی قرن 18 اگر چه دست آوردهای بزرگی در امور اقتصادی اجتماعی در مقایسه با وضعیت ما قبل خود به همراه آورد ولیکن رشد و سرعت تحولات فناوریهای نوین در عصر حاضر در مقایسه با فناوریهای عصر انقلاب صنعتی تفاوتهای بسیار اساسی دارا می باشد زیرا که فناوری اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر نه تنها کلیه زیربخشهای زندگی انسان در امور اجتماعی فرهنگی، سیاسی، امنیت، اقتصاد بازار و دولت را تحت تاثیر و دگرگونی قرار داده است بلکه رشد نمایی فناوریهای نوین هر آن فناوریهای نوین دوره و حتی لحظه های قبل را کهنه و از رده خارج می کند.
"صنایع فوق پیشرفته"
نظیر "نانو تکنولوژی"، "بیو تکنولوژی"، "هوا فضا" و "انرژی هسته ای"، داروهای گیاهی، انرژیهای تجدیدپذیر، تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی و هزاران نوآوریهای فنی که اسامی یا عناوین آن بیش از صدها کتاب را پر می نماید نشان از جهت گیریهای سرمایه گذاریهای جدید و تاثیر گذاری عمیق فناوریهای نوین بر اقتصاد و اشتغال در زمانهای حال و آینده است.
اجلاس داووس یا اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد در سوئیس، در ژانویه ۲۰۱۶، ضمن اشاره به فناوری های نوین، «مهار انقلاب صنعتی چهارم" را مورد تاکید قرار می دهد. "شعار رسمی اجلاس ۲۰۱۶، رشد رباتها و اتوماسیون بود. مجمع جهانی اقتصاد هشدار میدهد که با ظهور رباتها تا سال ۲۰۲۰ میلادی، حدود ۵ میلیون شغل از بین خواهد رفت. فناوری های نوین در سال های اخیر توانسته بسیاری از صنایع و حوزه های اقتصادی را متحول کند. یکی از صنایعی که این سال ها از فناوری های نوین استفاده بسیاری کرده صنعت خودروسازی است. ورود فناوری های نوین به صنایع خودروسازی و ساخت و آزمایش خودروهای هوشمند و خودروهای بدون راننده توسط شرکت های خودروسازی و فناوری باعث شده است که چشم انداز آینده صنعت خودرو بسیار متفاوت به نظر برسد. همچنین جایگزین شدن روبات ها به جای انسان ها در بسیاری از مشاغل و افزایش استفاده از هوش مصنوعی و اتوماسیون، خودکارسازی فعالیت ها را بیش از گذشته لازم و ممکن جلوه داده است ... . تا سال ۲۰۲۰ خلاقیت بهعنوان یکی از سه مهارت اصلی و مورد نیاز کارکنان خواهد بود. با وجود انبوهی از محصولات جدید، فناوریهای جدید و شیوههای جدید کاری، شرایط به نفع کارکنانی خواهد بود که از خلاقیت بیشتری برخوردار باشند".
جایگاه فناوری در جامعه اقتصادی امروز ایران
همانطور که رفت، زمان گردش تکنولوژی در سطح جهانی به یک سال و حتی کمتر رسیده و تحولات صرفه جویانه تکنولوژی موجب کاهش قابل توجه هزینه های جاری و استفاده از ماشین آلات جدید در حدی گردیده که تکنولوژی های قدیمی تر به سرعت از نظر اقتصای مستهلک شده و لذا قیمت های فروش آنها به مبالغ ناچیز دفتری تنزل پیدا می نماید. بنابراین مجریان پروژه های کارآفرینی و غیره مجبورند که ظرف یکی دوسال برگشت سرمایه و سود مرتبط با ریسک پذیری سرمایه گذاری خود را تامین کنند.
مسئله انتخاب تکنولوژی از دیر باز مورد توجه اقتصاددانان و سیاستگذاران توسعه بوده و کلا مباحث نظری و تجربی آ ن در سطح قابل قبولی حل گردیده است. در حال حاضر، کشورهایی که در ابداعات و ابتکارات فن آورانه پیشرو نبوده بلکه مصرف کننده یا مقلد می باشند، نظیر هندوستان و چین، تکنولوژی های روز دنیا را با یک گام دیرتر وعقب تر دنبال می نمایند تا از مزایای آن، نظیر قیمت های ارزان ویا امکانات کپی سازی، بهره برداری نموده و در عین حال چندان هم از تکنولوژی های روز دنیا با بالاترین سطوح کیفیت و بهره وری عقب نباشند. بدیهی است که تقلید، کپی برداری و مهنسی معکوس می تواند به انواع نوآوریها و کشفیات تولیدی جدید نیز مانند کشف ترانزیستور توسط ژاپن منجر بشود.
در این قسمت از گزارش، نگارنده بر آنست که با توجه به وابستگی دیرینه اقتصاد ایران به منابع نفت و گاز و بیماری مزمن هلندی یا "مصیبت منابع"، برگزیده ای از تاثیرات سیستمی نفت ارزان، انتخاب فناوری یا تکنولوژی و توسعه اقتصادی ایران را مورد بحث قرار دهد.
یکی از منابع و یا عوامل مورد نیاز تولید، سوخت و یا انرژی است. نسبت میزان تولید به انرژی مصرفی در یک دوره، کارآیی تولید را تشکیل می دهد که به آن بهره وری انرژی نیز گفته می شود.
انرژی به این علت مورد استفاده قرار می گیرد تا با استفاده از آن، کاری انجام و یا تولید و بازده ای به دست آورده شود. هر قدر میزان کار و یا بازده به دست آورده شده، با مصرف انرژی کمتری امکانپذیر گردد بهره وری افزایش می یابد. انرژی مورد نیاز برای گرم نمودن یک آپارتمان و یا یک خانه می تواند به یک دهم تقلیل پیدا کند اگر ساختمان به طرز هوشمندانه و عقلایی ساخته شود. اگر اطاقی از روشنایی طبیعی بر خوردار باشد بهره وری انرژی به پنج برابر افزایش می یابد. بهره وری انرژی و صرفه جویی در انواع کاربردهای انرژی یکسان نمی باشند، اگر چه نتیجه های که از آن به دست آورده می شود یکسان است. در هر دو صورت، مصرف انرژی کاهش پیدا می نماید. امکانات صرفه جوئی در مصرف انرژی و یا جایگزینی آن، نظیر استفاده از شیرهای مجهز به جریان مشترک آب و هوا و یا مجهز به چشم الکترونیکی غالبا در بروشورهای اطلاعاتی در دسترس قرار دارد. جایگزینی یک لامپ کم مصرف به جای لامپ پرمصرف در طول عمر خود موجب کاهش مصرفی معادل با یک بشکه نفت خام می شود. یک اتومبیل 6 سیلندر 2009 معمولی با استفاده از فن آوری برتر، 4/5 لیتر گازوئیل در 100 کیلومتر مصرف می کند.
البته بهره وری یا کارایی انرژی را میتوان در مرحله اول از طریق کارایی بیشتر فنی افزایش داد. ولیکن کارایی فنی بالاتر به تنهایی کمک نمی کند. همه می توانند فعال شوند و در مصرف انرژی، صرفه جویی نمایند. با کاربرد یک تکنولوژی قدیمی می توان همانقدر در مصرف انرژی صرفه جویی کرد که یک تکنولوژی جدید با استفاده استاندارد از آن دارا می باشد. یک یخچال نباید حتمابزرگتر از اندازه مورد نیاز باشد و یا آنکه با سرمایی قطبی در حال کار باشد. فضاهای نسبتا گرم غالبا برای سلامتی مفید نمی باشند. با وجود پیشرفت های اساسی در تکنولوژی های صرفه جویی کننده انرژی، نقش انسان در کاربرد صحیح ودرست از آنها جهت افزایش و بهبود بهره وری غیر قابل کتمان است.
اکثر محصولات و ابزارآلات و مواد صنعتی جدید دارای دستورالعمل های کاربردی و نحوه های صحیح استفاده از آنها می باشند که می توانست و می تواند توسط کاربران با دقت تمام مورد شناسایی و استفاده قرار گیرند.
به علت استمرار پرداخت یارانه برای سالیان دراز به حاملهای انرژی در ایران و در نتیجه اختلاف یا انحراف فاحش قیمت های یارانه ای انرژی با قیمت های جهانی انرژی، صدمات و خسارت های جبران ناپذیری به اقتصاد ایران تحمیل و باعث شده است که صنایع انرژی بر در انتخاب تکنولوژی، اولویت پیدا کرده و به این ترتیب، رقابت پذیری بسیار اندک صنایع ایران در کالیبر جهانی فقط از طریق فن آوری های انرژی طلب با قیمت های ارزان انرژی میسر شود.
این مسائل کم و بیش در مطبوعات ایران منعکس گردیده است که نشاندهنده اثبات نظریه در تجربه عملی آن می باشد. به عنوان مثال، عصر اقتصاد در سر مقاله خود با عنوان، انباری برای اسقاطی های غربی، می نویسد:
"گشت مختصری در شهرک های صنعتی نشان می دهد که سوله ها و کارگاه های موجود در این شهرک ها اکثرا به صورت انبار ماشین های صنعتی، از رده خارجند که قادر به تولید حمایت شده در داخل نیز نیستند.
زمانی که نماینده مرند در مجلس شورای اسلامی با حمایت وزارت صنایع سرمایه گذاری در تاسیس شرکت لامپ تصویر مرند را در اواخر دهه 80 پی گیری می کردند، مدیر یکی از شرکت های سرمایه گذاری در خصوص عدم تمایل به مشارکت دراین طرح گفته بود: فن آوری لامپ تصویر از رده خارج است و توجیه اقتصادی ندارد. اما متاسفانه انتقال ارزان قیمت تکنولوژی مربوط، باعث شد این پروژه کهنه به عنوان یک دست آورد صنعتی درشهر مرند بامشارکت سازمان گسترش ونوسازی صنایع ایران کلید بخورد، اما درحالی که این پروژه هنوز نتوانسته به بهره برداری برسد، روز گذشته دررسانه ها اعلام شد که به دلیل اینکه مصرف برق لامپ تصویر، 55% بیش از ال – سی دی است، باید با برنامه ریزی پنج ساله، تولید وعرضه تلویزیون با لامپ تصویر متوقف شود.
به عبارت د یگر بی تدبیری وعدم توجه به تحولات فن آوری جهانی، سرمایه هایی را که باید مصروف اشتغال ورشد وتوسعه گردد، به انبارسازی مفرغ های بلامصرف کشورهای پیشرفته تخصیص داده است" (عصر اقتصادی دوشنبه 25 شهریور 1387 – شماره 1291- صفحه 1). انتخاب این نوع ازتکنولوژی های به شدت انرژی بر می تواند فقط با تکیه بر محاسبات سرمایه گذاری و توجیه اقتصادی بر مبنای قیمت های ارزان برق و یا بالاخره سوء نیت های مالی اداری صورت گرفته باشد.
شایان ذکر است تا زمانی که محاسبات سرمایه گذاری بر اساس قیمت های یارانه ای انرژی صورت پذیرد پروژه هایی مورد توجیه اقتصادی قرار می گیرند که انرژی طلب باشند و لذا هیچیک از آن ها توان رقابت در بازارهای جهانی را به علت گران بودن هزینه های انرژی دارا نمی باشند. به این ترتیب، این گونه پروژه ها تکنولوژی مطلوب با حداکثر ارزش افزوده را منعکس نمی نمایند و احتمالا قادر به جبران هزینه فرصت های از دست رفته آن نیز نمی شوند.
حذف یارانه های انرژی و به عبارتی هدف مند نمودن آن فرصت مناسبی بود تا خلاء و فاصله عظیم به وجود آمده با تکنولوژی های روز آمد بسته شود. هر قدر جایگزینی تکنولوژی های قدیمی و به این ترتیب نیز صرفه جویی انرژی پس از حذف یارانه های انرژی توسط خانوارها و صنایع سریع تر صورت پذیرد همان قدر نیز فرصت های از دست رفته کاهش و انطباق با ساختارهای اقتصادی مطلوب، سریع تر تحقق می یابد. در اینجا، نمونه هایی از تحولات فنآوریهای جهانی جهت صرفه جویی انرژی های فسیلی با دو هدف ذکر می شود تا
اولا فاصله عقب ماندگی خودمان را با سطح نوین تکنولوژی در سطح جهان شناسایی کنیم و در ثانی، جایگزینی تکنولوژی های قدیمی در ایران را با تکنولوژی های نسبتا جدید، امری امکانپذیر تلقی نمائیم زیرا که:
اولا نوسازی و مدرنیزاسیون صنایع به صورت ناگهانی و در یک عمل یا حتی یک مرحله صورت نمی گیرد (نگاه کنید به ورشکستگی ماشین سازی ب. ام. و. در آلمان در 1980 میلادی و حمایت مجلس و دولت آلمان از این صنعت که اکنون یکی از برندهای بزرگ جهان را تشکیل می دهد. بد نیست که در این رابطه به ورشکستگی کارخانه ارج و چندین مورد مشابه نیز توجه شود) و ثانیا اجبارهای محیطی و به عبارتی قیمت های نسبی واقعی است که فرایندهای تولیدی را متحول می کند.
دکتر م. ح. ادیب مواردی از عقب ماندگی فناوری در ایران را به شرح زیر تبیین کرده است:
- ایران در سال 1392 به ارزش حدود یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار سنگ آهن صادر کرد. در سال ۹۴ صادرات سنگآهن تقریباً متوقف شده است. علت توقف صادرات سنگ آهن ایران، فناوری موج چهارم است.
در گذشته صادرات سنگآهن با کشتیهای ۶۰ تا ۷۰ هزار تنی انجام میشد. اکنون استرالیا ۴ کشتی ۶۰۰ هزار تنی خریداری کرده است و هزینه حمل از استرالیا به چین فقط ۴ دلار برای هر تن است؛ اما هزینه انتقال سنگآهن از بافق یزد تا بندرعباس با فنآوری موج دوم ایران ۱۷ دلار است. ایران هرگز نمیتواند با فناوری موج دومی با فناوری موج چهارمی استرالیا رقابت کند.
قیمت ورق سرد چین در سال ۲۰۰۱ حدود ۵۴۰ دلار بود. در همان سالها فناوری چین در تولید ورق سرد موج سومی بود و اینک موج چهارمی هست و قیمت آن حدود ۴۵۰ دلار شده استبه سخن دیگر قیمت ورق سرد چین در مقایسه با سال ۲۰۰۱ در واقع ۱۵۰دلار است زیرا که 3 دلار امروز معادل 1 دلار سال 2001 قدرت خرید در بازار جهانی دارد.
- چینیها در شرف قبضه بازار جهانی فولاد هستند. چینیها برج ۱۱۰ طبقه را با فناوری موج چهارمی در ۱۰ ماه میسازند درحالیکه در تهران یک ساختمان ۵ طبقه با فناوری موج دومی معمولاً ۱۸ ماهه ساخته میشود.
- فناوری موج دومی در تولید مسکن بیشازحد، نقدینگی را درگیر میکند. با فناوری جدید در هر موردنیاز به وام بانکی حداقل به یکششم کاهش مییابد. در ایران به سبب استفاده از فناوری قدیمی در هر مورد، نیاز به وام بانکی شش برابر عرف جهان است. استفاده از فناوری قدیمی خواب سرمایه را طولانی کرده و این باعث افزایش میزان بهره در ایران شده است. توجه کنیم که منظور از فناوری فقط ابزارآلات و ماشین نیست بلکه روش بهرهوری و فوت فن امور نیز هست.
البته نمونه های دیگری نیز هنوز می توان ذکر نمود که به دو مورد دیگر بسنده می شود:
- یکی از آشکارترین تحولات فن آورانه، کاهش مصرف بنزین در خودرو های جدید است که میزان مصرف آنها 37% کمتر از خودروهای مشابه آن در ایران است. اگر چه خودرو های تولید داخلی نسبت به گذشته پیشرفت های خوبی داشته ا ند ولیکن طبیعی است که قیمت نازل بنزین نمی تواند فشار چندانی به مصرف کنندگان جهت تقاضای اتومبیل های کم مصرف از یک طرف و به تولید کنندگان از طرف دیگر جهت مدرنیزه کردن میزان مصرف بنزین آنها وارد کند.
- بررسیهای به عمل آمده نشان میدهند که مصرف انرژی در صنایع سیمان ایرن حدود 35% بیشتر از سطح معمول جهانی و در صنایع فولاد بیش از 85% کارخانه مشابه آن در ژاپن است.