زندگی با سوال و مساله و خواست و اراده و قصد و پرسش و پرسیدن و جستن و جست و جو کردن، سر و کار و مشغولیت و مراجعت دارد، یعنی، شغل زندگی پرسش و پاسخ است؛ به عبارت دیگر پله ها و پایه های زندگی با پرسش و پرسیدن و پاسخ و جواب یافتن بنا نهاده می شود.
روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم محمدعلی نویدی، نوشت: پرسش و سوال اسم مصدر از پرسیدن و عمل پرسیدن است؛ از منظر تفکر اثربخش، پرسش و سوال در معنای واقعی و حقیقی خود از توجه و تفطن و التفات و عطف نظر به اثرها و نقش اثرمندی مطرح می گردد؛ یعنی، پرسش و درک و توجه به اثر قرین هم هستند؛ در واقع، هر گاه به نقش اثرها و اثربخشی ها، آگاهی اندک، یعنی توجه و دقت، شود، بذر ها و جوانه های پرسیدن و جستن، شروع به شکوفیدن می کنند؛ و با طلب و اراده و خواست و آگاهی این جوانه های پرسش، به رشد و ریشه دار شدن می آغازند؛ پس، ریشه و اصل پرسش از دیدگاه تفکراثربخش، به فهم و لمس و درک وجودی و واقعی اثرها، برمی گردد.
مثلا، وقتی از نقش و اثر گیاهان و سر سبزی و درختان و محیط و منابع طبیعی در سلامت محیط و فضای زیست، آگاهی پیدا می کنیم و اثر منفی آلودگی محیط و آب و هوا در درک می نماییم، پرسش از اهمیت و چگونگی حفظ و نگهداری پوشش گیاهی مطرح می گردد.
بنابراین، پرسش گری از اثر طلبی و اثرشناسی و حس واقعی نقش و عمل و تاثیر اثرها در زندگی، ناشی می شود؛ یعنی، آدمی مادامی که به حقیقت و واقعیت اثرها تفطن پیدا نکرده است و در جهل کامل از اثر چیزی بسر می برد، هر گز در مورد و خصوص و خصوصیات و ویژگی های آن چیز سوال نمی کند؛ فلذا، طلب حقیقت اشیاء و امور و آثار آنها مبدا و مصدر توجه به اثرها و پرسش از آنها است؛ این مطلب همان حقیقت شناسی است، منتهی شرط این نگرش توجه و اهتمام به اثرهای حقایق و واقعیات است؛ اثر و حقیقت چیزها، از هم جدا و منفک نیستند؛ بنابراین، پرسش از اثر پرسش از حقیقت و واقعیت امور و اشیاء است. در حقیقت شناسی، آدمی دنبال فهم و آگاهی و دانستن از سر 'به تشدید راء' و راز و رمز امور و پدیده ها و پدیدارها است؛ این کنجکاوی و طلب فهم حقیقت و سر و باطن و درون امور و چیزها، در باطن و سرشت انسان، نهادینه شده است.
گاهی پرسش از امور و کارها و وقایع و اتفاقات و پدیده ها، به خاطر کارکرد و عملکرد و کاربرد و چرایی و چگونگی نقش و کار آن ها است، این پرسش اثربخش است؛ مثلا، عملکرد مهندسین در جامعه و زندگی اجتماعی چیست؟ یا کارکرد جنگل ها در زندگی کدام است؟ یا کاربرد و نقش انصاف و دادگری در استحکام زندگی چه می باشد ؟ پس، پرسش از نقش و اثر امور و پدیده ها، پرسش اثربخش و تاثیرمند در زندگی است.
پرسش، گاهی برای فهمیدن و دانستن و خبر پیدا کردن و اطلاع یافتن از خصوصیات و حالات و اوصاف و ویژگی های کارها و پدیدارها است؛ این نوع پرسش، در مقابل ماندن در جهل و ناآگاهی و تاریکی و اندیشی قرار دارد؛ تاریک اندیشی، سبب جهالت و حماقت و ابهام و نابینایی و نگون بختی در زندگی می شود؛ دانستن نیاز به روشن اندیشی و اعمال عقل و تفکر دارد؛ در سایه تفکر، پرسش مطرح می گردد.
پرسش عبور و گذر از جهل و نادانی است؛ هر گاه و هرجا، پرسش اثربخش مطرح شود، آدمی از جهل و حمق به نادانی و فهم گذر می کند؛ یعنی، به شان انسانی نزدیک می شود؛ شان و منزلت آدمی، تفکر و عقلانیت و آگاهی و حقانیت و حقیقت یابی است؛ بنابراین، پرسش اثربخش، انسان و زندگی را از ابهام و تاریکی به سوی روشنی و نورانیت و علم سوق می دهد؛ مثلا، جامعه ای که نقش مدارا و ملایمت و تعامل را نمی داند و در ابهام و انتقام بسر می برد، از نفع و نقش و اثر تفاهم و تعاضد بی خبر است؛ فلذا، مشکلات و پیچیدگی ها و ابهامات فراوان پیش روی زندگی پیش می آید؛ پرسش خروج از گرفتاری و تیرگی زندگی است، بشرط توجه و همت به حصول اثرها.
گاهی پرسش اثربخش، برای نجات از تردیدها و شک و شبهه ها است؛ سوال این است که این کار یا قانون یا عمل و فعالیت و حرکت چه نقشی و اثری و خصلتی دارد؟ یعنی، شخص از نوع اثر و ویژگی و نقش آفرینی امور و چیزها، یقین و اطمینان ندارد؛ لذا، پرسش می کند تا از تردید خارج شود و به یقین ورود پیدا کند؛ رفع تردید، با طرح سوال معقول مرتبط است؛ درست مثل امور روزانه و روزمره زندگی، نیک بنگریم و در امور زندگی خویش بیندیشیم، پرسش همه جا همراه و همراز و همدم ما است؛ از احوال پرسی و خبرهای روزانه تا امور کلان با پرسش و سوال سر و کار داریم؛ چرا ؟ چون سوال با خود اثری پیش می آورد که گرهی و مشکلی و گرفتاری از زندگی را حل می کند و می گشاید، اساسا، جوهره و ماهیت و اصالت پرسش اثربخش، گشودگی و حلال بودن در زندگی است؛ چگونه ؟ پرسش اثری دارد و آن اثر نفوذ و تاثیر و تغییر متعلق و موضوع پرسش است؛ مثل وقتی از احوال کسی سوال می کنیم، در واقع، قفل و بستگی بی خبری خودمان را از مورد سوال می گشاییم؛ از گشایش یعنی رهایش از آن معضل و مبهم؛ پس، آدمی پیوسته در استخبار و استطلاع و استفهام است؛ یعنی، در طلب با خبرشدن و آگاه گشتن و فهمیدن، این ویژگی انسانی ما است.
علم و فرهنگ و تمدن و دانش و دانایی و تکنولوژی و هنر و مهارت و سرمایه های علمی و عملی انسان و انباشت آگاهی او در طول تاریخ، حاصل و نتیجه همین تعامل و تعاضد سوال ها و جواب ها است؛ پرسش اثری دارد و پاسخ اثر دیگری و مکمل دارد؛ حاصل تعامل این دو حالت و خصلت آدمی، دانش و علم و آگاهی است؛ گویی، پرسش و سوال بخشی و قدری و قسمتی از امر پوشیده و پنهان و مخفی را آشکار می کند، و پاسخ و جواب بخش و پرده دیگری از پوشیدگی را کنار می زند، پس این دو موجب انکشاف حقیقت امور و پرده برداری از نادانسته ها و نافهمیده ها است.
پرسش اثربخش، یعنی به ثمر نشستن این واقعیت؛ تشخیص این به ثمر نشستن با تفکر اثربخش است؛ مثلا، راجع به گرم شدن زمین و اثرگرمایش تدریجی محیط زیست و رقیق شدن لایه ازن چیزی نمی دانیم، با پرسش و سوال شروع به دانستن و آگاهی یافتن می کنیم؛ این روند و فرایند بطور مستمر و مدام پیش می رود، سوال و جواب، پرسش و پاسخ، این سلسله سوالات و سعی ها سبب می شود، دم به دم و گاه به گاه آگاهی افزون شود و انباشت اضافه گردد و با اعمال تفکر، ارزش افزوده پیدا کند و علم تولید شود؛ مثل، گندم کاشتن و داشتن و برداشت کردن، مثل دانه های گندم را از کاه جدا کردن و در یک جا جمع نمودن و خرمن بار آوردن و آسیا کردن و آرد درست کردن و نان پختن و به ثمر رساند؛ پرسش اثربخش، بدنبال خود پاسخ اثرگذار و جواب و تلاش علمی اثرمند ایجاد می کند و دانش از این طریق متولد می شود.
پرسش اثربخش، ریشه در مجهول شناسی دارد؛ یعنی، مجهولات و ناشناخته ها و نامکشوفات، بخش اعظم زندگی را می سازند؛ به تعبیر دیگر، انسان در میان و بستر ناشناخته ها و نادانسته ها و نا معلومات از یک طرف، و دانسته ها و شناخته ها و معلومات از طرف دیگر، زندگی می کند؛ خصلت تفکر و ویژگی اندیشیدن اثربخش، این است که از معلومات اثربخش به شناخت مجهولات اثرگذار حرکت و فعالیت کند؛ گویی، مجهول نیز در مجهولیت خود اثری دارد و آن کشیدن و سوق دادن اندیشه و فکر و ذهن بسوی سوال و طرح پرسش است؛ پرسش از مجهول برای حرکت و تحرک تفکر از کارها و خصلت های سترگ انسان است؛ آدمی گاهی از معلوم به مجهول می رود و گاهی از مجهول به معلوم، این سیر توسط تفکر و اندیشه ورزی صورت می گیرد و در قالب پرسش و پاسخ استمرار می یابد؛ عدل چیست؟
قدری معلوم است و بخشی مجهول، اندیشه و ذهن پرسش می کند و به دنبال پاسخ می گردد تا معنا و مصداق عدل و عدل ورزی را بفهمد؛ زندگی جریان معلوم و مجهول شناسی اثربخش است. انسان و زندگی عملا و علنا، با اثرها و اثرمندی های امور و پدیده ها امکان پیش رفت و حیات دارند؛ نکته مهم این است که اثرهای ثابت و صامت و کهنه و فرسوده نمی توانند به زندگی نیرو و توان و انرژی و قوت و ثمر و نتیحه برسانند.
*منبع: روزنامه ابتکار؛ 1396.4.3