تابناک در یادداشتی آورده است:در هفتههای اخیر شاهد بودیم گروهی چهحرفها که نزدند و سرانجام برای شهرت بیشتر ظریف را در برابر سردار سلیمانی قراردادند و مدعی شدند دکتر ظریف قرار است سردار سلیمانی را تحویل آمریکاییها دهد.
امیر مسروری در یادداشت خود در تابناک آورده است:
یک: داستان از اینجا شروع میشود، گروهی به نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات در برابر 6 کشور مهم جهان ایستادند و شروع به گفتگو و مذاکره کردند و نهایت آن چیزی شد به نام برجام ] با نقدهایی که میشود به آن داشت[. در طول این مذاکرات گروه آنها را خائن نامیدند و گروهی دیگر وسط مذاکرات با اعلام «سیلوهای خالی» تنها گذاشتنشان. عدهای دیگر هم به او تهمتها روا کردند و تصویر همسرش را برداشتند تا با گذاشتن سر دیگری به زور او را دو زنه! و از همه جالبتر جاسوس سرویس موساد و سیا معرفی کنند. اما نتیجهاش چیزی جز خدا قوتی از رهبری نبود. ایشان پس از آنکه او را خائن نامیدند، از واژه سرباز انقلاب استفاده کردند.
دو: در دیدار کارگزاران نظام با رهبری معظم انقلاب دوباره وزیر امور خارجه با واژهای توصیف شد که جای تأمل دارد. معظم له فرمودند: «وزیر امور خارجه که مخالف مذاکرات نیست اما چون انسانِ «متدین، با وجدان و دارای احساس مسئولیت» است، در این نامه موارد مختلف «نقض روح و جسم برجام» را تشریح کرده است » تأکید رهبری بر حسن نیت، حسن اقدام و مسئولیتپذیری شخص دکتر ظریف نشان میدهد، ایشان با اشراف کامل به هویت وزیر خارجه ، در حال دفاع از عرض یک کارگزار نظام است تا جایی که بارها و بارها ظریف را با توصیفهای مناسبی یادکردند.
این را نباید فراموش کرد که هیچ انسانی معصوم نیست و هر انسانی دچار خطای محاسباتی میشود. کما اینکه رهبری عملکرد وزارت خارجه یا هر نهاد دیگر را نقد کردند و از نخبگان نیز خواستهاند نقد کنند. ولی نقد همراه با توهین، دروغ و حرف خلاف واقع هیچگاه در اندیشه و مسلک رهبری جای نداشته و همین امر هم سبب جدایی واقعی مدعیان انقلابی گری با جریان اصلی انقلابی است. در هفتههای اخیر شاهد بودیم گروهی چهحرفها که نزدند و سرانجام برای شهرت بیشتر ظریف را در برابر سردار سلیمانی قراردادند و مدعی شدند دکتر ظریف قرار است سردار سلیمانی را تحویل آمریکاییها دهد.
سه: وقع تعقل و تأمل فرا رسیده است. ظریف برگه امتحانی است برای جریان انقلابی. کما اینکه بسیاری در این امتحان در برابر رهبری ایستادند و بسیاری هم خود را پشت اسمها و حامیان مخفی کردند. شخص ظریف در مسند وزیر خارجه امتحانی برای تابع بودن و حرکت در مسیر انقلابی است.
کسانی که در تفکر و منظومه رهبری قلم میزنند یا مینویسندمیتوانند با محکی خود را ارزیابی کنند. ظریف حالا به محک در سیاست خارجه تبدیلشده است. این بدان معنا نیست که ظریف نقد نشود، ظریف خطا نمیکند یا خدایی نکرده نقد و نوشتن در مورد ظریف گناه نابخشودنی است. بلکه ظریف سنگ محکی است تا مشخص شود چقدر در مسند و مسلک رهبری قلم زدیم و یا قلم خواهیم زد. نقدمان را نسبت به ظریف با خلاف واقع و دروغ همراه کردیم یا آنکه همراه با نقد نسبت به رفتار یک وزیر و یک کارگزار، نقاط مثبت و رفتار موفق او را هم دیدیم یا نه! کلاً در مقام اپوزسیون به هر چیزی با نگاه صفر و صدی همهچیز را به کنار زدیم و ظریف را در یک تقابل سیاسی قراردادیم. البته باید توجه کرد این نوع نگاه چند سالی است در بدنه انقلابی نفوذ کرده و خود را داعیهدار انقلابی گری و اصولگرایی معرفی میکند.
سخنان رهبری نشان داد میشود بهترین نقدها را داشت اما نقاط مثبت را دید. ایشان در همین زمینه ابتدا با توصیف از وزیر امور خارجه دفاع ، اما بهدقت و با نگاه عقلانی و بر اساس منافع ملی یک اقدام اشتباه را نقد میکند. ایشان در ادامه هم با توضیح « اعتماد به دشمن» رویکرد غلط موجود را یادآوری میکنند و از همه مسئولان میخواهند نسبت به این مسئله هوشیار باشند. حقیقت این است که داستان یک سرباز، داستان روش تعقل در دستگاه محاسباتی جریان انقلابی است. مسئلهای که متأسفانه هرروز از آن فاصله میگیریم و دور میشویم.
تابناک/23 خرداد 96