سال نهم بعثت است. سختیهای شعب ابی طالب به پایان رسیده، همه اموال خدیجه در این تحریم سیاسی اجتماعی و اقتصادی هزینه شده، مسلمانان روزهای سخت و گرسنگی و محرومیتهای اجتماعی را پشت سر گذاشتهاند و روزهایی اندکی راحتتر را به خود وعده میدهند.
به گزارش ایسنا، مشرکان از این که دو سال سختی را به همشهریها و دوستان خود تحمیل کرده و نتیجهای حاصل نشده، نگران هستند و به شکنجههای بیشتر و اعمال سختیهای جدید میاندیشند. پیامبر (ص) با اخلاق حسنه و بردباری همه رنجها را تحمل میکند، در برابر توطئه دشمنان کوچکترین ضعفی از خود نشان نمیدهد و مسلمانان را چون پولادی آبدیده محکم و انقلابی تربیت می کند. مسلمانان چنان بر سختیها فائق آمده بودند که تحمل استقامت آنان برای مشرکان خیلی سخت بود؛ چرا که هرچه بر شکنجه و فشار و آزار میافزودند، مقاومت پیامبر (ص) و مسلمانان بیشتر میشد.
پیامبر (ص) در این دوران سخت بعد از خدا و صبرو بردباری دو همراه و پشتبان داشت که متکی به آنان بود. یکی خدیجه ام المومنین همسرش که همراه و همراز و پشتیبانی قوی بود و هرچه بر او سخت میگرفتند، این همسر باوفا و مهربان سختیها را بر پیامبر (ص) آسان میکرد و دیگری ابوطالب، عموی تنیاش که از نه سالگی در خانه او بزرگ شده بود و از نوجوانی تحت حمایتش بود و تا زنده بود، حتی در روزهای سخت تحریمها لحظهای، دست از حمایت او برنداشت.
با مرگ ابوطالب در اواخر ماه رجب پیامبر (ص) حامی بزرگ خود را از دست داد و به سوگ عموی خویش نشست اما صبر در این مصیبت را با حضور خدیجه تحمل میکرد و خوشحال بود که خدیجه هست. اگر ابولهب بزرگترین دشمن قسم خورده پیامبر (ص) به جای ابوطالب، بزرگترین حامی او نشسته، هنوز میتوان غمها را با خدیجه در میان گذاشت و این بانوی کرامت با پیامبر همراهی میکند. هنوز از دست دادن عموی مهربان به دو ماه نکشیده بود که مصیبتی جبرانناپذیر بر پیامآور الهی وارد شد و بهترین همدم و بزرگترین یاور و ارزندهترین مونس خود را از دست داد و حزنی بر دل او نشاند که سال نهم را سنه الحزن نامید و تا زنده بود از او به عنوان همسری فداکار و مهربان و پشتیبان و یار و یاور نام میبرد و میگریست.
او که هرچه داشت در راه خدا داد، خداوند هم به او کوثر را عطا فرمود و خود هم به پاس این همه فداکاری ام المومنین نامیده شد.