پایگاه خبری خبرآنلاین در یادداشتی نوشت: پیشوازی پادشاه عربستان سعودی از رئیس جمهور آمریکا در قصر زیبای یمامه، بسیار پر زرق و برق بود و تشریفات حد اعلی و کیا و بیای خیره کننده مردان آل سعود، بیش از هر چیز دیگری اذهان بینندگان را به سوی خود جلب کرد.
در ادامه این یادداشت به قلم محمد دستمالی، می خوانیم: چنین نشست هایی، نمی تواند علیه ایران، جبهه به وجود بیاورد. اما دلیلی برای بی تفاوتی و سستی و غفلت وجود ندارد. هر جا هر ادعایی علیه ما مطرح می شود، در کنار پاسخ های سیاسی قاطعانه، رفتار ضد آن ادعاها نیز لازم و ضروری است.
پیشوازی پادشاه عربستان سعودی از رئیس جمهور آمریکا در قصر زیبای یمامه، بسیار پر زرق و برق بود و تشریفات حد اعلی و کیا و بیای خیره کننده مردان آل سعود، بیش از هر چیز دیگری اذهان بینندگان را به سوی خود جلب کرد. شاید اگر قرار باشد با عبارات و توصیفات بسیار کوتاه، نکاتی کلی در مورد این ضیافت گفته شود، لاجرم باید به چنین ترکیباتی پناه ببریم: «نمایش مجلل»، «تلاش برای خودنمایی و قدرت نمایی»، «خودشیرنی همزمان در چشم غرب و شرق»، «نمایش پول و همراهی با آمریکا» و ... الخ.
واقعیت این است که عربستان سعودی، گذشته از هر ضعف و آسیبی که در ساختار حکومتی سلطنتی و ارتجاعی آن وجود دارد، توانست دست کم به مدت دو روز، توجه آمریکا و بیش از پنجاه کشور اسلامی را به سوی خود جلب کند و شُو بزرگی راه بیاندازد که اگر چه هزینه ی برگزاری آن، بسیار گزاف و کمرشکن بود اما از منظر اتاق فکر حکومت عربستان سعودی، می تواند ولو برای مدتی کوتاه، تصویری متفاوت از این کشور نشان دهد و چنین وانمود شود که گویی عربستان، نه در حاشیه، بلکه در متن تحولات شرق و جهان اسلام و خاورمیانه است و می تواند یک فاکتور اثرگذار در معادلات منطقه باشد.
از میان ویژگی های متعدد، دو نکته ی مهم در مورد نشست عربستان وجود دارد که هر دو با ایران مرتبط هستند و شاید تحلیل دقیق این دو ویژگی، برای ما، مهم تر از سایر ابعاد آن باشد: نخست؛ این نشست درست در فردای انتخابات ایران برگزار شد. دوم؛ در سخنان پادشاه عربستان و رئیس جمهور آمریکا، ایران به تندی مورد حمله قرار گرفت. حال باید پرسید: مناسب ترین منظر برای تماشا و تحلیل این ضیافت عجیب و غریب کدام است و باید این رفتارها را به چه شیوه ای تحلیل کنیم که به بهترین شکل ممکن از منافع و مصالح کشورمان، دفاع کنیم؟
1.اگر کشوری با مشی سیاسی ارتجاعی، ترجیح داده که صدها میلیارد دلار از پول های خود را به پای آمریکا بریزد و خود را قدرتمند نشان بدهد، به پادشاه، دولت و مردم آن کشور مربوط است و می توان با عباراتی نظیر «لابد دارند که خرج می کنند»، از کنار ماجرا گذشت و شاید توصیف «دوشیدن» که در تویتر وزیر امور خارجه ی نازنین کشورمان به کار رفته، عبارت چندان جالبی نباشد. نه تنها ما، جهان هم خوب می داند که صرف خریدهای تسلیحاتی بزرگ، برای هیچ کشوری امنیت و قدرت نمی آورد و هوشمندی سیاسی و تعامل دیپلماتیک در خارج، به علاوه ی کارآمدی و کفایت در اداره ی کشور در داخل و داشتن برنامه و نقشه ی راه برای فردا روز، بسیار مهم تر و اثرگذارتر از سامانه های موشکی و تسلیحات زمینی و هوایی و دریایی است.
2.سخنان تند پادشاه عربستان - که هر واژه ی آن، با سختی بسیار از گلوی مبارک حضرت پادشاه خارج می شد- علیه ایران، خصمانه، غیرمنطقی و غیرقابل قبول بود. اما در مورد این موضع تند، باید دو نکته ی مهم را ببینیم: نخست؛ دیدیم و خواهیم دید که به آتش کشیدن سفارت و کنسولگری عربستان سعودی در تهران و مشهد، برای ما هزنیه های بزرگی در برداشته و در آینده نیز یحتمل، باز هم برایمان هزینه ساز خواهد بود. اگر آن حملات روی نمی داد، پادشاه عربستان، موضوع دیگری برای سخنرانی اش پیدا می کرد و چنین متهورانه به ایران هجوم نمی آورد. دوم؛ خوشبختانه درسخنرانی های هیچ کدام از سرانی که در سالن سخنرانی کردند، از امیر گرفته تا پادشاه اردن و اندونزی و مصر و دیگران، کسی ادعاهای ملک سلمان و دونالد ترامپ، علیه ایران را تکرار نکرد و همه نشان دادند که آن سرخوشی و جوّزدگی آنی و گذرا، فقط نزد حضرت پادشاه و پرزیدنت آمریکا است و بس.
3.نگاهی بیاندازیم به نام کشورهای اسلامی دعوت شده به نشست ریاض: ترکیه، قزاقستان، آذربایجان، تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان، امارات متحده عربی، کویت، قطر، عمان، بحرین، مصر، اردن، مراکش، الجزایر، کومور، تونس، یمن، عراق، سودان، اندونزی، مالزی، برونئی، بنگلادش، مالدیو، اوگاندا، سنگال، گینه، بورکینوفاسو، ساحل عاج، نیجر، مالی، کامرون، گابون، نیجریه، چاد، گینه بیسائو، سیرالئون، توگو، موازمبیک، بنین، گامبیا، افغانستان، گویان، سورینام، آلبانی، پاکستان، لیبی، فلسطین، لبنان و سومالی. سوال: آیا در لیست این اسامی، کشوری می بینیم که تقویت روابط با آن، برای کشور قدرتمندی به نام ایران، محال و ناممکن باشد؟ خیر. ملاحظاتی در مورد دولت خودگردان محمود عباس وجود دارد و به استثنای یمن و بحرین که در حال حاضر با آنها مشکلات جدی داریم و صد البته این مشکلات نیز لاینحل نیستند، می توانیم با دیگر کشورهای اسلامی دعوت شده به نشست ریاض، روابط بسیار خوب و مطلوبی داشته باشیم. به خاطر داشته باشیم که اجابت دعوت عربستان از سوی این کشورها، الزاما به معنی همنوایی آنها با آل سعود در خصومت با ایران نیست. چرا که از منظر رویکرد سیاسی واقع بینانه، هیچ کشوری حاضر نمی شود چنین دعوتی را ردّ کند. اما لازم است که دست کم با نخبگان و عالمان سیاسی و اسلامی این کشورهای مسلمان، چنان رابطه ی قدرتمندی داشته باشیم که به عنوان مثال در فرداروز نشست ریاض، در رسانه های جهان، ده، پانزده چهره ی برجسته و اثرگذار، در مقاله یا در پیام تویتری خود اعلام کنند که برخلاف ادعاهای پادشاه عربستان و رئیس جمهور آمریکا، ایران و اقدامات ایران را به سود جهان اسلام می دانند و دموکراسی و سیاست منطقه ای ایران، جوانب و ابعاد قابل دفاع فراوانی دارد.
4.روحانی یک بار دیگر، رئیس جمهور ایران شده و به مدت چهار سال فرصت آن را در اخیتار دارد که با ظریف بزرگوار یا هر عزیز دیگری، دستگاه دیپلماسی را در مسیری هدایت کند که تقویت روابط با کشورهای عربی و جهان اسلام، به عنوان اولویت های مهم در نظر گرفته شوند.
هیچ عقل سلیمی نمی تواند منکر این واقعیت شود که تقویت روبط با کشورهای عربی و به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، ارتباط تنگاتنگی با منافع ایران در منطقه و جهان دارد. شکی نیست که صرف اراده و اقدام روحانی و وزیر امور خارجه در این مسیر کافی و بسنده نیست و در بخش هایی همچون ادبیات رسانه ای و نهادهای مرتبط با مسائل منطقه، نیاز به هماهنگی و تامل وجود دارد. به عنوان مثال، نمی توان از بام تا شام، کشور بحرین را با عبارت رژیم آل خلیفه و آن یکی را مزدور و دیگری را نوکیسه و فلان و بهمان خواند و باز هم به پایداری روابط حسنه، امید داشت.
5.در پرونده ی سوریه و یمن و همچنین در برخی موضوعات مرتبط با عراق، می توان اقدامات ابتکاری و نوآورانه ای انجام داد و اجازه داد که تهران نیز به کانونی برای نشست ها و مذاکرات بزرگ تبدیل شود و الزاما قرار نیست در چنین مسیری، هر مخالفی را تروریست نامید و صرفا بر روی یک گزینه سرمایه گذاری کرد.
6. نزدیک به یک هزار سال پیش، در این دیار، شاهکاری همچون «سیاست نامه» نوشته شده و این کشور و دیپلمات های آن، ظرفیت و قابلیت آن را دارند که درس دوستی و ارتباط و دیپلماسی بدهند. نباید اجازه دهیم این ظرفیت بر زمین بماند و لازم است در اوج جسارت، سماجت، پوست کلفتی و امید، درِ خانه ی همسایه و دوست و رقیب را بزنیم و روابط خود را تقویت کنیم. ما به جهان نیاز داریم، جهان نیز نیازمند ماست.
7. چنین نشست هایی، نمی تواند علیه ایران، جبهه به وجود بیاورد. اما دلیلی برای بی تفاوتی و سستی و غفلت وجود ندارد. هر جا هر ادعایی علیه ما مطرح می شود، در کنار پاسخ های سیاسی قاطعانه، رفتار ضد آن ادعاها نیز لازم و ضروری است. در معادلات سیاسی جهان و منطقه و در دانش روابط بین الملل، گفتگو و دوستی با افغانستان و آذربایجان، کم اهمیت تر از دیالوگ با اتریش و سویس و ایتالیا و اسپانیا نیست.
در کنار تلاش برای دوستی با غرب، از ظرفیت های شرق نیز غافل نشویم و اجازه ندهیم که در رسانه های مخالف ما، چنین تصویری به دست داده شود که جمهوری اسلامی ایران، تمایلی به تقویت رابطه با اهل سنّت ندارد. هوشیار باشیم و بدانیم که زبان تبلیغ و رسانه و کنش ها و واکنش های دیپلماتیک ما، نباید به گونه ای باشد که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم، تقویت کننده تبلیغات منفی هلال شیعی باشد.
*منبع: پایگاه خبری خبرآنلاین/2 خرداد 96