کد خبر: ۱۰۳۳۵۶
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۹ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۶ - 23 May 2017
شبکه‌های اجتماعی، آگاهی جمعی مردم را در سراسر کشور بالا برده است. این امر مختص کلان‏شهرها نیست و تا عمق روستاها- برای رسوخ رسانه‌های اینترنتی– نفوذ کرده است. نتیجه این پدیده اجتماعی در انتخابات اردیبهشت ٩٦ دیده شد.
شبکه‌های اجتماعی، آگاهی جمعی مردم را در سراسر کشور بالا برده است. این امر مختص کلان‏شهرها نیست و تا عمق روستاها- برای رسوخ رسانه‌های اینترنتی– نفوذ کرده است. نتیجه این پدیده اجتماعی در انتخابات اردیبهشت ٩٦ دیده شد.

قادر باستانی مدرس علوم ارتباطات، در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: نتایجی همگن در سراسر کشور به دست آمد که نشان‌دهنده اثربخشی مستقیم رسانه‌های اینترنتی است. حسن روحانی، بعد از پیروزی در انتخابات ٩٢ یکی از نزدیک‌ترین یاران خود را در رأس وزارت ارتباطات گذاشت - محمود واعظی - و خوب می‌دانست که برای موفقیت دولت، باید جمهور را با خود داشت و همراه‌داشتن جمهور از طریق رشد آگاهی امکان‌پذیر است و لازمه رشد آگاهی، توسعه و تثبیت فعالیت در فضای مجازی است. 

اقدام واعظی و حمایت بی‌دریغ روحانی از ارتقای سرعت اینترنت و افزایش پهنای باند و مقاومت تحسین‌برانگیزشان در برابر فشارهای مختلف برای مسدودسازی در فضای مجازی، گرچه هزینه‌های زیادی برای دولت به همراه داشت؛ اما ثمره این برنامه‌ریزی عاقلانه و آینده‌نگرانه، یکی از دلایل بُرد شیرین انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم بود. این تحول مهم و تاریخی، نظام حکمرانی در جمهوری اسلامی را وارد عصر جدیدی کرد که پس از این، اثراتش در معادلات قدرت بیشتر دیده خواهد شد. 

باید اذعان کرد مخالفان دولت حسن روحانی در زمینه فضای سایبر پیشرفت‌های بسیاری داشتند و نیروهای خوبی تربیت کردند و تسلط درخور‌توجهی یافته‌اند؛ اما تفاوتی در اینجا وجود دارد؛ اقدامات واعظی، فضا را برای خیل فعالانی باز کرده که دیده نمی‌شوند و ارتباط ارگانیک با دولت ندارند؛ اما تولید‌کننده متبحر محتوا هستند؛ محتوایی که افکار عمومی را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد. در انتخابات اخیر، حاصل کار این تولیدکنندگان محتوا، بارها مخاطبان را به آستانه حساسیت رساند و روند محبوبیت روحانی نزد رأی‌دهندگان را دچار تغییر کرده و البته مخالفان دولت را با مشکلاتی جدی مواجه کرد. 

تصور رسانه‌های مخالف دولت، چنین بود که دولت یک تیم جنگ روانی فوق‌متخصص مستقر کرده و آنها این روند را در انتخابات ایجاد و مدیریت می‌کنند؛ اما تحلیلگران جبهه اصولگرا از این موضوع ساده غافل بودند که وقتی فضا گشوده و میدان باز است، نیروهای ناشناخته متعدد موجود در فضای مجازی بدون ارتباط سیستماتیک، کار خود را می‌کنند و فقط کافی است کسی حواسش به آنها باشد تا در حیطه مورد نیاز فعال‌تر باشند. 

حال سؤال این است که چرا آنان که سازمان‌های سایبری تربیت کردند و گروه‌های مختلف عریض و طویل با بودجه‌های کلان برای این کار دارند و نیروهای بسیاری را برای جنگ روانی به خط کرده‌اند، نتوانستند از عهده این نبرد رسانه‌ای برآیند. پاسخ این است که در دنیای رسانه مجازی، انبوه تولیدکنندگان محتوا که انگیزه قوی شخصی دارند، قدرتمندتر از سیستم بوروکراتیک که اغلبشان انگیزه سازمانی و مالی دارند، عمل می‌کنند. برای مثال ملاقات آقای رئیسی با امیر تتلو در فرودگاه، سرآغاز تولید محتواهای فراوانی بود. تا ستاد اصولگرایان به خود بجنبد، این محتواهای جذاب رسانه‌ای، کار خود را کرده و رشد آرای رئیسی را تا حدی متوقف کرده بود. برخورد انفعالی و تولید محتواهای نه‌چندان جذاب با قدرت مانور کمتر، عملا نمی‌توانست در برابر حجم فزاینده محتوای رسانه‌ای رو به تزاید جبهه اصلاحات یارای مقاومت داشته باشد. 

در‌هر‌حال، انتخابات ٩٦ میدان بروز و ظهور قدرت فراگیر رسانه‌های اینترنتی در سراسر کشور بود. در شهرهای بزرگ این امر با وضوح بیشتری قابل مشاهده است. نمونه‌اش رأی‌آوردن فهرست‌هایی که رأی‌دهندگان با اغلب آنها هیچ آشنایی ندارند و صرفا برای آگاهی‌بخشی در رسانه‌های اینترنتی، آنها را انتخاب کرده‌اند. 

اکنون رسانه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، توییتر، فیس‏بوک و مخصوصا رسانه موبایلی تلگرام، با رسوخ به دورافتاده‌ترین نقاط کشور، خوشبختانه شکاف آگاهی موجود در کشور را به نحو چشمگیری کاهش داده‏‌اند. 

آسیب مهمی که در رسانه‌های اجتماعی دیده می‌شود، موضوع اعتبار پیام‏‌ها و اعتماد مخاطبان به مطالب مندرج در کانال‏‌ها و گروه‌های مجازی است. در این زمینه تولیدکنندگان محتوا باید سعی کنند تا جایی که امکان‌پذیر است، سطح اعتبار گروه یا کانال خود را بالا ببرند. رسانه‌های اجتماعی در فضای مجازی، فارغ از دسته‌بندی‌های سیاسی، یک مجرای ارتباطی بسیار ارزشمند برای جامعه است که باید به بهترین نحو ممکن، از آن در راستای مصالح ملی استفاده کرد. 

قبلا رسانه‌ها «تک‌گویی» می‌کردند؛ اما اکنون رسانه‌های جدید با مخاطب خود «گفت‌وگو» می‌کنند، می‌گویند و می‌شنوند. این ویژگی به تمرکززدایی از جامعه مدد رسانده و از سویی به تعامل آگاهانه مردم با محیط اطراف انجامیده است. در این وضعیت، بازیگران عرصه اجتماعی و سیاسی در اتاق شیشه‌ای قرار گرفته‌اند و رفتار و کنش‌شان از چشم شهروندان دور نمی‌ماند. در این شرایط آنهایی ماندگارند که با این عرصه جدید تعاملی سازنده و منطقی داشته باشند.


*منبع: روزنامه شرق؛ 1396،3،2
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: