روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت: دوران عکس های سلفی از ناصرالدین شاه تا عصر فناوری های هوشمند تلفن همراه بوده است. «سلف» SELF انگلیسی و به معنای «خود» است و به عکسهایی گفته میشود که فرد از خودش میگیرد.
در ادامه این گزارش می خوانیم: به عبارت دیگر، عکس سلفی به تصویرهایی اطلاق میشود که فرد با دوربین گوشی تلفن همراه، از خود و یا همراهان و مناظر مورد علاقه اش گرفته است. این تصاویر عموما نشاندهنده فرد عکاس با یک مکان دیدنی یا با افراد سرشناس است. پیشتر برای گرفتن چنین عکسهایی، حضور فرد دیگری با دوربین عکاسی الزامی بود تا بتواند صحنههای مورد نظر را ثبت کند.
اما با گسترش استفاده از گوشی تلفنهای همراه و سازگار شدن تدریجی این گوشیها با نیازهای روزمره کاربران، دوربینهای عکاسی به این گوشیها اضافه شد و بعد از آن وسیله دیگری برای دورتر نگه داشتن دوربین و انتخاب زاویه مناسبتر هم به بازار آمد تا هر یک از ما بتوانیم در کمترین زمان ممکن و به تنهایی، تصویر خود را در کنار مکانهای دیدنی و یا در میان افرادی که برایمان اهمیت دارند، ثبت کنیم.
** ناصرالدین شاه و اولین سلفی ایرانی!اولین سلفیهای ایرانی را
ناصر الدین شاه از خودش گرفت. از او چندین عکس در کاخ گلستان وجود دارد که در یکی از آنها به همراه زنان حرمسرا در آینه از خود عکس گرفته است و در یک مورد دیگر، دوربین را تنظیم کرده و سپس به مقابل آن رفته است. اما آنچه امروز به اسم «سلفی» در دنیا محبوب شده است، عکاسی در آینه یا تنظیم دوربین و دویدن مقابل آن نیست، بلکه همان عکسهایی است که هر لحظه با دوربینها موبایل از خود میگیریم.
«تب سلفی» وقتی بالا گرفت که «بن افلک» بازیگر مطرحهالیوود، پس از مراسم اسکار سال 2014 میلادی به همراه بازیگران دیگر حاضر در محل، سلفی گرفت و به سرعت در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت. این ایده که احتمالا تجاری بود و با حمایت یکی از کمپانیهای تولید گوشی تلفنهای همراه یا شبکههای اجتماعی صورت گرفت، به یکباره راه افتادن موج میلیونی از عکسهایی را موجب شد که افراد عادی از خود با دوستان یا از خود در مکانهای خاصی می گرفتند و در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذاشتند.
** حضور در مکان های خاص و عجیب
غریزه دیدن مکان های خاص و عجیب و آشنایی با آنها در بسیاری از ما وجود دارد. ما همچنین دوست داریم حضور خود در این مکانها را با گرفتن عکس، تثبیت کنیم که این عمل و از ابتدای به کار گیری دوربین های عکاسی صورت میگرفته است. حضور در مکانهای یادشده یکی از مواردی است که شیفتگان سلفی گرفتن را وادار به این کار میکند؛ به ویژه اینکه این مکان جدید، غریب هم باشد! آثار تاریخی یا طبیعی که دسترسی به آنها برای همگان فراهم نیست و یا رسیدن به آنها وقت و هزینه زیادی میطلبد و خلاصه این که هر آنچه دورتر از دسترس باشد، جذابتر است. عکسهای سلفی به دلیل غریب و دور از دسترس بودن، بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد و استقبال بیشتری از آن میشود. برای همین بسیاری از ما بلافاصله پس از رسیدن به محل مورد نظر، سلفی میگیریم و در شبکههای اجتماعی منتشر میکنیم. اعلام حضور ما در فلان محل معروف، هم میتواند نوعی فخرفروشی و هم ممکن است صرفا به اشتراک گذاشتن تازهها با دوستانمان باشد.
حضور و درک محضر چهره های سرشناس، اعم از اینکه بازیگر یا خواننده باشند یا از مدیران و مسئولان سیاسی، از دیگر مواردی است که شیفتگان سلفی را از خود بی خود میکند. افتخار حضور در کنار یکی از چهرههای شناخته شده موضوعی است که به آن میبالیم و دوست داریم دیگران را هم از آن با خبر کنیم. این مورد هم مثل مورد قبلی با تفاخر همراه است، اما شدت فخرفروشی در هر دو مورد نسبی است و ممکن است برای برخی از ما تفاخر کمتر یا بیشتر باشد.
** مالکیت لحظه ها
افشین امیری ـ روانپزشک در مورد اشتیاق عمومی به سلفی گرفتن میگوید: همان طور که در جامعه مصرفی، بسیاری از افراد خریدهایی میکنند که مورد نیازشان نیست و فقط احساس مالکیت آنان را ارضا میکند، بسیاری از عکسهایی هم که عادت به گرفتن آنها وجود دارد، از همین قانون تبعیت میکنند. ما عکسهایی از خودمان یا اطرافمان میگیریم که بعد از آن معمولاً حتی یکبار هم به آنها نگاه نمیکنیم. دلیل علاقه ما به گرفتن این گونه عکسها، این است که فقط میخواهیم مالک آن لحظهها شویم.
این روانپرشک، علاقه به اشتراک گذاری عکسها در شبکههای اجتماعی را مبحثی رفتاری میخواند و میافزاید: اشتراک گذاری در شبکههای اجتماعی، مبحثی رفتاری است و از «قانون پاداش» تبعیت میکند.
امیری توضیح میدهد: ما به دلیل پاداشهایی که از به اشتراک گذاشتن عکسهای سلفی میگیریم، به این کار عادت میکنیم. لایکها در واقع همان پاداشها و تاییداتی است که ما از دیگران میگیریم. این لایکها نوعی تقویت مثبت است و ما را به رفتارهای مشابه وا میدارد، دقیقا مثل کودکی که بعد از انجام کاری، توسط پدر و مادر خود تشویق میشود و این تشویق ها عاملی است تا کودک، آن کار را تکرار کند.
هر چقدر این لایک ها بیشتر باشد، ما تاییدات بیشتری میگیریم و به ادامه و تکرار آن مشتاقتر میشویم. این پاداشها همچنین موجب رقابت افراد میشود و ناخودآگاه هر کسی لایک بیشتری بگیرد، احساس بهتری دارد که به رقابت بر سر نمره بالا گرفتن در امتحانات مدارس شباهت دارد.
** به گفته وی، سلفی گرفتن کم کم
عادت میشود و هر نوع عادت و اعتیاد نیز به دلیل عملکرد سیستم پاداش در مغز انسان شکل میگیرد.
امیری فرآیند «سیستم پاداش» را این گونه تشریح میکند: سیستم پاداش مغز انسان، گیرندههای دوپامین و هسته خمیده است که به عنوان مدار پاداش، عمل میکنند. لایک گرفتن یا هر تایید و پاداشی باعث تحریک و آزادسازی «دوپامین» میشود که در نتیجه انسان احساس خوشی میکند و تکرار آن به صورت عادت درمیآید.
** عارضه همراه نداشتن گوشی تلفن همراه
سلفی گرفتن به خودی خود تجربه اندوزی است، اما این مهم است که چقدر از وقت خود را صرف این کار میکنیم؟ دکتر امیری در این باره پاسخ میدهد: یک رفتار مادامی که موجب اختلال در عملکرد یا ایجاد حالت بد روحی نشود، مضر نیست. اگر مثلا فردی روزی 4 ساعت از وقت خود را صرف به اشتراک گذاری عکسها کند دیگر مفید نیست، اما اگر صرفا ثبت یک لحظه خوب باشد که بخواهد دوستانش را در آن شریک کند، میتواند تاثیر مثبت داشته باشد. در کل اگر رفتار ما در خصوص سلفی گرفتن معتدل و معقول باشد، میتوان آن را مثبت تلقی کرد.
افشین امیری آن گاه به عوارضی که افراط در استفاده از فناوریهای نوین به همراه دارد، اشاره میکند و میافزاید: مثلا در مورد خود گوشی موبایل، امروزه «نوموفوبیا» یا «ترس از همراه نداشتن گوشی موبایل» عارضهای است که وارد سیستم تشخیصی شده است. در این حالت فرد از اینکه بدون تلفن همراه از خانه بیرون برود، میهراسد و حتی اگر منتظر تماس مهمی هم نباشد، برای برداشتن آن به خانه باز میگردد که این عارضه تاثیر زیادی بر تشدید استرس دارد.
** «سلف پرتره» همان سلفی نیست!
احسان سهرابی ـ عکاس و طراح گرافیک در مورد ماهیت عکسهای سلفی به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: «سلف پرتره» پدیده جدید و نوظهوری نیست و عکاسان حرفهای از دهههای قبل با آن آشنایی کامل دارند. اما «سلفی» کلمهای است که در سال 2014 میلادی ظهور کرد و مطمئنا مثل هر پدیده نوظهور دیگر، در فرهنگ و استفاده از ابزارهای جدید ریشه دارد.
به گفته وی، اگر به یک عکاس در گذشتههای نه چندان دور میگفتیم یک «سلف پرتره» را تعریف کن، سخنرانی مفصلی در باب ارتباط عناصر داخل کادر، فضای عکس، نور، بافت، تیرگی و روشنی و ارتباط آنها با عکاس و سوژه عکس (که این بار خود عکاس است) میکرد. در صورتی که در دنیای سلفی، این قالبها و تعاریف به کلی تغییر کرده است.
برای مثال شما وقتی بالای یک برج چند ده متری یا لابهلای امواج یا حتی در جمع شاد و دوستانه هستید، با ثبت یک عکس فوری هیچ مفهوم انتزاعی یا پنهانی را جستجو نمیکنید، بلکه فقط ثبت یک لحظه با حضور شما است، یا به عبارتی «من و فلانی یهویی، همین الآن»!
سهرابی در مورد اینکه چه کسانی به گرفتن عکسهای سلفی تمایل بیشتری دارند، میگوید: در مورد اینکه چه کسانی بیشتر مایل به سلفی گرفتن هستند و سلفی میگیرند و یا حتی دیوانه سلفی گرفتن هستند، نظریههای روانشناسی و روانشناختی گوناگونی مطرح است که شاید به جرأت بتوان گفت خیلی از آنها پایه و اساس تحقیقاتی درستی ندارند و برآمده از حدس و گمانهای نویسندگان و گویندگانشان هستند. وی میافزاید: گاهی اعلام میشود که علاقهمندان به سلفی افراد گوشهگیری به حساب میآیند و گاهی گفته میشود که این افراد خود شیفته هستند،که به نظرم در این مورد باید به منابع علمی یا مقالات مستندتر رجوع کنیم تا حدس و گمانهای بیهوده. ضمن اینکه ممکن است هر کدام از این اظهارنظرها در مورد فرد یا افرادی مصداق داشته باشد و در مورد دیگر افراد صدق نکند.
این عکاس در مورد امکان حرفهای شدن گرفتن عکس های سلفی توضیح میدهد: در مورد اینکه عکس سلفی میتواند یک عکس حرفهای باشد، باید ابتدا مفهوم حرفهای را مرور کنیم. اگر منظور گرفتن عکس به سفارش یک مشتری است، شاید کمتر پیش بیاید که عکس سلفی به سفارش کسی گرفته شود، یعنی سلفی یک مشتری از قبل داشته باشد و آن را سفارشدهد. ولی اینکه یک عکس سلفی بتواند برای عکاس یا ثبتکننده آن درآمدزایی کند یا باعث شهرت و شناختش در جامعه شود، مطمئنا این اتفاق افتاده است و در آینده بیشتر هم اتفاق خواهد افتاد.
** سلفی، عکاسی غیرحرفهای
به گفته سهرابی، عکسهای سلفی از نظر تکنیکی نمیتواند عکسهای حرفهای تلقی شود.
او در این باره توضیح میدهد: با توجه به اینکه عکاسی پیوند عمیق و ریشهای با فن و تجهیزات دارد، میتوانیم سلفی گرفتن را به لحاظ فنی کاملاً غیرحرفهای و ضعیف ارزیابی کنیم. استفاده از یک «لنز واید» با کیفیت نامطلوب در فاصله نزدیک از چهره برای ثبت تصویر آن با اغراق و اعوجاجهای غیر قابل کنترل، نوردهی نامناسب و شرایط کنترل نشده فنی، در بسیاری از موارد نشانه غیر حرفهای بودن این سبک در عکاسی محسوب میشود.
** عکاسان حرفهای سلفی را دوست ندارند
احسان سهرابی طراح جوان گرافیک کشورمان به تجربههای شخصی خود و همکاراناش اشاره میکند و ادامه میدهد: بر اساس تجربه شخصی و مشاهدات پیرامون خودم، معمولاً عکاسان حرفهای که نسبت به شرایط ثبت یک تصویر حساسیت دارند، از ثبت عکسهای سلفی لذت نمیبرند. و از اینرو شاید کمتر افراد حرفهای را ببینیم که از این نوع عکاسی حمایت کنند.
وی میافزاید: خاطرم هست که رئیس برگزاری جشنواره کن در سالهای گذشته جملهای قریب به این مضمون گفت که «عکاسی سلفی، کاری بیمعنی است»، که این اظهارنظر نشان دهنده دید دوربین به دستهای حرفهای به عکس های سلفی است.
** غیر حرفه ای، ولی جذاب
اینکه ما از یک عکس خوشمان بیاید یا نه، چندان به نوع عکاسی و کیفیت آن مربوط نیست یا لااقل در مورد عکسهای سلفی، چون چنین توقعی وجود ندارد، ما میتوانیم از دیدن یا گرفتن آنها لذت ببریم. احسان سهرابی با بیان مطلب بالا، توضیح میدهد: غیر حرفهای بودن به جذاب بودن یا نبودن یک سبک از عکاسی ربطی ندارد.
وی میافزاید: با توجه به امکانات سختافزاری گسترش یافته در بستر جامعه و اینکه ثبت یک تصویر یکی از راحتترین شیوههای تولید محتوا در دنیای مجازی است، و بدون شک «عکس» بسیار جذابتر و سریعالانتقالتر از دیگر مدیاهای ارتباطی است، بیشترین استقبال در میان افراد جامعه از آن شده است و به همین دلیل ترجیح میدهیم تمامی لحظات خاطره انگیز و به ویژه تکرار نشدنی، شیرین یا تلخ خودمان را به سریعترین و واقعیترین حالت، ثبت کنیم.
سهرابی در مورد علاقه مندی به عکس های سلفی، اضافه میکند: تاثیر عمیق شبکههای اجتماعی که با ایجاد عوامل گوناگون انگیزشی به گسترش آن دامن زده شده، از دیگر عواملی است که باعث افزایش موارد گرفتن عکسهای سلفی شده است. گاهی حتی ثبت این تصاویر آن قدر برای عکاسانشان مهم و جذاب است که از حادثه و خطر استقبال میکنند.
به گفته وی، موارد بسیاری وجود دارد که عکاسان برای ثبت یک تصویر سلفی متفاوت تر، جان خودشان را از دست دادهاند و حتی در کشور خودمان اگر اشتباه نکنم، سال پیش در مشهد، یک جوان به هنگام گرفتن عکسهای سلفی، بر اثر حادثهای جاناش را از دست داد.
این عکاس و طراح گرافیک تاکید میکند: لذت به اشتراک گذاشتن لحظهها، لذت ثبت متفاوتترینها، لذت تلاش برای همرنگ شدن با جماعت و بسیاری از نیازهای سالم یا غیرسالم روحی و روانی در طیف گستردهای از آدمها، همه و همه سبب میشوند که شما لنز کوچک دوربین عکاسی تلفن همراه خود را به سمت خود بگیرید و تصاویر مورد نظرتان را ثبت کنید.
** سلفی گرفتن به جای کمک به حادثه دیدگان
مجید ابهری ـ رفتارشناس اجتماعی نیز در مورد گرفتن عکس های
سلفی به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: ورود هر فناوری به جامعه، همراه با امتیازهای مثبت و منفی است و در جوامعی که فرهنگ سازی لازم انجام نشده باشد، پیامدهای منفی آن بیشتر است.
وی میافزاید: حتماً همه ما فیلمهای متاثر کننده از صحنههای دلخراش حوادثی را دیدهایم که به هنگام وقوع، افرادی در حال عکسبرداری یا فیلمبرداری و گرفتن سلفی با صحنه حادثه هستند و از آن بدتر، سلفیهایی است که برخی افراد با جنازه و یا افرادی بستری در بیمارستان ها گرفتهاند و یکی از آخرین این موارد تصاویری است که یک خانم خانه دار کویتی از صحنه خودکشی خدمتکارش گرفته است. در واقع به نظر میآید تا پیش از این و در لحظات بحرانی، مردم به کمک یکدیگر میشتافتند، اما حالا ترجیح میدهند از حوادث و وقایع، تصویربرداری کنند که از ضد اخلاقیترین اشکال استفاده از فناوریها است.
ابهری در این خصوص میافزاید: در برخی موارد، افراد از دیگرانی که دچار حادثه، تصادف و یا آتشسوزی شدهاند و یا فردی که از ارتفاعی در حال سقوط است، عکس میگیرند، به راستی این حرکتها چه لذتی دارد و چرا عده ای جای کمک و همدلی، با گرفتن این تصاویر نمک بر زخمهای دیگران می پاشند؟ دکتر ابهری معتقد است که رسانه ها و در رأس ها آن صدا و سیما باید با آموزش، از عوارض و پیامدهای این رفتارها بکاهند.
*منبع: روزنامه اطلاعات، 1396.2.2