در حالی که تنها یک ماه به آغاز برگزاری انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم باقی است فضای سیاسی و اجتماعی کشور به سمت انتخاباتی شدن در حرکت است، هر چند که این روند با شور و نشاطی به مراتب کمتر از گذشته در حال شکل گیری است.
روزنامه مردم سالاری در یادداشتی به قلم همایون طیاری آشتیانی، نوشته است:در این ایام، انتشار بیانیه، نامههای انتقادی و اعتراضی، برگزاریهای سخنرانیهایی که در بسیاری از آنها نگاهی عدالتمحور کمتر به چشم میخورد امری طبیعی تلقی شده و متاسفانه این روند از سوی مجموعه مردم و مسئولان پذیرفته شده و کمتر مورد اعتراض قرار میگیرد. در همین راستا تناقضاتی که در نوع رفتار و گفتار کاندیداهای ریاست جمهوری در ایامیکه فضای انتخاباتی غالب است با آنچه قبل از آن دیده شده است میتواند نکته بارزی جهت تشخیص کاندیدای اصلح توسط مردم باشد و بیشک سوالاتی که در اذهان مردم از حادث شدن این دوگانگی ایجاد میشود، جوابی اقناعی را میپذیرد که باید توسط تمامیکاندیداها مورد توجه قرار گیرد. با عنایت به مطالب فوق شاید بتوان نامهنگاری حجتالاسلام رئیسی به رئیسجمهور و رئیس سازمان صدا وسیما را مورد توجه قرار داد.
نامه کوتاه و البته کنایهآمیز جناب رئیسی به رئیسجمهور که تلویحا بیان گلایهآمیزی از سفرهای روحانی در افتتاح پروژههای عمرانی است از این منظر مورد سوال است که در فضایی که برخی نامزدهای انتخاباتی و همسو با جریانی که آقای رئیسی را نامزد اصلی خود تلقی میکند، مدیریت ضعیف اجرایی خود را به عنوان کارنامهای درخشان بزک کرده و در بوق و کرنا میکنند و وعدههای غیر ممکن و عوامفریبانه را در سرلوحه بیانیههای خود قرار دادهاند این چه انتظاری است که توقع داشته باشیم رئیس جمهور در افتتاح پروژههایی که حاصل تدبیر و تلاش 4 ساله دولت ایشان است حضور نداشته باشد. هرچند که با نگاهی منصفانه، عدم پوشش مناسب دستاوردهای دولت تدبیر و امید از سال 92 تاکنون از نکاتی است که روحانی و حامیانش بارها و بارها نسبت به آن معترض بوده و از نگاههای جناحی به دستاوردهای ملی گلایه کردهاند و البته ای کاش همه شوهای تبلیغاتی با افتتاح پروژههای واقعی، اجرا و در منظر مردم قرار گیرد.
در خصوص نامه جناب رئیسی به رئیس سازمان صدا و سیما نیز همین تناقضات و سیل سوالات اذهان عموم مردم را به خود مشغول کرده است که بررسی برخی از این موارد خالی از لطف نیست:
1- سوال نخست اینکه چرا در موراد بسیاری که طی سالهای گذشته رسانه به اصطلاح ملی با یکجانبهنگری عدالت را به مسلخ برده است مورد تذکر جناب رئیسی قرار نگرفته است؟ آیا در مناظرات سال 88 و سالهای پس از آن که هجمههای بسیاری علیه رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام و بسیاری از دلسوزان نظام و انقلاب صورت گرفت چرا ایشان که اتفاقا در کسوت یک روحانی که در دستگاه قضا دارای مناصب بالایی هم بودند نسبت به این نگاه یکجانبهنگر و انحصارطلبانه صدا و سیما که به دوقطبی شدن فضای جامعه منجر شد اعتراضی نکرده و خواستار جبران و تغییر رویه این سازمان در جهت تقویت منافع ملی نشدند؟
2- در حادثه پلاسکو که رسانه ملی دربست در اختیار شهردار تهران و حامیان اصولگرای ایشان قرار داشت تا انتقادی نسبت به عملکرد قبل و حین حادثه از ایشان صورت نگیرد چرا چنین نامههایی به رسانه ملی ارسال نشد؟
3- در هفتههای اخیر که رسانه ملی با تولید برنامههای مختلف که همراه با سیل کارشناسان یک جناح سیاسی به جام جم همراه شده است و سعی در کمرنگ کردن دستاوردهای دولت تدبیر و امید داشته و رنگ و بوی تخریب دولت در آن به وضوح قابل رویت است چرا جناب رئیسی نسبت به این عملکرد رسانه ملی نگاه انتقادی نداشته و رئیس سازمان را مورد سوال قرار ندادهاند؟
4- بایکوت خبری همراه با تخریب یک جناح سیاسی که اتفاقا در دو انتخابات گذشته مورد اقبال اکثریت مردم قرار گرفته و بسیاری از نامزدهای آن موفق به حضور در مجالس خبرگان و شورای اسلامی شدهاند و کاندیدای مورد حمایتشان بر کرسی ریاستجمهوری نشسته است با کدام یک از وظایف قانونی سازمان صدا وسیما به عنوان نهادی که باید نگاهی ملی و فراجناحی برای جذب همه مردم داشته باشد مطابقت دارد که مورد توجه جناب رئیسی قرار نگرفته و خواستار توقف این روند نشدهاند؟
5- با این نگاه که ایشان به مسائل مربوط به روحانی دارند و متذکر شدهاند که بسیاری از برنامههای رئیسجمهوری جزو شئون انحصاری دولت نبوده و احتمالا نباید مورد توجه قرار گیرد این سوال مطرح میشود که آیا آنچه به عنوان خدمت به مستضعفان و محرومان، زائران و مجاوران آستان قدس رضوی در بیانیه حضور ایشان در انتخابات مطرح شده است جزو شئون انحصاری ایشان در سمت تولیت آستان قدس رضوی محسوب میشود که نسبت به انجام آن در بیانیه خود تاکید داشتهاند؟
باید پذیرفت که مردم در جهت انتخاب اصلح تمامیاظهارات نامزدهای محترم را به دقت رصد کرده و نه تنها از رسانه ملی بلکه از کاندیداها و حامیان آنها نیز توقع انصاف در گفتار و عمل را دارند.
*منبع:روزنامه مردم سالاری،1396،1،30