کد خبر: ۹۴۵۴۰
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۳ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۵ - 21 February 2017
«با گفت ‌وگو می‌توان به نتایج مثبت رسید ولی هنگامی که این گفت‌وگوها قطع شود و مسوولان به‌جای میز مذاکره از پشت تریبون با یکدیگر حرف بزنند، آنگاه نتیجه‌ای نیز حاصل نخواهد شد.»
 «با گفت ‌وگو می‌توان به نتایج مثبت رسید ولی هنگامی که این گفت‌وگوها قطع شود و مسوولان به‌جای میز مذاکره از پشت تریبون با یکدیگر حرف بزنند، آنگاه نتیجه‌ای نیز حاصل نخواهد شد.» این بخشی از سخنان حجت‌الاسلام محمدرضا نوری در ارتباط با روابط ایران و عربستان در گفت وگو با روزنامه اعتماد است.

در ادامه در گزیده ای از این گفت و گو می خوانیم: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نخستین‌بار پس از دستیابی به برجام پیشنهاد تشکیل مجمعی را داد تا قفل بسته گفت‌وگوی ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را باز کند؛ پیشنهادی که در آن زمان موثر واقع نشد. اینک ظریف دیگر بار در کنفرانس امنیتی مونیخ آن پیشنهاد را مطرح کرد. مساله‌ای که با ارسال پیام شورای همکاری خلیج فارس به ایران و سفر حسن روحانی، رییس‌جمهور ایران به عمان و کویت، بسیاری را به انجام آن امیدوار کرده است.

درباره ضرورت تشکیل مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای و قابلیت‌های اجرایی شدن آن در شرایط کنونی گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا نوری، سفیر اسبق ایران در عربستان و لیبی داشته‌ایم که مشروح آن را می‌خوانید.

**وزیر امور خارجه کشورمان پس از توافق هسته‌ای، پیشنهاد تشکیل مجمع گفت‌وگوهای ایران و کشورهای عربی خلیج فارس را مطرح کرد ولی در آن زمان مورد استقبال اعراب قرار نگرفت. محمدجواد ظریف دیروز این پیشنهاد را بار دیگر مطرح کرد. فکر می‌کنید در شرایط کنونی تا چه اندازه تشکیل مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای قابلیت اجرایی دارد؟ 
آقای ظریف، پیشنهاد بسیار مناسب، بجا و به موقعی را مطرح کرده که براساس تحلیل درست وی از منطقه بوده است. اینکه ایران خواهان گفت‌وگو با شورای همکاری خلیج فارس است و پیشنهاد بهبود مناسبات را مطرح می‌کند، از سر ضعف و نشانه ناتوانی و عقب‌نشینی نیست بلکه براساس اقتدار و عقلانیتی است که در تهران وجود دارد که می‌خواهد با تمامی همسایگان خود به ویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس روابطی دوستانه داشته باشد. مثال مشهوری وجود دارد مبنی بر اینکه می‌توان دوستان را به راحتی تغییر داد اما تغییر همسایه سخت است و غیرممکن. سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی انقلاب، داشتن روابطی نزدیک با همسایگان است. ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، از مشترکات فراوانی برخوردار هستند. هر دو مسلمان هستیم و دین‌ و قبله‌مان یکی است و از پیوندهای فرهنگی، زبانی و تمدنی بسیاری برخورداریم.

اگر مسلمانان با یکدیگر نتوانند مسائل‌شان را حل کنند، این مساله نشان‌دهنده آن است نتوانسته‌ایم به حقیقت دین برسیم. هم‌اینک زمان مناسبی برای گفت‌وگو است. متاسفانه منطقه ما، وضعیت بغرنج، اسفبار، نابسامان و بحرانی‌ای دارد و این وضعیت بدون همکاری و گفت‌وگو قابل حل شدن نیست. همچنین تداوم این وضعیت به سود کسی نیست و دود آن به چشم همه کشورهای منطقه خواهد رفت. با توجه به شرایط حاکم بر دنیا، وضعیت کنونی امریکا، شرایط بحرانی سوریه و یمن ایجاب می‌کند تا ما با یکدیگر گفت‌وگو کنیم. در این گفت‌وگو باید واقعیاتی که روی زمین است، مطرح و خواست‌ها و انتظارات‌مان را برای طرف مقابل تشریح کنیم. 

از این گفت‌وگو می‌توان به توافقی بینابینی رسید و سپس از این طریق به دنبال کاهش تشنج رفت. بی‌تردید دشمنان علاقه‌ای ندارند که ایران و اعراب با یکدیگر گفت‌وگو کنند و با نفاق میان ما فاصله انداخته‌اند. ایران مشکلی با شورای همکاری خلیج فارس ندارد. ما ساحل وسیعی داریم که به اندازه ساحل تمامی این کشورها است. در مجموع، راهی جز گفت‌وگو میان ایران و اعراب وجود ندارد و قبل از اینکه سوءتفاهم‌ها به اختلافاتی اساسی تبدیل شده و کهنه شوند، باید آن سوءتفاهم‌ها حل شوند. کشورهای منطقه باید پیام مهم آقای ظریف را درک کنند. آنها باید قدردان این مساله باشند که ایران پیشنهاددهنده گفت‌وگو شده و خود را برای تعاملی مسالمت‌آمیز و شایسته با ایران آماده کنند.

**در این مدت شاهد سفر آقای روحانی به کویت و عمان و انتقال پیام شورای همکاری خلیج فارس به ایران بودیم. فکر این سفر و آن پیام تا چه اندازه می‌تواند تسهیل‌گر در گفت‌وگوی میان طرفین باشد؟ 
پیام کشورهای شورای همکاری به ایران و سفر به عمان و کویت آنهم در عالی‌ترین سطح یعنی رییس‌جمهور فرصت مغتنمی برای ایران است و آنها باید قدردان این فرصت باشند. ایران خواهان گفت‌وگو و حل اختلافات است. ملت‌های منطقه نیز خواستار همکاری و تبادل نظر میان یکدیگر هستند تا نزاع و کشمکش. من فکر می‌کنم این سفر کمک شایانی می‌کند تا روابط میان ایران و شورای همکاری در سطح بهتری قرار بگیرد.

**برخی می‌گویند سفر به عمان و کویت را نباید نشانه‌ای از نرم شدن اعراب دانست چون کویت و عمان روابط دوستانه‌ای با ایران داشته‌اند و دیگر کشورهای این منطقه همچنان روال قبلی خود علیه تهران را ادامه می‌دهند. 
قطعا کشوری هم مانند عربستان ناچار است با ایران گفت‌وگو داشته باشد. البته حوادث ناگواری از سوی هر دو طرف موجب به وجود آمدن شرایط نامطلوب کنونی شده است اما نباید در گذشته متوقف شد بلکه باید آینده را دید و چاره‌ای برای سوءتفاهم‌ها و احیانا برخی اختلافات اندیشید. مثلا مساله منا باید از نظر حقوقی مورد بحث قرار بگیرد یا در ماجرای حمله به سفارت عربستان، باید با یکدیگر به روشی رسید تا این مساله تکرار نشود. متاسفانه اختلافات راه‌های گفت‌وگو را بسته و نوعی انسداد ایجاد کرده است و اگر گفت‌وگو نباشد، این اختلافات بیشتر هم می‌شوند. تکرار می‌کنم که گفت‌وگو نشانه ضعف نیست بلکه نشانه درایت و تدبیر و آینده‌نگری است و باید قبل از آنکه دیگران شرایط را به ما دیکته کنند، مسائل را حل و فصل کرد.

**ظریف تشکیل مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای را براساس اهداف و اصول مشترک دانسته است. این اهداف و اصول مشترک چیست؟ در این مجمع تا چه اندازه چه مسائلی می‌تواند مطرح شود؟
میان ایران و برخی از کشورهای منطقه، سوءتفاهم‌هایی وجود دارد که باید مورد بحث قرار بگیرد. به هر حال اختلافاتی است که ما نباید بگذاریم آنها کهنه‌تر شوند. ایران نظراتی دارد و آنها هم صحبت‌هایی دارند. اگر مجمع تشکیل شود، پیدا کردن محورهای گفت‌وگو، کار سختی نیست و می‌توان آنها را پیدا کرد. باید هر چه زودتر به اصل کار پرداخت.

**رسانه‌های عربی ادعا کرده‌اند که رییس‌جمهور در سفر کویت به مسوولان عربی گفته است ایران آماده گفت‌وگویی بدون پیش‌شرط با اعراب است. با این وجود، افرادی مانند عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان بارها مطرح می‌کنند که لازمه رابطه خوب میان تهران و ریاض، خروج ایران از کشورهای منطقه‌ است. تا چه اندازه فکر می‌کنید که اعراب حاضر هستند از شرط‌های خود برای ایران برای انجام گفت‌وگو عقب‌نشینی کنند؟ 
عادل الجبیر پختگی سیاسی لازم را ندارد که این اتهامات را علیه ایران مطرح می‌کند. ایران در امور کشورهای منطقه، نه دخالتی داشته و نه قصد این کار را دارد زیرا نیازی هم به دخالت ندارد. الجبیر می‌تواند در هر زمان و مکانی، صحبت‌هایی را مطرح کند و برای او قابل احترام است ولی آن صحبت‌ها و اتهام‌زنی‌ها در مجامع بین‌المللی جایگاه و خریداری مانند گذشته ندارد. هم‌اینک ایران به جایگاهی رسیده که در قطعنامه شورای امنیت از نقش ثبات‌سازش در مبارزه با تروریسم تقدیر می‌شود. تمام عالم می‌داند سوریه را چه کسانی به وضعیت کنونی رسانده و تروریست‌ها از کجا تامین مالی و معنوی می‌شوند. اینکه ریاض، تهران را متهم می‌کند و خود را کنار می‌کشد، صحیح نیست. اگر اختلافی هست، با خط و نشان کشیدن مساله‌ای حل نمی‌شود بلکه با گفت‌وگو قابل حل شدن است. راه رسیدن به توافق وجود دارد و این کار نیازمند شجاعت است...

**سوال من این است که ریاض این شجاعت را دارد که از پیش‌شرط‌هایش عقب‌نشینی کند؟ 
متهم کردن یکدیگر کار ساده‌ای است. عربستان می‌داند که با این ادبیات به جایی نمی‌رسد. بدون اتهام‌زنی به همدیگر، باید صحبت بشود و این صحبت باید براساس احترام متقابل و طرح پیش‌شرط باشد. مسائل بر سر میز مذاکره قابل حل شدن است. به عبارتی، با گفت‌وگو می‌توان به نتایج مثبت رسید ولی هنگامی که این گفت‌وگوها قطع شود و مسوولان به‌جای میز مذاکره از پشت تریبون با یکدیگر حرف بزنند، آنگاه نتیجه‌ای نیز حاصل نخواهد شد. براساس آثار و شواهد من فکر می‌کنم طرف سعودی به نشستن پشت میز مذاکره و گفت‌وگو راضی شده است.

**عراق، سوریه، لبنان و یمن مهم‌ترین اختلافات منطقه‌ای ایران با شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس است. در چنین شرایطی، آیا ایران می‌تواند جدا از پرونده‌های منطقه مناسباتش را با اعراب بهبود ببخشد؟ 
به هر حال باید کار را از یکجایی شروع کرد و حداقل روابط را در همه زمینه‌ها با یکدیگر داشته باشیم. با دستیابی به این رابطه و دست یافتن به حداقل‌ها و پیدا کردن کانال‌ها می‌توان درخصوص مسائل دیگر گفت‌وگو کرد. اختلافات کنونی، اختلافات دیروز و امروز نیست. از قبل هم بوده ولی اکنون این اختلافات وسیع‌تر و عمیق‌تر شده‌اند. باید راهکاری برای حل آنها پیدا کرد هرچند که کاری سخت هم است. کشوری هم مانند عربستان باید بداند که پیشنهاد ایران به موقع و بجا است و اینگونه نیست که ما دچار ضعف شده‌ایم و بخواهد از این پیشنهاد سوءبرداشت کند.

*منبع: روزنامه اعتماد، 1395.12.3 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: