ایران در مقایسه با شمار قابل توجهی از کشورها، کشوری ثروتمند است و از نظر داشتن ثروت های طبیعی، محل جغرافیایی و حتی اقلیم و مساحت در جایگاه بلندی قرار دارد. اما ایران یک مشکل بزرگ دارد و آن تبدیل ثروت های طبیعی و مزیتهای جغرافیایی به درآمد است.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم محمدصادق جنان صفت، آورده است: نفت، گاز، مس و سنگ آهن و موقعیت ممتاز در امکان ترانزیت کالا از خاور به باختر و برعکس تا زمانی که محل درآمد نشود ارزش فوق العادهای ندارد و به مرور و با ظهور جامعههایی که همین ثروتها را دارند به درد نخواهند خورد.
به همین دلیل است که ایران برای تامین نیازهای مالی توسعه 5 ساله در برنامه ششم نیاز دارد که سالانه رقم 105 هزار میلیارد تومان از محل سرمایهگذاری مستقیم خارجی، فاینانس و مشارکتهای خارجی جذب کند. بر اساس آنچه که کمیسیون تلفیق برنامه ششم تدوین کرده و البته پیش از آن نیز موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی نیز محاسبه کرده بود سهم منابع خارجی در تامین مالی مورد نیاز برنامه ششم حدود5.15 درصد کل منابع است. این آرزوی بلندی است که پوشاندن لباس عمل به آن کار چندان سادهای نیست و نیازمند اصلاحات اقتصادی در داخل و البته سازگار شدن بیشتر با دنیای امروز است.
واقعیت دنیای امروز همین است که شاهد هستیم قدرت موجود اقتصادی و سیاسی در جهان چگونه توزیع شده است. ایران برای جذب سرمایه خارجی به میزان 105 هزار میلیارد تومان در سال از خارج که با محاسبه هر دلار 4 هزار تومان حدود 26 میلیارد دلار میشود باید واقعیت موجود را بپذیرد و با نیرومندتر شدن تدریجی تلاش کند برخی بخشهای آن را که نمیپسندد دگرگون کند. با توجه به اینکه در 10 سال سپری شده ایران در بهترین حالت فقط 3 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده است 3 برابر شدن رقم سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیازمند دگرگونی در نگاه سیاستمداران به دنیای امروز است.
شاید برخی از احزاب و گروهها بخواهند ایران در انزوا زندگی کند و برخی واقعیتها را نپذیرد که این البته باید به رای عمومی گذاشته شود و صندوقهای رای انتخابات بهار 96 بهترین محل برای فروش این آرمان است. ایران نمیتواند در حالی که جهان به سویی حرکت میکند در مسیری دلخواه حرکت کند و انتظار داشته باشد جهان با او هماهنگ شود.
نکته بعدی اما در جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی اصلاح برخی مسایل اقتصادی در داخل کشور است. به طور مثال تک نرخی شدن ارز و آزادسازی نرخ در بازار یک ضرورت تمامعیار است و بدون آن امکان ورود سرمایههای خارجی برای سرمایهگذاری در تولید صنعتی سخت خواهد شد. یک سرمایهگذار خارجی پولش را به جایی نمیبرد که بانک مرکزیاش ناگهان تصمیم میگیرد نرخ تبدیل ارزهای معتبر به پول ملی را کاهش یا افزایش دهد و رانت ایجاد کند. تصمیم نهایی برای قطعی کردن نرخ بهره بانکی یکی از موضوعهای بسیار بااهمیت است که تا قطعی و آزاد نشدن سرنوشت این متغیر ورود سرمایهگذاران خارجی سخت خواهد بود.
دولت باید در زمینه آزادسازی تجارت خارجی و حذف قید و بندهای بسته شده بر پای این بخش از فعالیتها گامهای اساسی بردارد و تعرفههای آزاردهنده و حمایتی و دلخواه را از سر کالاهای پرشمار دور کند و این برای جذب سرمایهگذاری خارجی اصیل یک ضرورت تمامعیار است. دولت باید از تصدیگری دست بردارد و ورود و خروج سرمایهها از فعالیتها را آزاد و رانتها را حذف کند تا سرمایه خارجی بیاید . یا جهان را بر اساس آنچه موجود است میپذیریم و از امکانات آن استفاده میکنیم یا اینکه انزوا را ترجیح میدهیم. نمیتوان با جهان قهر بود و از امکانات آن استفاده کرد.
*منبع: روزنامه اطلاعات، 1395.9.30