یکم: بابک زنجانی کد اشتباهی میدهد. حامیانش هم در پی او. قرار است پرونده بابک زنجانی را در حد یک بدهی به شرکت نفت و بعد هم بازی سیاسی و رفتارهای تلافیجویانه تقلیل دهند. آنها معتقدند پیوندزدن زنجانی با احمدینژاد اشتباه بوده است. حامیان بابک زنجانی که صفحه فیسبوک او را در اختیار دارند یا برایش در تلگرام گروه درست میکنند- اگرچه هردو گروه مدعیاند ارتباطی باهم ندارند- در یک چیز مشترکاند.
نوک حملات آنها به دولت فعلی و اصلاحطلبان است. با اصولگرایان کاری ندارند و سعی میکنند اظهارنظرهای مقامات قوه قضائیه را هم در ارتباط با پرونده کیفرخواست 200جلدی بابک زنجانی نادیده بگیرند.
بابک زنجانی متهم پروندهای است که قوه قضائیه در حال رسیدگی به آن است، اما این سخنان زنگنه و ترکان و جهانگیری است که حامیان او را برمیآشوبد و در پاسخ به کاریکاتوری که میخواهد بگوید زنجانی حامیانی قدرتمند در پشت سر خود دارد، کاریکاتوری ما بازای آن میکشند، با این مضمون که این جهانگیری و زنگنهاند که سعی دارند بابک زنجانی را غول فساد جا بزنند.
گویا زنجانی در بازداشت دولت است. خود زنجانی هم از زندان نامهای به روحانی مینویسد و نهتنها از سخنان جهانگیری - که او را گردنکلفت خوانده است - گلایه میکند، بلکه در فراری رو به جلو، دولت را متهم کند. این فرار رو به جلو را میتوان از یک جمله کلیدی در نامه زنجانی خطاب به روحانی دریافت: «در اصل مجموعه شما دنبال یک زیادهخواهی است و اسم آن را فساد من نامیده است».
این درحالی است که این نه دولت روحانی و دولتمردانش، بلکه دادستان بود که چندی قبل از اینکه برخی رسانهها ماجرای بابک زنجانی را به یک بدهی صرف تقلیل دهند، شکایت داشت و گفته بود: «برخی رسانهها عنوان میکنند پرونده بابک زنجانی فقط بدهکاری است، درحالیکه اینطور نیست».
جعفری دولتآبادی گفته بود: «حجم پرونده او سهبرابر پرونده مهآفرید است» یا «پروندهای بزرگ در تاریخ قضائی ایران محسوب میشود. پرونده بابک زنجانی پروندهای ملی است». سخنگوی قوه قضائیه هم چندی قبل گفته بود: «این پرونده 209 جلد دارد که هر جلد حداقل 200 صفحه است» یا اینکه «بابک زنجانی از طریق واسطههایی به بیرون زندان پیغام میفرستاده است»، اما به نظر میرسد شبکهای از حامیان او آگاهانه اظهارنظرهای مقامات قضائی، درباره زنجانی را فاکتور میگیرند و به دنبال انحراف ماجرا از مسیر اصلی و تقلیل آن به یک بازی سیاسی- جناحیاند.
دوم: یکی از مدیران سابق زنجانی میگوید: «روزی از زنجانی سؤال کردم چطور این دولت [احمدینژاد] را تحمل میکنی و او جواب داد که آنها من را تحمل میکنند». حامیان بابک زنجانی اصرار دارند گرهزدن او به دولت احمدینژاد اشتباه است. آنها چه درست بگویند چه غلط، ادعایشان یک نکته دارد، همان نکته کمتر پرداختهشده پرونده؛ شبکه حامی او، خواه درون دولت قبل یا بیرون از آن. امیرعباس سلطانی، عضو کمیته پیگیری بابک زنجانی در مجلس، چندی پیش به «سایت تدبیر خبر» گفته بود: «زنجانی گفته است گروهی از او حمایت میکردند و او تنها ویترین این گروه بزرگ است».
اشاره جهانگیری و پالیزدار، رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، به نامه بدون شماره ثبت و دستنویس سه یا چهار وزیر و مسئول دولت احمدینژاد، ازجمله وزیر دارایی، رئیس بانک مرکزی و وزیر نفت هم مؤید همین نکته است.
در آن نامه آنها تأیید کرده بودند منابع یکی از شرکتهای وزارت نفت، از بانکی در ترکیه به حساب مؤسسه جعلی بابک زنجانی در مالزی واریز شود.
سوم: حامیان زنجانی اینگونه نتیجه میگیرند که تبرئه بابک زنجانی به سود اصولگرایان و محکومیتش به سود دولت فعلی است و این پرونده میتواند به پاشنه آشیل دولت روحانی بدل شود، اما آیا واقعا تبرئه زنجانی آنطور که حامیان زنجانی میگویند به سود اصولگرایان است؟ اصولگرایان که خود از دولت قبلی اعلام برائت کردهاند و از زمانی در برابر آن قرار گرفتند، چرا باید از تبرئه او خوشنود شوند؟ شاید در این یک مورد حق با حامیان زنجانی باشد. تبرئه زنجانی، تبرئه احمدینژاد و تبرئه اصولگرایان است. اصولگرایانی که به دلیل حمایت تمامقد از دولت احمدینژاد ،به نوعی شریک عملکرد اویند.
چهارم: حامیان زنجانی هشدار میدهند زنهار، وقتی زنجانی روزی از زندان خلاصی یابد... میگویند او خواسته است که تمامی مطالب و نوشتههای روزنامهها و سایتها درباره خودش را آرشیو کنند تا بعد از آزادی از زندان، به حساب آنهایی که علیه او قلم زدهاند برسد! گویا امیدواری او به آینده زیاد است./شرق