بانكداري ايراني - روزنامه ستاره صبح در گفت وگویی با احمد پورفلاح رییس اتاق ایران و ایتالیا و فعال اقتصادی، نوشت: دولت تدبیر و امید ارادهای قوی درحرکت به سمت خصوصیسازی دارد و در این موضوع شکی نیست. این موضوع را هم از چینش کابینه میتوان متوجه شد.
در ادامه این گفت وگو آمده است: «خصوصیسازی» یکی از شعارهایی بود که در دوره یازدهم انتخابات ریاستجمهوری بارها از زبان حسن روحانی شنیده شد. شعاری که او در انتخابات اخیر نیز بارها به آن تأکید کرد. همین موضوع باعث حمایت گسترده فعالان بخش خصوصی از حضور حسن روحانی در رأس دولت دوازدهم شد. اما اینکه دولت تدبیر و امید تا چه حد در تحقق این شعار موفق بوده است سؤالی که برای پاسخ به آن بهتر است فعالان بخش خصوصی اظهارنظر کنند. در این زمینه، ستاره صبح گفتوگویی با احمد پورفلاح، رئیس اتاق ایران و ایتالیا و فعال اقتصادی، انجام داده که در پی میخوانید.
**خصوصیسازی یکی از شعارهای دولت یازدهم بود که در دولت جدید هم ادامه پیدا کرد. دولت حسن روحانی تا چه حد بر حرکت به سمت اقتصاد آزاد متعهد بوده است؟
در ابتدا باید اشاره کرد که دولت تدبیر و امید ارادهای قوی درحرکت به سمت خصوصیسازی دارد و در این موضوع شکی نیست. این موضوع را هم از چینش کابینه میتوان متوجه شد و هم اینکه در مناظرههای اقتصادی حسن روحانی بارها از اجرای اصل 44 قانون اساسی سخن به میان آورد و نشان داد از این موضوع اطلاع کافی دارد. همچنین ایجاد شورای گفتوگو تولیدکنندگان را ترغیب به تولید محصول صادراتمحور کرده است. بااینحال آنطور که فعالان بخش خصوصی انتظار داشتند، بخش خصوصی نقش پررنگی در اقتصاد پیدا نکرد.
وزارتخانههای اقتصادی نیز تا سرحد توان تلاش خود را انجام دادند که گویا اقتصاد آنچنان با مشکل مواجه است که این تلاشها هم راه به جایی نبرد. درنتیجه ایده و اراده واقعی برای حرکت به سمت اقتصاد آزاد وجود داشت و در دولت دوازدهم نیز ادامه دارد. اما یکسری مشکلات باعث شد که به رکوردهای موردنظر نرسیم. ما نه در بخش اشتغالزایی موفق بودیم و نه در بخش سرمایهگذاری. صرفاً مقدار محدودی از منابع برای توزیع به واحدهای آسیبدیده در نظر گرفته شد. سیستم بانکی نیز به بهانههای مختلف بر بهره وامها میافزاید و در این شرایط نمیتوان انتظار رونق داشت. زیرا حمایت واقعی از واحدهای گرفتار صورت نمیگیرد و تولیدکنندگان و سرمایهگذاران به حال خود رها شدهاند.
مشکلات آنها چنان حاد است که حمایت 16 هزارمیلیاردی دولت هم راه بهجایی نبرد. حال به همت آقای جهانگیری مبلغ بیشتری به بخش تولید تزریق شد که امید میرود با این حمایتها چرخ تولید به حرکت درآید. تا زمانی که تولید باکیفیت به بهرهبرداری نرسد، نمیتوان به رشد صادرات امید داشت. انتظار این است که تجربههای گذشته باعث شود در توزیع این منابع از هیچ رانت و رابطهای استفاده نشود و منابع بهصورت مساوی بین تولیدکنندگان تقسیم شود. این نه به این معنا یک رقم را برای همه در نظر بگیرند، بلکه هر کارگاه و کارخانه نسبت به ظرفیت خود از منابع بهرهمند شود. چون این واحدها خود نقشی در ورشکستگیشان ندارند و سیاست غلط دولتهای نهم و دهم باعث ایجاد چنین وضعی شد.
**به نظر شما دولت میتوانست رویه دیگری برای خروج از رکود در نظر بگیرد؟
فعالیت دولت یازدهم درزمینه خروج از رکود اقتصادی قابلتقدیر است، اما به اعتقاد من دولت در زمینه حرکت به سمت خصوصیسازی و رونق بخشهای مولد میتوانست رکوردهای بهتری را ثبت کند. باید توجه داشت که نرخ بیکاری 13 درصدی برای هیچ اقتصادی مطلوب نیست. نرخی که اگر با استانداردهای جهانی در نظر گرفته شود، نامطلوبتر هم میشود. متأسفانه رویهای مرسوم شده است فردی هم که دو ساعت در هفته کار میکند جزو افراد شاغل بهحساب میآید. این شاخصها بههیچوجه مورد تأیید آی.آل. او (سازمان بینالمللی کار) نیست. بههرحال تیم اقتصادی دولت امروز پختهتر شده و دولت با چهار سال تجربه وارد چهار سال دوم شده است و امید میرود که شرایط در دولت دوازدهم بهتر شود.
در دولت قبل مسئولان دو سال درگیر مذاکره و رفع تحریم بودند و مدتی هم هیجان ناشی از برجام بر اقتصاد بسط شد. اکنون باوجوداینکه آمریکا و ترامپ کارشکنی میکنند، اما از داخل شرایط بهتر است و ما از هیجانات ناشی از لغو تحریمها فاصله گرفتهایم و تورم نیز تکرقمی است. فقط دولت باید به بخش خصوصی دست دوستی بدهد تا ریتم رونق تندتر شود. در پنج سال قبل دولت رفتار دولت بیشتر شبیه تعارف بوده تا اینکه به شکل واقعی از بخش خصوصی بهرهمند شود.
**آیا اکنون کشور آمادگی پیوستن به سازمان تجارت جهانی را دارد یا خیر؟
به نظر میرسد ما هنوز پارامترهای لازم برای پیوستن به این سازمان را نداریم. ما فرصتهای مناسبی را درگذشته از دست دادیم. چنانکه مدتی عضو ناظر این سازمان بودیم، اما به دلیل کارشکنیها و کمکاریهای خودمان از ناظر بودن هم خارج شدیم. بااینکه ما باید ظرفیتهای خود را گسترش دهیم، اما بازگشت به عقب را انتخاب کردیم. ما برای عضویت در سازمانهای بینالمللی راه پرپیچوخمی داریم. اگر اکنون این سازمانها عضویت ما را بپذیرند خود ما توان حضور در آنها را نداریم.
**عملکرد ما در سطح منطقه چگونه بوده است؟ آیا توانستهایم از فرصتهای موجود در خاورمیانه یا کشورهایی نظیر روسیه که تحریمهای غرب علیه آنها اعمال شد، استفاده کنیم؟
ما در این مدت نهتنها از این فرصتها استفاده نکردیم، بلکه فرصتهای خدادادی را هم از دست دادهایم. بهطور مثال ما در مسئله آذربایجان چگونه رفتار کردیم؟ شما روسیه را مثال زدید، بعد از فروپاشی شوروی، کشورهای تجزیهشده به بازارهای ایران هجوم آوردند، در آن زمان ما این مشتریان را دفع کردیم. تمام تقصیر را نمیتوان متوجه دولت و وزارتخانهها دانست، باید اشاره داشت که باید اشاره داشت که بخش خصوصی هم ما هم آنقدر که باید پخته، نخبه و مسئولیتپذیر نیست. گاهی مشاهده میشود که عرضهکنندگان ایرانی در کشورهایی نظیر آذربایجان به رقابتی ناسالم میپردازند. یعنی جنسهایی فاقد کیفیت لازم با قیمت بالا میفروشند!
این اتفاق شاید در کوتاهمدت سودده باشد، اما درنهایت کشورها به سراغ اجناس باکیفیت ترک و چینی میروند. ما حتی نتوانستهایم سهم خودمان را از بازارهای دیگری مثل عراق و افغانستان بگیریم. ترکیه، امارات و چین هم که به ابرقدرت صادراتی تبدیل شدهاند. تحریم کشور روسیه به دلیل مشکلاتی که با غرب پیدا کرد فرصت مناسبی بود که ما درزمینههای مختلف میتوانستیم از آن استفاده کنیم. بهویژه در صنایع کوچک روسها احتیاج فراوانی به محصولات وارداتی دارند. اما زیرساختهایی نظیر سردخانه، بندر، مدیریت سالم و ... در کشور ما وجود ندارد که امید میرود این زیرساختها هرچه زودتر مهیا شود.
*منبع: روزنامه ستاره صبح؛ 1396،8،15