کد خبر: ۱۱۵۰۶۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۰ - ۲۱ مهر ۱۳۹۶ - 13 October 2017
ترامپ؛ رئیس‌جمهوری جنجالی و پوپولیست است با رفتارها و موضع‌گیری‌هایی پیش‌بینی‌نشدنی از اتخاذ مواضع ناگهانی تندی که جلب توجه کرده و افکار عمومی را به سوی او جلب کند، لذت می‌برد؛ این رفتار را هم داخل آمریکا و هم در عرصه بین‌المللی در ٩ ماه گذشته بارها به نمایش گذاشته است.
 ترامپ؛ رئیس‌جمهوری جنجالی و پوپولیست است با رفتارها و موضع‌گیری‌هایی پیش‌بینی‌نشدنی از اتخاذ مواضع ناگهانی تندی که جلب توجه کرده و افکار عمومی را به سوی او جلب کند، لذت می‌برد؛ این رفتار را هم داخل آمریکا و هم در عرصه بین‌المللی در ٩ ماه گذشته بارها به نمایش گذاشته است.

صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران در سرمقاله ای در روزنامه شرق، نوشته است: در آمریکا سیاست‌ها و موضع‌گیری‌های او باعث نارضایتی بسیاری از اقشار و لایه‌های بیشتر تحصیل‌کرده‌‌ جامعه ایالات متحده شده است؛ در‌عین‌حال، همچنان بسیاری از سفیدپوستان طبقه متوسط و فقیرتر با تمایلات مذهبی و نژادپرستانه، از او حمایت می‌کنند. مسائل داخلی آمریکا به ما ارتباطی پیدا نمی‌کند؛ آنچه بیشتر به ما مرتبط است، طرح موضوعات و مسائل بین‌المللی است تا افکار عمومی داخل ایالات متحده به سمت آن جلب شوند. این پدیده‌ای شناخته‌شده است که بسیاری از دولت‌ها وقتی در عرصه داخلی با مشکل مواجه می‌شوند، سعی می‌کنند با ایجاد یک بحران در بیرون از مرزها، افکار عمومی را به آن سو جلب کنند تا عجالتا از زیر بار فشار مشکلات، رهایی مقطعی پیدا کنند.

ترامپ نشان داده اشتیاق زیادی به این رویکرد دارد؛ اینکه یک بحران یا درگیری را خارج از آمریکا به وجود آورد. ایجاد یک بحران بین‌المللی باعث می‌شود بخش زیادی از توجهات در داخل ایالات متحده به سمت بحران بیرونی جلب شود و رئیس‌جمهور فعلی بتواند نفس راحتی از حجم انبوه انتقادات درون آمریکا بکشد. درگیری‌های خارجی‌ای که می‌تواند به وجود بیاورد، در سه حوزه تعریف شده است؛ داعش، کره‌شمالی و ایران. داعش در ماه‌های گذشته شکست‌های سنگینی متحمل شده و درگیرشدن با آن، خیلی نمی‌تواند دستاوردی را که ترامپ انتظار دارد، برای او به ارمغان بیاورد. 

کره‌شمالی هم عملا نمی‌تواند پذیرای یک درگیری عمده شود؛ منهای یک حمله نظامی، واشنگتن تمام فشارها و تضییقات ممکن علیه آن کشور را عملا اعمال کرده است. در واقع، تحریم یا فشار دیگری نمانده که آمریکایی‌ها خواسته باشند علیه کره‌شمالی اعمال کنند؛ اما تحریم‌ها نتوانسته بلایی سر کره‌شمالی بیاورد. علت آن هم واضح است؛ کره‌ای‌ها چیزی ندارند که با تحریم‌های جدید ترامپ، آن را از دست بدهند. کره‌شمالی آن‌قدر فقیر و تهی هست که اگر دور تا دور آن را هم خندق حفر کنند، اتفاقی برای مردم آن نمی‌افتد. بنابراین تنها راه ایجاد بحران در رابطه با کره‌شمالی، حمله نظامی به آن کشور است که آن‌هم بنا بر دلایل متعدد، نشدنی است. 

می‌ماند حوزه سومی که ترامپ می‌تواند در آن بحران‌آفرینی کرده و توجه افکار عمومی در ایالات متحده را به آن جلب کند؛ ایران. برخلاف کره‌شمالی، ترامپ نیازی به حمله و ایجاد درگیری نظامی با ایران ندارد؛ البته ممکن است فردا، تهدیداتی به عمل آورد یا حتی ضرب‌الاجلی هم اعلام کند؛ اما ترامپ نیک می‌داند از طریق تحریم‌های جدی و گسترده و فشارهای دیگر، می‌تواند دشواری‌هایی برای ایران ایجاد کند. در عین‌حال، بخشی از افکار عمومی آمریکا از ضربه‌زدن و ایجاد تنگنا و فشار علیه ایران، استقبال خواهد کرد یا حداقل مخالفتی با بحران‌آفرینی علیه ایران نشان نخواهد داد.

بنابراین نباید هیچ بهانه‌ای به دست ترامپ بدهیم تا بتواند تهدیدات خود را علیه ایران از قوه به فعل دربیاورد. برخلاف کره‌شمالی یا داعش، درگیری و بحران می‌تواند صدمات و آسیب‌هایی برای ایران به همراه داشته باشد. گفتن اینکه اگر آمریکا از برجام خارج شود دیگر کسی به آمریکا اعتماد نمی‌کند، اگرچه درست است؛ اما چه چیزی عاید ما می‌شود. همچنین این باور که اروپا و سایر قدرت‌های بزرگ، با آمریکا همراهی نخواهند کرد نیز مسکنی موقت است. 

درست است؛ اروپایی‌ها در ابتدا از برجام خارج نمی‌شوند، حتی اعتراض هم خواهند کرد؛ اما واقعیت آن است که حجم مبادلات تجاری بسیاری از کشورهای مهم دنیا با آمریکا، آن‌قدر برایشان اهمیت دارد که به‌هیچ‌رو حاضر نیستند آن را به خاطر ایران به خطر بیندازند. صادرات کشورهایی مانند ژاپن، هند، کره‌جنوبی، چین و برخی کشورهای اروپایی، به علاوه بسیاری از کشورهای دیگر ازجمله روسیه به آمریکا، آن‌قدر برایشان اهمیت دارد که حتی اگر قلبا هم از ترامپ و خروج او از برجام متنفر باشند، در عمل حاضر نخواهند شد در بلندمدت - اگر آمریکایی‌ها یک‌جانبه ایران را تحریم کنند- همچنان به مناسبات تجاری با کشورمان ادامه دهند. یاد و خاطره تحریم‌ها را هنوز به خاطر داریم؛ کمبود مواد اولیه، ماشین‌آلات، قطعات و لوازم یدکی، مسدودشدن نقل‌وانتقال مالی، پایین‌آمدن صادرات نفتی، خروج کمپانی‌های بزرگ غربی از ایران، تنها خروجی تحریم‌ها نبودند. 

فسادی که شاکله اقتصادی کشور را به بهانه «دورزدن تحریم‌ها» در خود فرو برد، از نتایج دیگر تحریم‌ها بود. عقل سلیم و منافع ملی می‌گویند تحت هیچ شرایطی نباید بهانه به دست تندروها در کنگره و سنای آمریکا داده شود تا بتوانند چرخ را به عقب بازگردانند و شرایط سال‌های ٨٨ تا ٩٢ را بازتولید کنند. ضرب‌المثلی در زبان انگلیسی هست که برای لزوم احتیاط موتورسواران به کار برده می‌شود؛ «وقتی برای یک موتورسوار تصادف اتفاق می‌افتد، موتور نیست که دچار خونریزی می‌شود».

*منبع:روزنامه شرق،1396،7،19
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: