کد خبر: ۸۶۷۸۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۴ - ۲۷ آبان ۱۳۹۵ - 17 November 2016
تارنمای الف در یادداشتی آورده است:شاید زمانی که جورج بوش پدر در سال 1990، برای ایده « نظم نوین جهانی» طرح های بسیار در ذهن خود پرورش می داد، فکر نمی کرد که روزی همین «نظم نوین جهانی» گریبان گیر کشورش شود.
 تارنمای الف در یادداشتی آورده است:شاید زمانی که جورج بوش پدر در سال 1990، برای ایده « نظم نوین جهانی» طرح های بسیار در ذهن خود پرورش می داد، فکر نمی کرد که روزی همین «نظم نوین جهانی» گریبان گیر کشورش شود.

عماد فاضل زاده در یادداشت خود در تارنمای الف نوشته است:«نظم نوین جهانی»،« جهانی شدن»، «دولت جهانی» و یا هر نامی دیگر با جنگ خلیج فارس آغاز شد، جنگی که به گفته بوش پدر ' نخستین آزمون برای پدیدار شدن آن بود '؛ و با شکل گیری اتحادیه اروپا در سال 1993 توانست هم پیمانان موثری برای خود جذب کند.

تئوری جهانی شدن یا Globalizationاگر چه ابتدا با تعابیر شیکی مانند « فرایند یکپارچگی مردم جهان در یک زمین واحد است» از طریق اندیشکده ها و مطبوعات و رسانه ها معرفی شد و با اهدافی مانند « رشد تجارت جهانی و تنوع معاملات بین‌المللی»، « انتقال سریع و رو به رشد گسترش فناوری»، « مهاجرت نیروی کار در سطح بین‌المللی»، « ادغام و تبادل شاخصه‌ها و رفتارهای فرهنگی»، « توسعه صنعت گردشگری»... خود را به جهان معرفی کرد اما پدیدار شدن «نظم نوین جهانی» با حضور آمریکا در جنگ خلیج فارس، نشانگر آن بود که آمریکا می خواهد غریزه جنگ طلبی و مداخله جوی خود را با واژه های غلط اندازی، تئوریزه کند.

نظم نوینی که جز، آشوب، جنگ، کشتار بی گناهان، آوارگی هزاران نفر، پرورش گروه های تروریستی و ... در سرتاسر دنیا بخصوص در منطقه غرب آسیا (موسوم به خاورمیانه) دستاورد دیگری نداشت.

اما امروز، 26 سال از ایده بوش پدر گذشته و این بار خود غرب است که از آرمان «جهانی شدن» و « نظم نوین جهانی» گریزان شده.

برگزیت (brexit) یا رای مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا، اولین عقب نشینی غرب از تئوری جهانی شدن در 23 ژوئن 2016 بود. انگلیسی که همگام با تئوری جهانی شدنی دم از اقتصاد یکپارچه جهانی می زد، تمایلی به مشارکت در حل مشکلات اقتصادی دیگر اعضای اتحادیه اروپا مانند یونان و اسپانیا نداشت.

انگلیسی که همگام با تئوری جهانی شدن دم از مهاجرت نیروی کار در سطح بین الملل می زد، درهای کشور خود را برروی آوارگان سوری و عراقی که محصول جهانی شدن بودند، بست و برخلاف دیگر اعضای این اتحادیه که اصرار بر باز کردن مررزهای خود برروی مهاجران داشت، حتی از ورود 3000 کودک بی سرپرست سوری سرباز زد.

انگلیسی که همگام با تئوری جهانی شدن دم از توسعه صنعت گردشگری می زد، هیچ تمایلی برای پیوستن به قرارداد شنگن و پذیرش خوی اروپایی به این کشور نداشت.

همه این موارد باعث شد تا صدای اولین پس لرزه های شکست تئوری جهانی شدن، شنیده شود. جالب آنکه پس از انگلیس، زمزمه هایی از فنلاند و اتریش نیز برای خروج از اتحادیه اروپا شنیده می شود.

اما انتخاب ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رییس جمهور آمریکا، نوعی خود کشی برای ایده جهانی شدن به شمار می رفت. به گفته کارشناسان رقابت میان هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ، رقابت میان لیبرالیست و ضد لیبرالیست محسوب می شد.

مردم آمریکایی که معتقد بودند کشورشان قربانی جنگ های بی اهمیت و پرهزینه دهه های گذشته بوده، خسته از سیاست های جهانی شدن، به فرد عوامی که هیچ بویی از سیاست نبرده ولی شعارهای ناهنجار با نظام آمریکا سرمی دهد، رای دادند. مردمی که سفیدیشان کمرنگ شده بود و فکر می کردند، شغل هایشان را مهاجران و رنگین پوستان تصاحب کردند. مردمی وحشت زده از جنگ های مکرر به بهانه جهانی شدن.

جالب آنکه ترامپِ «عوام گرا» و «پوپولیست» توانست نبض این مردم را بسنجد و با شعارهای ضد مهاجرتی، ضد مداخله جویانه، ضد تجارت جهانی، و در کل شعارهای ضدجهانی شدن رای مردم را تصاحب کند. حال آنکه ممکن است این شعارها در حد حرف باقی بماند و عملی نشود. 

**منبع:فردا/25 آبان 95
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: