کد خبر: ۲۱۰۰۶۴
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۲ - ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ - 02 May 2023
با این حال چنین اقداماتی حائز ریسک است و موجب می‌شود این بانک‌‌ها به رفتارهای ناسالم رو بیاورد. این رفتارهای ناسالم در واقع پنهان‌‌کاری بانک‌‌ها در شناسایی زیان برای حفظ حد کفایت سرمایه خود است؛ با این کار آنها می‌توانند از ورشکسته شناخته شدن فرار کنند.

دنياي اقتصاد : با وجود برقراری آرامش نسبی در بازارهای مالی آمریکا، به نظر می‌‌رسد ریسک‌‌های پنهانی شبکه بانکی این کشور را همچنان تهدید می‌‌کند. به گزارش اکونومیست به نظر می‌‌رسد آمریکا فاصله زیادی با حل مساله بانک‌‌های کوچک و متوسط دارد و اگر بازار در حال حاضر آرام به نظر می‌‌رسد، به خاطر حمایت‌‌های سخاوتمندانه از این بانک‌‌هاست. وعده‌های جدی فدرال‌‌رزرو و وزارت ‌‌خزانه‌‌داری آمریکا در تضمین سپرده مشتریان بانک‌‌ها نقش قابل توجهی در خروج سپرده‌ها از بانک‌‌ها داشته است.

با این حال چنین اقداماتی حائز ریسک است و موجب می‌شود این بانک‌‌ها به رفتارهای ناسالم رو بیاورد. این رفتارهای ناسالم در واقع پنهان‌‌کاری بانک‌‌ها در شناسایی زیان برای حفظ حد کفایت سرمایه خود است؛ با این کار آنها می‌توانند از ورشکسته شناخته شدن فرار کنند. اما این کار می‌تواند خطراتی را به اقتصاد آمریکا تحمیل کند که مشابه بحران ۱۹۹۰ ژاپن است، بحرانی که یک دهه از دست رفته را به این غول صنعتی اقتصاد آسیای شرقی تحمیل کرد. اجتناب از این کار مستلزم شناسایی فوری زیان بانک‌‌ها و تزریق سرمایه برای جبران این خسارت‌‌هاست. به‌‌طور کلی، بسیاری منتظر تصمیم آتی فدرال رزرو هستند که آیا طبق برنامه‌‌ریزی قبلی خود برای متوقف کردن وام‌‌های اضطراری پیش خواهد رفت یا به تمدید این وام‌‌ها رضایت می‌دهد.

آتش زیر خاکستر
آرامش این روزهای بازارهای مالی در آمریکا، ممکن است این‌گونه به نظر برسد که بحران بانکی آمریکا پایان یافته است. از ۱۲ مارس تا امروز تنها یک بانک دیگر ورشکسته شده است. با این حال به نظر می‌‌رسد قیمت سهام بانک‌‌ها حدود ۲۵ درصد کمتر از سطح خود در پایان فوریه قرار دارد. سیاستگذاران دیگر با آتش‌‌سوزی‌‌های به راه افتاده در بازارهای مالی مبارزه نمی‌‌کنند، بلکه در جلسات کنگره از درس‌‌هایی می‌گویند که باید از این بحران اخیر آموخت. جو بایدن، رئیس‌‌جمهور آمریکا می‌گوید که دولت «کار بسیار خوبی» انجام داده و به شایستگی به وظایف خود عمل کرده است. با این حال آمریکا از موقعیتی که بتوان در آن از حل مشکلات بانک‌‌های کوچک و متوسط سخن گفت، خود فاصله زیادی دارد. در واقع بازارهای مالی به این دلیل آرام هستند که دولت فدرال به پشتیبانی از آنها می‌‌پردازد. این بدان معناست که اقتصاد همچنان می‌تواند با بحرانی کندتر اما عمیق‌‌تر مواجه شود که نوعی آتش زیر خاکستر به حساب می‌‌آید.

زامبی‌‌ها برمی‌‌خیزند؟
مساله‌ای که بانک‌‌های آمریکایی با آن مواجهند، کاهش چشمگیر دارایی‌‌های خود به دلیل افزایش نرخ بهره سیاستی از سوی فدرال رزرو است. بر این اساس، تا میانه ماه مارس، اگر ۲۵ موسسه بزرگ بانکی آمریکایی را کنار بگذاریم، بانک‌‌های این کشور بیش از ۱۴۱ میلیارد دلار از سپرده‌هایشان را از دست داده‌‌اند. این بانک‌‌ها که دارایی‌‌های ترکیبی آنها نزدیک به ۴ تریلیون دلار است، زیان‌‌های تحقق نیافته‌‌ای به ارزش بیش از نیمی از دارایی‌‌های احتیاطی اصلی خود دارند. برای بانک‌‌های کوچک‌‌تر، زیان ناشی از وام‌‌های تجاری می‌تواند مقدار بیشتری از دارایی‌‌های احتیاطی را از بین ببرد. زیان برخی از این بانک‌‌ها احتمالا اوضاع بدتری دارد. با وجود این حقایق، حمایت سخاوتمندانه فدرال‌‌رزرو باعث شده تا آرامش همچنان بر بانک‌‌ها حاکم باشد. تا روز ۲۲ ماه مارس، فدرال‌‌رزرو بیش از ۱۶۴میلیارد دلار تسهیلات اضطراری پرداخته است. از سوی دیگر فدرال‌‌رزرو و وزارت خزانه‌‌داری اعلام کرده‌‌اند در صورت ورشکسته شدن سایر بانک‌‌ها، سپرده‌‌گذارانی را که بیمه سپرده فدرال شامل آنها نمی‌شود، نجات خواهد داد. چندی پیش نجات سپرده‌‌گذاران بانک سیلیکون‌‌ولی بیش از ۲۰ میلیارد دلار برای شرکت بیمه سپرده فدرال آب خورد که در نوع خود یک رکورد نقدی به حساب می‌‌آید. این رویکرد اگر چه به ایجاد آرامش بر بازارها کمک کرده است، اما مشکلات تازه‌‌ای را به شبکه بانکی آمریکا تحمیل می‌‌کند. در واقع این رفتار سیاستگذار موجب می‌شود برخی بانک‌‌ها که دارای زیان‌‌های محقق نشده‌‌اند ریسک‌‌های تازه‌‌ای به اقتصاد آمریکا تحمیل کنند. در واقع این رفتار فدرال‌‌رزرو و وزارت خزانه‌‌داری بانک‌‌ها را تشویق به رفتارهایی می‌‌کند که با نام بانک زامبی شناخته می‌شوند.


در واقع بانک‌‌ها سرمایه‌های خود را به سمت سرمایه‌‌گذاری‌‌های پرریسکی می‎برند و در صورت زیان، از شناسایی آن زیان سرباز می‌‌زنند. این مساله در دهه ۱۹۸۰ بحرانی را متوجه آمریکا کرد و در دهه ۹۰ میلادی موجب تحمیل «دهه سوخته» اقتصاد ژاپن بر این کشور شد. از جمله دیگر ریسک‌‌هایی که وجود دارد این است که بانک‌‌ها شناسایی ضرر خود به واسطه افزایش نرخ بهره سیاستی را به تعویق بیندازند، چرا که توقع دارند افزایش نرخ بهره موقتی است و در آینده نزدیک کاهش خواهد یافت. به این ترتیب بانک با یک چشم‌‌بندی حقوقی و حسابداری از ورشکستگی می‌‌گریزد. جلوگیری از این اتفاق مستلزم آن است که بانک‌‌های کوچک‌‌تر نیز مشمول استانداردهای بانک‌‌های بزرگ شوند تا با تست حساسیت، بتوان میزان ریسک موجود در ترازنامه‌های آنها را به دست آورد. بانک‌‌های پرریسک ملزم به رعایت برخی محدودیت‌‌ها خواهند شد تا سطح ریسک آنها کاهش یابد. در واقع بیم آن می‌‌رود که حمایت‌‌های فدرال‌‌رزرو به ادامه فعالیت بانک‌‌های زیان‌‌ده منتهی شود و در نهایت با تضمین سپرده‌های آنها، با پول مالیات‌‌دهندگان قمار کند.

موج مهاجرت سپرده‌ها
آمریکا ۴۷۰۰ بانک و موسسه مالی دارد؛ به عبارت دیگر به ازای هر ۷۱هزار نفر در آمریکا یک بانک وجود دارد. این عدد برای ناظران اتحادیه اروپا که به ازای هر ۸۵هزار نفر تنها یک بانک دارد، بیش از حد به نظر می‌‌رسد. با این حال، اگر به تاریخ آمریکا مراجعه کنیم این یکی از پایین‌‌ترین سطوح تاریخی است. در سال ۱۹۸۴، یعنی زمانی که داده‌های قابل مقایسه برای آن وجود دارد و جمعیت نیز بسیار کمتر از امروز بود، تقریبا چهار برابر این روزهای آمریکا بانک و موسسات مالی وجود داشت. از آن زمان تا امروز این صنعت تقریبا شاهد ادغام بانک‌‌ها و کاهش تعداد این موسسات بوده است. بررسی آمارها نشان می‌دهد که این ادغام‌‌ها معمولا پس از بحران‌‌های بانکی شدت می‌‌یابد. این مساله در ماه‌های اخیر نیز قابل مشاهده است. در حالی که بانک‌‌های بزرگ آمریکایی نرخ سود خود را به پایین‌‌ترین سطح در آمریکا کاهش داده‌‌اند از دوران بحران بانکی شاهد افزایش سپرده‌ها بوده‌‌اند و سپرده‌‌گذاران بیشتری به آنها اقبال نشان داده‌‌اند. از سوی دیگر بانک‌‌های کوچک‌‌تر با وجود پرداخت نرخ سود بالاتر و تضمین فدرال رزرو و وزارت خزانه‌‌داری آمریکا برای حفظ دارایی‌‌هایشان، شاهد خروج سپرده بوده‌‌اند.

نگار کریمی
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: