صنعت بیمه مانند تمام صنایع دیگر با ریسکهای مواجه است که میتواند وضعیت این صنعت را با مشکلات جدی رو به رو میکند. صنعت بیمه در ایران ریسک های خاصی دارد. یکی از مهمترین ریسکها ریسک نرخشکنی است. شرکتهای بیمه برای جذب مشتریان بیشتر و فروش بالاتر اقدام به فروش خلاف قانون میکنند که ضربه زیادی به صنعت بیمه زدهاست.
به گزارش بانکداری ایرانی ؛ بیمه مرکزی ریسکهای زیادی را برای صنعت بیمه در نظر گرفته است. براساس ماده 1 آیین نامه شماره 69 مصوب شورای عالی بیمه "آیین نامه نحوه محاسبه و نظارت بر توانگری مالی موسسات بیمه"، ریسکهای مترتب بر عملکرد شرکتهای بیمه عبارتند از:
- ریسک بیمه گری
- ریسک بازار
- ریسک اعتبار
- ریسک نقدینگی
- ریسک کاهش نرخ سود بانکی
- ریسک تغییرات نرخ ارز
- ریسک عملیاتی
- ریسک بازار سرمایه
اما برخی از کارشناسان برخی از ریسک های دیگری مانند تحریم و تورم را نیز به این ریسک ها اضافه می کنند. بر این اساس
موضوعات تاثیر گذار بر عملیات آتی شرکت :
نوسانات نرخ ارز
نوسانات نرخ بهره بانکی
تحریم های اقتصادی
افزایش مشارکت عمومی در بازار سرمایه در قالب سهام عدالت
نرخ شکنی برخی از شرکتهای بیمه
افزایش نرخ تورم
در حقیقت شرکتهای بیمه برای انجام عملیات خود اعم از بیمه گری و یا سرمایه گذاری مستلزم پذیرش ریسک بوده و خود را با این ریسک ها هماهنگ می کنند.
علاوه بر این ریسک ها باید ریسک های نوظهور را به این موضوع اضافه کرد. ریسکهای نوظهور که بعضاً ریسکهای جهانی نیز نامیده می شوند، رویدادهایی بزرگ مقیاس و با اهمیتی هستند که از روند جهانی ناشی میشوند و فراتر از قابلیت کنترل توسط یک فرد یا یک گروه خاصی میباشند و نه تنها یک سازمان خاص، بلکه بخشهای متعددی در آن سوی مرزهای جغرافیایی، صنایع و غیره را به گونهای فراتر از حد تصور تحت تاثیر قرار میدهند، همچنین این ریسکها عموماً با عدم قطعیت عمده مشخص میشوند و سنجش آنها دشوار است. ریسک های نوظهور از منظر منبع ایجاد ریسک به دو دسته تقسیم می شوند انسانی (مانند پیشرفت تکنولوژی ) و طبیعی (انواع ویروس ها) و فعل و انفعالات علی بین چند مبنع (آسیب زدن یک رویداد طبیعی مانند طوفان به زیرساخت های برقی و در نتیجه ایجاد خطر) باشد.
این ریسک ها عبارت از :
- بیماری های عفونی
- سلاح های کشتار جمعی
- نابودی تنوع زیستی
- کلاهبرداری یا سرقت اطلاعات
- حملات سایبری
- بحران های آب
مهمترین وظیفه مدیران شرکت های بیمه شناسایی ریسک است. هنگامي که اهداف اساسي مديريت ريسک تعريف شده باشد، مدير ارشد شرکت را بهتر هدایت می کند. در حقیقت شناسايي ريسک شايد مشکل ترين وظيفه اي باشد که مدير ريسک بايد انجام دهد. قصور يا ناتواني در شناسايي ريسکهاي شرکت بدين معناست که مدير ريسک فرصتي براي مقابله آگاهانه با اين ريسکهاي ناشناخته نخواهد داشت. به همین دلیل شرکت بیمه، موفق شرکتی است که مدیرانی اگاه به ریسک ها دارد.