کد خبر: ۲۰۲۲۶۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ - 19 March 2022

اگر هر بار پای صحبت‌های اهالی اکوسیستم نوآوری صنعت بیمه کشور بنشینیم به حتم در لابه‌لای صحبت‌هایشان از مانع بزرگی نام می‌برند به اسم بیمه مرکزی. از آیین‌نامه‌ها و لایحه‌های قدیمی می‌گویند و از بخش‌نامه‌هایی که به ادعای آنها نتیجه‌‎ای جز ممانعت از حرکت‌های بلندپروازانه در نظام به‌شدت قاعده‌مند بیمه ندارد. اما آیا بیمه مرکزی واقعاْ مانع بزرگ روند نوآوری در صنعت بیمه کشور است؟ آیا همه کاستی‌ها و رخوت‌ها را می‌توان به پای این نهاد بالادستی که وظیفه‌ای جز کنترل‌گری و حمایت‌گری ندارد، گذاشت؟ به این بهانه در میزگردی پای صحبت‌های قاسم نعمتی، رییس مرکز فناوری اطلاعات بیمه مرکزی و ابراهیم نصیری بنیان‌گذار و مدیرعامل ایمنتا نشستیم؛ میزگردی که با صحبت از روند نوآوری و موانع آن در صنعت بیمه کشور شروع شد و در نهایت به بحث بیمه رمزارزها و متاورس رسید که البته قسمت دوم میزگرد با محور بیمه دارایی‌های دیجیتال در شماره آینده مجله عصر تراکنش منتشر خواهد شد.

همیشه در تعامل با اینشورتک‌ها یا حتی شرکت‌های بیمه وقتی صحبت از رخوت می‌شود پای بیمه مرکزی وسط می‌آید. این که نهاد بالادستی به سبب مقررات خاص خودش سد بزرگ نوآوری در صنعت بیمه است. این نگاه چقدر واقعی است و از کجا نشئت می‌گیرد؟

قاسم نعمتی: نمی‌توان مدعی شد که کل ساختار بیمه مرکزی مانعی برای رشد و توسعه حرکت‌های نو و تازه است. معتقدم که بیمه مرکزی بر خلاف همه تصوراتی که القا شده از قضا حامی نوآوری و حرکت‌های جدید است. من اسم این اقدام نکردن‌ها و نشدن‌ها را بهانه می‌گذارم. مسئله در آن چیزی است که از بیمه مرکزی انتظار می‌رود. مسئله اصلی خواسته‌هاست. اگر بدانیم که از بیمه مرکزی چه توقعی داریم شاید ریشه خیلی از مشکلات حل شود. در هیچ جای دنیا برای استارتاپ‌ها فرش قرمز پهن نمی‌کنند. بحث انکوباتور و شتاب‌دهنده فرق دارد. در کجای دنیا فضای حاکمیتی برای استارتاپ‌ها فرش قرمز پهن می‌کند؟ اگر تعداد شتاب‌دهنده‌ها در خیلی از جاهای دنیا زیاد است ربطی به رگولاتور ندارد. انتظار نداشته باشیم که بیمه مرکزی به استارتاپ‌ها به‌طور ویژه و با اغماض نظارت کند. اگر تاب‌آوری و تحمل نداریم نباید وارد بازی نوآوری شویم و اگر وارد شدیم توقع دور از ذهن هم نداشته باشیم. نوآوری قرار نیست راحت باشد و هیچ‌گاه هم نبوده. اصلاْ اساس نوآوری‌های برهم‌زننده راحتی نیست. متأسفانه غالباْ بهانه‌جو هستیم و به سبب ماسبق تاریخی و اجتماعی مایلیم همیشه قضا و قدر و عوامل بیرونی را مانع حرکت‌های بزرگ خودمان بدانیم.

ابراهیم نصیری: به نظر من مهم‌ترین نکته نگاه حاکمیتی ما ایرانی‌هاست. ما در ذات خودمان کنترل‌محور هستیم و باید همه چیز در کنترل ما باشد. این مسئله اصلاً ریشه تاریخی دارد. ما همیشه فکر می‌کنیم که اگر کنترل در دست ما نباشد یکی دیگر در حال کنترل ماست و برای همین هیچ وقت راه درستی برای تعامل نمی‌گذاریم. این مشکل دقیقاً در فضای استارتاپی صنعت بیمه ما هم حاکم است. قسمت بزرگی از این نداشتن راهکار برای تعامل به فرهنگ ما برمی گردد و شاید باید به نسل‌های بعدی برای اصلاحش امید داشته باشیم. با همین رویکرد است که ما همیشه نتوانستن و انجام ندادن‌ها را به حساب همان نگاه حاکمیتی می‌گذاریم. ما در رویارویی با هر ایده‌ای اولین چیزی که ذهن‌مان می‌رسد یک نهاد ناظر حاکمیتی است که در عمل شاید آن قدر هم که باید نظارت و کنترل‌گری خودش را اعمال نکند اما این شائبه همیشه وجود دارد. به نظرم مهم‌ترین وظیفه بیمه مرکزی برای پویایی صنعت بیمه این است که برای برداشتن این نگاه خاص به نقش حاکمیتی خودش تلاش کند.

مسئله اینجاست که در هر اقدام نوآورانه‌ای افق و دورنمایی ترسیم می‌شود و محصولی شکل می‌گیرد که تازه بعد از ساختن آن بحث رگولاتوری به میان می‌آید. اینجاست که از دست دادن‌ها به سبب نظارت‌ها سخت می‌شوند. بیشتر اوقات نگرانی فعالان حوزه نوآوری از این جنس است. برای همین است که امروز خیلی از استارت‌آپ‌های حوزه بیمه را می‌بینیم که به سبب ترس از کنترل‌گری‌ها تمایل به ارائه محصول و فعالیت در کشورهای همسایه اطرف را دارند.

نعمتی: من این بهانه‌ها را قبول ندارم. به نظرم اگر هر استارتاپی مسیر درست خودش را طی کند هیچ نهاد ناظری نمی‌تواند جلوی حرکتش را بگیرد. نمونه‌هایش را در فضای غیربیمه‌ای زیاد داشتیم. مگر اسنپ برای شروع کار کم دردسر داشت؟ من بهانه استارتاپ‌ها را بیشتر از تلاش و تاب‌آوری‌شان می‌بینم. راحت بگویم که ما بر ناتوانی‌های خودمان با عنوان رگولاتوری سرپوش می‌گذاریم. نوآوری یعنی این که صد بار به دیوار بخوری و برگردی و دوباره شروع کنی نه این که همان برخورد اول تقصیر را سر دیواری که سر راهت بوده بیندازی و دیگر بلند نشوی. مسئله این است که اسم خیلی از این رویکردهای فعلی در فضای بیمه کشور را اصلا نمی‌توان نوآوری گذاشت. ما در کشور بیشتر کپی‌برداری داریم تا نوآوری. ایده‌ای که قبلا وجود داشته و زاییده ذهن تازه نوآوران ما نیست.

شاید ما هنوز به ساختن از نو عادت نداریم یا تعریف واضح و جامعی از نوآوری نداریم. از سمتی نیازهای بازار به قدری زیاد هستند که حتی این برنامه‌های کپی‌شده هم می‌توانند تحول بزرگی به شمار بیایند اما همین کپی‌برداری‌ها هم رونقی ندارند.

نعمتی: بگذارید قضیه را با یک مثال ساده روشن کنم. ما همیشه می‌شنویم که میزان مصرف بنزین در کشوری مثل ترکیه در مقایسه با ما خیلی پایین است. این موضوع را همیشه می‌شنویم اما آیا به این نکته هم توجه داریم که خودروهای ما استانداردهای خودروهای ترکیه را دارند یا نه؟ آیا کیفیت جاده‌ها، کیفیت سوخت و همه الگوهای کیفی ما به آنها شباهت دارد که الگوی مصرف بنزین را هم شبیه ببینیم؟ واقعیت قضیه در بیمه هم همین طور است. ما الان فرهنگ‌مان یا بهتر بگویم اکوسیستم‌مان چقدر شبیه کشورهای دیگر است که روند نوآوری‌مان شبیه آنها باشد؟ شاید هیچ شباهتی نداشته باشیم ولی با صراحت می‌توانیم بگوییم که نوآوری در همه جای دنیا راحت انجام نشده است و نمی‌شود. باید خودتان را به اکوسیستم دیکته کنید. اگر کارتان درست و عملی باشد حتما جواب می‌دهد. اما گاهی طرف کاری را می‌کند بدون این که نیازی را برطرف کند و بعد اسمش را هم نوآوری می گذارد. رفع نیاز و جلب اعتماد مهم‌ترین دلیل استقبال از یک روند نوآوری است. حقیقت این است که به سادگی نمی‌توان نقش رگولاتوری در اکوسیستم نوآوری بیمه را قضاوت کرد. داشتن دانش پیرامونی بسیار اهمیت دارد.

نصیری: به نظرم باید در مواجهه با اینشورتک‌ها -آنهایی که مدعی نوآوری در فضای کسب و کار بیمه‌ای هستند- از میزان تاثیرگذاری‌شان بر اکوسیستم بیمه کشور پرسید. یکی از مهم‌ترین مسائلی که در بحث نوآوری در بیمه داریم بحث نیاز است. خیلی از شرکت‌ها ایده‌های بزرگی دارند اما به سبب این که در زمان درست ایده را مطرح نکردند به هیچ نتیجه‌ای نرسیدند. به نظرم این موضوع در هر اکوسیستمی و در هر کشوری با هر میزان سطح توسعه‌یافتگی صدق می کند. ایده باید در جای درست و در زمان درست متناسب با نیازها مطرح شود. نوآوری که فقط تخیل کردن صرف نیست. تخیل فقط ابتدای مسیر نوآوری است و بعد از آن هر چه هست واقع‌گرایی است.

یک سری از نوآوری‌ها هستند که با جریان ترندهای روز پیش می‌روند که به اصطلاح به آنها هایپ می‌گویند. این ترندها در بازه‌های زمانی خاص شش‌ماهه یا یک‌ساله فقط اقبال دارند. برای استفاده از نوع نوآوری‌ها آیا رگولاتور به اندازه کافی چابکی و انعطاف نشان می دهد؟

نصیری: یکی از مهم‌ترین گلوگاه‌های نوآوری در صنعت بیمه کشور نه رگولاتور که کورهای بیمه‌ای یا کوراینشورنس‌ها هستند. به نظر من کوراینشورنس‌ها باید مایع باشند یعنی در هر زمانی بتوانند خودشان را به قالب هر ظرفی دربیاورند. اما این امکان در صنعت بیمه ما برای کوراینشورنس‌ها وجود ندارد. یعنی به جای این که کورهای بیمه‌ای در ایران خودشان را به سبب نیازهای روز منعطف کنند این شرکت‌های بیمه و استارتاپ‌ها هستند که خودشان را منطبق با آنها پیش می‌برند. مسئله این است که صنعت بیمه اصلاً جای تعریفی برای ترندهای کوتاه‌مدت ندارد. فرض کنید که اصلاْ آیین‌نامه‌ها بپذیرند. فرض کنید که شرکت‌های بیمه همه استقبال هم کنند. فقط اتصال این اجزا خودش ماه‌ها طول می‌کشد. از بس که این صنعت کند است. گلوگاه نوآوری در صنعت بیمه زیاد داریم اما چون کسی تقصیر را به عهده نمی‌گیرد، انگشت اتهام را به سمت بیمه مرکزی می‌گیرند. خیلی از اوقات مشکل مدیران فناوری اطلاعات شرکت‌های بیمه نحوه اتصال راهکارهای نوآورانه با کوراینشورنس‌‎‌هاست. به نظر من مانع بزرگ نوآوری در صنعت بیمه درون خود صنعت است. ما خودمان مانع نوآوری خودمان هستیم.

آقای نعمتی در مصاحبه‌ای گفتند که تحول دیجیتال در ایران رهبر ندارد. با صحبت‌های شما هم فهمیدیم بیمه مرکزی رهبر روند تحول دیجیتال در ایران نیست. زیرساخت هم که مشکل اساسی دارد. با این اوصاف کجا باید انتظار چابکی از صنعت بیمه داشته باشیم؟ این گلوگاه‌های گرفته را چه نهادی باید باز کند تا مسیر نوآوری در بیمه هموار شود؟

نصیری: به نظر من بحث استراتژی در نوآری اینجا معنا پیدا می‌کند و ربطی هم فقط به ساختار بیمه کشور ما ندارد. در هر کجای دنیا اگر بخواهید یکباره یک نوآوری برهم‌زننده را وارد میدان کنید باید پله‌پله اقدام جلو بروید. ببینید، نمی‌شود دست مردم یک قبیله که تا پیش از این با سنگ و چوب با هم می‌جنگیدند تفنگ لیزری داد. بدترین نتیجه‌اش این است که به سبب بی‌تجربگی خودمان را می‌کشند. باید اول افراد آن قبیله را با آهن آشنا کنیم. بعد چاقو را به آنها نشان دهیم و همین طور پله‌پله پیش برویم. بحث نوآوری در بیمه هم همین است. زمان لازم دارد تا نوآوری جا بیفتد.

این که ما می‌گوییم استارتاپ‌های ایرانی بیشتر کپی‌برداری می‌کنند، چندان هم دور از ذهن نیست. در کشورهای جهان سوم پله اول هر کسب و کاری کپی کردن است و بعد از کپی کردن و ساختن زیرساخت‌ها تازه به مرحله نوآوری و ایده‌پردازی می‌رسند. این که بیاییم یکباره بدون زیرساخت‌های لازم یک نوآوری خاص را تجربه کنیم، معلوم است که اتفاق خوشایندی در انتظارمان نیست. به نظر من نمی‌شود از بیمه مرکزی انتظار داشت که شرکت‌های بیمه را به سمت نوآوری هل بدهد. بیمه مرکزی فقط ناظر بر ماجراست اما شاید بتوان سازوکاری تعریف کرد که این روند را کمی تسریع کنند. مثلاً به هیئت‌مدیره‌ها درباره نوآوری گوشزد شود یا این که مثلاً در کنار گزارش‌های مالی، گزارش عملکرد نوآوری را هم تعریف کنیم. البته منظور گزارش‌های هزینه‌ نوآوری خروجی‌محور است.

در ایران شرکت‌های بیمه علاقه چندانی برای ورود به روندهای روز دنیا ندارند. چرا؟ چون درک و آگاهی لازم در این مورد را هنوز به دست نیاورده‌اند. مسئله نداشتن سرمایه یا حتی خبر نداشتن از این روندها نیست. مسئله دانش و درک مفهوم واقعی این روندهاست. باید قبول کنیم که نوآوری در صنعت بیمه از خارج از پیکره صنعت بیمه وارد می‌شود. این ساده‌ترین رویکرد است که شرکت‌های بیمه باید به درک درستی از آن برسند.

نعمتی: حقیقتاً نگاه من به بحث نوآوری نگاه بازتری است. اگر شما بیایید نوآوری را در چارچوب آیین‌نامه‌ها و مقررات دنبال کنید که دیگر نوآوری نیست. نوآوری باید دستگاه ناظر را هم حتی به چالش بکشد. نوآوری اصلاً باید هر کسب‌و‌کاری و مدل‌سازی آن را به چالش بکشد. فناوری‌های برهم‌زننده با همه مزیت‌هایی که با خودشان دارند به حتم مضراتی هم دارند. چیزی که باید کنترل شود کم کردن حواشی این نوآوری‌هاست. ورود به وادی نوآوری یک مزیت رقابتی است و این انتخاب شرکت‌های بیمه است که بخواهند وارد این بازی مزیتی بشوند یا راه خودشان را دنبال کنند. اما باید توجه داشت که این راهی است که همه باید بروند و اگر غیر از این باشد بعد از مدتی از بازی کنار گذاشته می‌شوند.

این که قانون‌گذار ایده بدهد که چطور نوآوری انجام شود که اصلاً اسمش نوآوری نخواهد بود. قانونگذار وظیفه‌ای در قبال انجام یا عدم انجام نوآوری ندارد. قانون‌گذار فقط نقش تسهیل‌کننده دارد و بیمه مرکزی به هیچ عنوان جلوی نوآوری را نبسته است. روی معنا و مفهوم اینشورتک و نوآور هم مسئله داریم. هر ایده‌ای در صنعت بیمه نمی‌تواند نوآوری تلقی شود. اصلا تعریف نوآوری چیست؟ این که می‌گوییم نوآوری تا چه زمانی نو است؟ نوآوری هم زمان دارد. حتی استارتاپ بودن هم زمان اعتبار خودش را دارد. زمانی که استارتاپی شکل گرفت، برای همیشه این عنوان را یدک نمی‌کشد.

لازم است که همین جا دو نکته را مطرح کنم. اول این که پیاده‌سازی هر فناوری، همراه با تحولات مفیدی که با خود دارد، عوارض سوئی هم دارد که اگر دقت نشود می‌تواند تحول را با مخاطره و شکست مواجه کند. بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر با همه علاقه و تمایل به تحول دیجیتال در صنعت بیمه، مراقب عارضه‌های سوء احتمالی هست تا مبادا خللی به اصول بیمه‌گری در صنعت بیمه وارد شود. دوم این که بیمه مرکزی به شدت مانع آن است که در زیر چتر نوآوری، حرکات سوداگرانه و تخلفات ریز و درشت، هم به جریان سالم نوآوری در صنعت بیمه و هم به اعتماد عمومی به صنعت بیمه خدشه وارد کند. غیر از این بیمه مرکزی نه مانع بزرگ نوآوری است و نه سد بزرگ!

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: