داستان عجیب رونالدو؛ دنیای فوتبال داستان های شگفت انگیز و انسان دوستانه ی بسیاری به چشم دیده که غالبا از خشونت به دور است.
کریستین رونالدو بازیکن اسبق رئال مادرید پس از شهرت جهانی در فوتبال به ماجرای عجیبی از دوست قدیمی اش آلبرت فانترو اشاره می کند و می گوید: همراه دوستم آلبرت که هم تیمی من بود خود را برای مسابقه با تیم دیگری آماده می کردیم که ناگهان پیش از شروع مسابقه باخبر شدیم یکی از مربیان تیم اسپورتینگ لیسبون پرتغال دراین مسابقه حضور دارد و میخواهد بازیکنی را که بیشترین تعداد گل را از آن خود میکند برای حضور در اکادمی باشگاه انتخاب کند.
رونالدو ادامه می دهد و می گوید: دراین بازی تیم ما 3گل زد. یک گل را من به ثمر رساندم و دیگری را آلبرت. تا اینکه نوبت به گل سوم رسید و آلبرت درنهایت ناباوری با وجود اینکه میتوانست آن گل را به نام خود ثبت کند و وارد اکادمی بشود توپ را به من پاس داد تا آن را وارد تور دروازه کنم.
پس از پایان بازی از آلبرت پرسیدم چرا گل سوم را با وجود اینکه روبه روی دروازه بودی به نام خودت ثبت نکردی؟ آلبرت در پاسخ گفت چون تو بهتر از من بودی. این حق تو بود که به آکادمی باشگاه بروی.
شایسته ذکر است که آلبرت اکنون علی رغم کار نداشتن زندگی شرافتمندانه ای دارد و رونالدو تصمیم دارد فداکاری آن زمانش را بی پاسخ نگذارد و به او کمک کند.
