روزنامه اطلاعات درباره فرش دستباف ایران از پازیریک تا بازارهای جهانی به ارایه گزارشی پرداخت و نوشت: قدیمی ترین فرش دستبافت ایرانی به سال 1949 میلادی مطابق با 1328 خورشیدی در دومین مرحله کاوشهای باستانشناس روسی، «رودنکو» در منطقه «پازیریک» در جنوب سیبری مرکزی روسیه کشف و «فرش پازیریک» نامیده شد.
در ادامه این گزارش که به قلم محمد داودبیگی نگاشته شد، می خوانیم: «رودنکو» در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال 1953 میلادی در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتاً کار ایران و قدیمیترین فرش ایرانی در دنیا معرفی کرد. او نوشت: «بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمینهای ماد، پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچههایی که در پازیریک کشف شده است، قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده میشود.
** در زمان تسلط مغولها
(قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید و شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (1307 ـ 1295 میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن به عنوان رنسانس قالی ایران یاد میشود، زمان سلاطین صفوی به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول و شاه عباس کبیر ثبت کردهاند. از این دوران حدود 3000 تخته فرش به یادگار مانده است که درموزههای بزرگ دنیا یا در مجموعههای شخصی نگهداری میشوند.
در قرن نوزدهم میلادی قالیهای ایرانی، به ویژه فرش های نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافت و صنعت فرش با فرستادن آن به اروپا از راه تبریز به استانبول، دوباره رونق گرفت. در اواخر قرن نوزدهم میلادی بعضی از شرکتهای اروپایی و آمریکایی به ایران آمدند و این هنر و صنعت را به بازار کشورهای خودشان فرستادند.
امروزه، بافتن فرش به گستردهترین هنر دستی در ایران تبدیل شده و همینطور در خارج از کشور هم به خوبی شناخته شده است. فرشهای ایرانی امروز از شهرت و اعتبار خاصی به دلیل رنگ و تنوع و الگوهای گوناگون آنها، برخوردار است. در عصر حاضر اما این صنعت به علت غفلتهای مسئولان ذیربط دارای رقبایی شده است و کشورهای رقیب به دلیل بهرهمندی از نیروی ارزان کار، توانستهاند در مقابل صنعت فرش ایران قد علم کنند.
** جذب نخبگان فرش ایران
محمدرضا منصوری عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی درباره رقیبان فرش ایران در جهان میگوید: کشورهای رقیب با جذب نخبگان و انتقال دانش صنعت فرش ایران، بازار جهانی را دراختیار خود قرار می دهند.
وی میافزاید: رقبای ایران در هنر و صنعت فرش دستباف از جمله چین، هند و پاکستان با جذب متخصصان و کارشناسان فرش از شهرهای صاحب سبک مانند کاشان، قم و تبریز در راه تصاحب این بازار گام برداشتهاند و هر روز بر تعداد رقیبان صنعت فرش ایران افزوده میشود و مسولان امر باید با تربیت نیروی انسانی علاقهمند وحمایت ازآن، جانی دوباره به صنعت فرش ایران ببخشند.
عضو کمیسیون صنایع ومعادن مجلس شورای اسلامی خاطرنشان میکند: تحول در سیستم آموزش و پرورش و ارائه هدایتهای تحصیلی مهارتی برای تربیت جوانان کارآفرین به ویژه در صنایع چند هزار ساله و سنتی مانند فرش دستباف، یکی از بهترین راهکارها در این زمینه است.
به اعتقاد وی، رقبای فرش دستباف ایران از گرانی آن به نفع خود برای دست یابی به بازارهای جهانی استفاده میکنند که در این خصوص لازم است با ارائه تسهیلات خاص و تهیه مواد اولیه مقرون به صرفه، قیمت تمام شده فرش کاهش یابد.
** خریداران فرش های ارزان قیمت
حسین محسنپور، کارشناس فرش اداره کل صنعت و معدن استان فارس نیز میگوید: جعل و کپیبرداری از نقشههای فرش ایرانی از سوی کشورهای چین، نپال، هند و بنگلادش سبب شده است که فرش با نقشه ایرانی اما با کیفیت و قیمت نازل در بازارهای جهانی عرضه شود و بازار فرش دستباف ایرانی را با مشکل رو به رو کند.
به گفته وی، عمده بازار فرش استان فارس و به طور کلی فرش دستباف ایران، کشورهای اروپایی است و به دلیل این که در سالهای اخیر بودجه سبد خرید خانوارهای اروپایی کاهش یافته است، خرید فرش باکیفیت هم از سوی اروپاییها کاهش نشان میدهد و از اینرو بیشتر به دنبال فرش ارزان قیمت هستند.
** کمک دولت به صنعت فرش
محسن شرکا دبیرکل خانه صنعت و معدن دیگر کارشناسی است که تأسیس یک نهاد تخصصی مستقل با حضور ارگانهای ذی ربط به عنوان زیر مجموعه این نهاد را امری ضروری میداند و میافزاید: نگاه جزیرهای به صنایع هویتی ایران مانند فرش، زعفران و پسته باعث ایجاد خسارت و آسیب های جبران ناپذیر بر آینده این صنایع میشود و باید به صورت یک زنجیره از مبدا تا مقصد بررسی های لازم برای ارتقای این صنعت انجام شود.
وی با اشاره به لزوم ارائه ترفندهای بازاریابی برای ارتقای صادرات و دست یابی به سهم بیشتری از بازارهای جهانی، میگوید: باید طراحی و تولید فرش با توجه به سلیقه مصرف کنندگان بازارهای هدف صورت بگیرد.
باید خاطرنشان می کند:که در داخل کشور نیز تنگناهایی همچون چند برابر شدن نرخ مواد اولیه در دولت قبل، بی کیفیت شدن مواد اولیه افزایش دستمزد قالیبافان و مشکلات صادرات موانعی را پیش روی تولید و مصرف کنندگان فرش قرار داده است.
محمدرضا فیاضزاده اسفنجانیـ عضوهیات مدیره شرکت تعاونی فرشبافان آذربایجان شرقی به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: عمده مشکل صنعت فرش مقرون به صرفه نبودن تولید آن است و به همین دلیل اغلب بافندگان به کارهای دیگری از جمله کارگری و کشاورزی روی آوردهاند. از جمله در شرکت تعاونیما که حدود
200 عضو داشت، اعضا باید به کارهای دیگری هم مشغول باشند تا امکان امرار معاش برایشان فراهم شود.
مثلا در یک قالی 9 متری خطیبی 53 رج دار حدود 7 میلیون تومان مواد اولیه به کار رفته است و قیمت تمام شده آن 36 تا 5/37 میلیون تومان است. حالا در این بازار کساد اگر کسی بیاید 40 میلیون تومان و حتی 39 میلیون تومان نقد خرید کند، کلاً همان را بالا میاندازیم.
وی میافزاید: کارگری که روزانه 20 هزار تومان کار میکند، این خودش بزرگترین مشکل است که توانایی و قدرت خرید و زندگی ندارد. از جمله خودم در تبریز کارم به بیمارستان افتاد و گفتند اول یک میلیون تومان واریز کن، بعد برو برای مداوا که نتوانستم. همچنین در بخش مواد اولیه جنس دولتی به ما نمیدهند. مثلاً رنگ چینی به کشور وارد میشود که خیلی روی کیفیت تأثیر گذاشته است.
رنگ اروپایی که 2 سال پیش کیلویی10 هزار تومان بود، الان 330 هزار تومان به فروش میرسد و رنگرزها به ناچار به رنگ چینی رو آوردند که این موضوع روی کیفیت فرش خیلی تأثیر گذار است. به همین دلیل با اینکه مردم پول زیادی بابت خرید فرش میدهند، اما با یک بار شستن کیفیت فرش بسیار افت میکند. در ضمن آن زمان رنگ فروش رنگ با کیفیت را با چک میفروخت، اما الان فروشنده حتی برای رنگ چینی ناز میکند و پول رنگ را نقد میگیرد.
قیمت مواد اولیه تا 20 سال پیش خیلی خوب بود، به طوری که قیمت مواد مورد نیاز یک فرش 300 هزارتومان میشد، اما اکنون به 7 میلیون تومان رسیده است. تازه اگر بافنده خودش این پول را نداشته باشد باید از بانک وام بگیرد که باز هم قیمت تمام شده فرش افزایش مییابد.
** کاهش قدرت خرید مردم
فیاضزاده اسنفجانی در ادامه سخنانش میافزاید: قالی را که شرکت تعاونی میخرد، بعضاً 4ـ3 ماه طول میکشد تا آن را بفروشد، زیرا قدرت خرید مردم هم خیلی ضعیف شده است. مردم میگویند فرش خیلی گران است، بافندگان به دلیل حقوق و دستمزد پائین علاوه بر اینکه نمیتوانند به تک شغلی اکتفا کنند، بلکه حتی در مواردی به علت فقدان توانایی پرداخت حق بیمه، مجبورند بیمه خود را هم قطع کنند.
همچنین به علت دو شغله شدن بافندگان، مامور بیمه وقتی میبیند بافنده در حال قالیبافی نیست، اقدام به قطع بیمه او میکند، در حالیکه نبود او در پشت دار قالی ناشی از فشارهای زندگی و انجام چند کار برای امرار معاش است. همچنین طراح هم به بافندگان فشار زیادی میآورد، به طوری که میگوید اگر فرشت را به من می فروشی، طرح آن را به قیمت یک میلیون تومان میفروشم، اما اگر به من نفروشی، طرح را 4 میلیون تومان میدهد که این هم قیمت تمام شده فرش را بالا میبرد.
وی میافزاید: متاسفانه در دولت قبل و در سال91 قیمت مواد اولیه تا 3 برابر افزایش یافت و قیمت قالی 2 برابر رشد کرد که این امر قدرت خرید مردم و کیفیت فرشها را بسیار کاهش داد.
فیاضزاده میگوید: بافنده به ازاء 100 درصد هزینه باید 120 درصد درآمد داشته باشد، اما درآمد او میانگین ماهانه 600 هزار تومان یعنی درآمدی معادل 30 درصد هزینه هایش است و در این رابطه خانواده های بسیاری از میان بافنده ها را میشناسم که نمیتوانند ماهی یک کیلوگرم گوشت بخرند. مردم هم که به عنوان خریدار، قدرت خرید فرش با این قیمتهای بالا را ندارند.
** پایین کشیدن دارهای قالی
یک کارشناس طراحی و بافت نقشه فرش از چهارمحال و بختیاری نیز گفتههای این تولید کننده را چنین تکمیل میکند: به دلیل نداشتن صرفه اقتصادی فرشبافی، امروزه کمتر کسی به سمت بافت فرش روی میآورد و دارهای قالی بسیاری از زنان و دختران روستایی در این استان، در گوشه انبارها جا گرفته است.
لیلا امینی خاطرنشان میکند: با تغییر سبک زندگی و ذائقه مردم، فرشهای ماشینی و کف پوشهای جدید جای خود را به قالیهای دستباف ایرانی داده است و مشکلات ناشی از رکود بازار، تغییر ذائقه مردم در خرید قالی و بعضا تحریمها، باعث روی گردانی قالی بافان نسبت به هنر فرش دستباف شده است. وی این را هم یادآور میشود که با وجود مشکلات فراوان و فقدان حال و روز خوش برای صنعت و هنر فرشبافی، هنوز افرادی هستند که چراغ فرش دستباف را روشن نگه داشتهاند.
این کارشناس طراحی و فرشبافی ادامه میدهد: برای به دست آوردن بازار مصرف باید بازاریابی و نوآوری در طراحیها و نقشههای فرش انجام شود. حمایت دولت از بافندگان فرش در قالب خرید تضمینی فرشهای تولید شده، بیمه قالیبافان، پرداخت تسهیلات به بافندگان فرش، تامین مواد اولیه و ابزار بافت فرش به صورت تعاونی و اقساطی میتواند گام مهمی در راه ایجاد انگیزه و رغبت فرشبافی در استان آذربایجان شرقی شود.
به گفته وی، توجه بیشتر مسئولان به فرش دستباف و تسهیل شرایط تولید، بازاریابی و صادرات فرش در استانها نه فقط از دیدگاه اقتصادی، بلکه از منظر بخشهای فرهنگی و اجتماعی نیز ضروری و دارای ارزش افزوده بسیار است.
در این میان یک بازرگان فرش، اما نظری متفاوت از فیاضزاده دارد و میگوید: برای پیشرفت این حرفه از دولت تقاضای کمک داریم. زیرا 15 تا 20 درصد شهروندان ایرانی مستقیم یا غیرمستقیم با خرید و فروش فرش درگیرند. بنابراین حمایت دولت موجب میشود که فرش از دست رفته ایرانی رو به احیا بگذارد.
سیدجعفر کابلیان میافزاید: عدم تبلیغات، گرانی بیش از حد فرش و پرداخت یارانهکه بافندگان را تنبل کرده است، صنعت فرش را در رکود فرو برده است.
به گفته وی، در ابتدای کار بافندگی باید به بافنده پول داد و وقتی فرش آماده شد، یک هزینه کلان دارد. بافندگان در گذشته 60 هزار تومان بابت 100 گره میگرفتند، اما اکنون 350 تومان میگیرند یا در روز 15 تا 20هزارتومان اجرت میخواهند. آیا درآمد مردم امروزه 7 برابر شده است که بافندگان 7 برابر دستمزد دریافت میکنند؟ حتی برخی از بافندگان با گرفتن یارانه کار را هم کنار گذاشتهاند که البته از جهتی بهتر شده است و آن کم شدن عرضه فرش است. به هر حال باتوجه به مسائل یاد شده، این حرفه روز به روز ذلیلتر میشود تا در نهایت از میان برود.
** تنگناهای گبه بافان
گبه، شهرتش را مدیون دستان هنرمندانی است که برای آفرینش آن، دار را روی زمین آماده میکنند و آنقدر نخها را کنار هم مینشانند وگره میزنند تا قد بکشد و همان شود که میخواهند.
برجسته ترین صنایع دستی و خانگی رایج در برخی روستاهای ایران، گبه بافی است. آنان درحالی با مشکلات عدیده و مشقت فراوان شغل خود را رها نکردهاند که چشم انتظار دولتمردان هستند تا گرهای از مشکلات شان را بگشایند.
مدیرعامل شرکت تعاونی فرش دستباف روستایی گناوه استان بوشهر با انتقاد از مشکلات فرشبافی میگوید: این شرکت در سال 1374 تأسیس شد و به ثبت رسید و 2700 نفر را که همگیشان زنان روستاهای همجوار هستند، عضو دارد، اما از این تعداد فقط 500 نفر فعالند.
صدیقه لیراوی میافزاید: شهرستان گناوه بهترین و مرغوب ترین و باکیفیت ترین «گبه» را به نسبت دیگر مناطق کشور تولید میکند که همین امر باعث شده است «گبه شول» آوازه جهانی پیدا کند.
وی میگوید: این شرکت نسبت به تهیه و تامین مواد اولیه، فروش تولیدات، بیمه بافندگان و اخذ تسهیلات بانکی از اعضا، حمایت میکند و توانسته است برای تعداد زیادی از زنان روستا ایجاد شغل کند تا بتوانند با اندک درآمدی که از این حرفه به دست میآورند، بخشی از مایحتاج زندگی خودرا تامین کنند.
وی، گران شدن مواد اولیه، بالابودن بهره بانکی و نبود بازاریاب را از عمده مشکلات گریبانگیر حرفه گبهبافی میداند و تصریح میکند: بالارفتن نرخ مواداولیه سبب شده است برای تهیه این مواد هزینههای هنگفتی پرداخت شود و این مهم حتی بر بازار فرش کشور اثر منفی گذاشته و حجم تولید را پایین آورده است.
از سوی دیگر، عمده بافندگان در منازل خود با مشکلات فراوان گبه تولید میکنند که اگر کارگاهی برای آنان دایر شود، در آن مکان بدون دغدغه خاطر اقدام به تولید و درآمد بیشتری از این طریق برای خانواده خود کسب میکنند. سود بالای تسهیلات بانکی، آورده بانکی و بازاریابی از دیگر مشکلات این حرفه است که توجه مسئولان را میطلبد.
فرش ایرانی فقط کالایی لوکس و صادراتی نیست، بلکه گره به گره و رج به رج آن فرهنگ، ذوق و هویت ایرانی است. این هنر آنچنان با فرهنگ مردم ایران عجین شده است که حفظ و صیانت از آن، حفظ و صیانت از فرهنگ ایرانی است و از اینرو به جاست که با برنامه ریزی های مناسب و هدفمند، این هنر اصیل را حفظ و جایگاه آن را در سطح جهان، حفظ کرد.
*منبع: روزنامه اطلاعات، 1396.1.28